رفتن به مطلب
ثبت نام/ ورود ×
کارگاه آموزش رمان نویسی(ظرفیت 15 نفر) ×
انجمن نودهشتیا

ارسال‌های توصیه شده

☘️درود خدمت نویسندگان عزیز☘️

💢از آنکه انجمن ما را برای انتشار آثار خود انتخاب کرده اید نهایت تشکر را داریم.💢

🔴رمان های برتر از نظر کیفیت و قلم به چند دسته تقسیم می شوند، در صورتی که اثر شما دارای صلاحیت باشد به یکی از تالار های زیر منتقل می شود.

1.نخبگان برگزیده: رمان هایی که از همه نظر قوی و جدید هستند. شامل ایده ناب، قلم قوی، پیرنگ مشخص و جذابیت موضوع.

2.مورد تایید مدیران: رمان های تایید شده از نظر مدیران نودهشتیا که به نسبت سایر رمان های درحال تایپ برتری دارند و لایق دیده شدن بیشتر هستند.

3.مورد پسند کاربران: رمان هایی که بیشترین میزان بازدید و واکنش را از سوی کاربران نودهشتیا دریافت کرده اند و البته که از نظر ارکان نوشتاری یک رمان مناسب هستند.

 

همه رمان ها زیر نظر بررسی مدیریت هستند و اگر رمانی به تالار برتر منتقل شد، لینک تاپیک جهت اطلاع رسانی کاربران و نویسنده توسط مدیر مربوطه که انتقال را انجام داده است در این تاپیک اعلام می گردد.

 

با تشکر

ویرایش شده توسط سادات.۸۲
توضیحات کامل نبود.
  • سادات.۸۲ عنوان را به درخواست انتقال رمان به تالار برتر تغییر داد
  • سادات.۸۲ موضوع را باز کرد
  • 4 هفته بعد...
  • مدیر ارشد
  • 2 هفته بعد...
در ۱۴۰۳/۹/۵ در ۱۹:۱۵، سادات.۸۲ گفته است:

@nastaran

درخواست.

انجام شد

  • 1 ماه بعد...
  • مدیر آینده

درخواست @سادات.۸۲

ویرایش شده توسط هانیه پروین

 

درخواست🙏 @سادات.۸۲

 

ویرایش شده توسط هانیه پروین
  • مدیر ارشد
7 ساعت قبل، sanli گفته است:

درخواست @سادات.۸۲

درود، رمان شما بررسی شد. علائم نگارشی و فاصله اضافه بین خطوط رو ویرایش کنید، در جمله ها اشتباه تایپی دیده شد. بعد از ویرایش اعلام کنید تا اثر به تالار مورد نظر منتقل بشه.

  • مدیر ارشد
7 ساعت قبل، QAZAL گفته است:

 

درخواست🙏 @سادات.۸۲

 

درود، اثر شما بررسی شد.

اثر شما شرایط انتقال به یکی از سه تالار برتر رو ندارد. لطفا پس از ویرایش و نقد اثر، مجدد درخواست بدید.

  • مدیر آینده
۱۹ ساعت قبل، سادات.۸۲ گفته است:

درود، رمان شما بررسی شد. علائم نگارشی و فاصله اضافه بین خطوط رو ویرایش کنید، در جمله ها اشتباه تایپی دیده شد. بعد از ویرایش اعلام کنید تا اثر به تالار مورد نظر منتقل بشه.

ویرایشات انجام شد

@سادات.۸۲

 

  • مدیر ارشد
2 ساعت قبل، sanli گفته است:

ویرایشات انجام شد

@سادات.۸۲

 

درود، خسته نباشید نویسنده عزیز، اثر شما به تالار مورد تایید مدیران منتقل شد. تبریک میگم.

درووود درخواست انتقال رمان اِل تایلر به تالار برتر رو داشتم♡

 

@سادات.۸۲

ویرایش شده توسط هانیه پروین
  • مدیر ارشد
در ۱۴۰۳/۱۱/۱۴ در 05:00، S.NAJM گفته است:

درووود درخواست انتقال رمان اِل تایلر به تالار برتر رو داشتم♡

 

@سادات.۸۲

درود لینک رمان لطفا 

  • مدیر ارشد
۵ ساعت قبل، سادات.۸۲ گفته است:

درود لینک رمان لطفا 

  • مدیر ارشد
در ۱۴۰۳/۱۱/۱۴ در 05:00، S.NAJM گفته است:

درووود درخواست انتقال رمان اِل تایلر به تالار برتر رو داشتم♡

 

@سادات.۸۲

درود، رمان شما به تالار مورد تایید مدیران منتقل شد. تبریک میگم.

  • نویسنده اختصاصی
  • مدیر ارشد
6 ساعت قبل، Teimouri.Z گفته است:

سلام و خسته نباشید!

درخواست رمان به تالار بالاتر.

نام رمان: به صرف سیگار مارلبرو

https://forum.98ia.net/topic/143-رمان-به-صرف-سیگار-مارلبرو-زهرا-تیموری-کاربر-انجمن-نودهشتیا/?do=findComment&comment=752

درود، دیالوگ ها همگی پشت سر هم هستن و هیچ توصیفی بینشون نیست. همچنین جملات مشکل دارن، فعل وسط جمله اومده نه اخر و این از روان بودن قلم جلوگیری کرده. 

لطفا درخواست نقد بدید و بعد از ویرایش مجدد درخواست بدید. اثر شما شرایط انتقال به تالار برتر رو ندارد.

  • نویسنده اختصاصی
21 دقیقه قبل، سادات.۸۲ گفته است:

درود، دیالوگ ها همگی پشت سر هم هستن و هیچ توصیفی بینشون نیست. همچنین جملات مشکل دارن، فعل وسط جمله اومده نه اخر و این از روان بودن قلم جلوگیری کرده. 

لطفا درخواست نقد بدید و بعد از ویرایش مجدد درخواست بدید. اثر شما شرایط انتقال به تالار برتر رو ندارد.

سلام! نثر محاوره‌س، نیازی نیست سختگیری توی فعل و فاعل بشه. پارت‌های اول زیاد بین‌شون توصیف نیست باقی درست شدن.

  • مدیر ارشد
10 ساعت قبل، Teimouri.Z گفته است:

سلام! نثر محاوره‌س، نیازی نیست سختگیری توی فعل و فاعل بشه. پارت‌های اول زیاد بین‌شون توصیف نیست باقی درست شدن.

خب پارت های اول مهم هستن اونا رو هم درست کنید. نکته اینکه قلم روان نیست.

۱۵ ساعت قبل، سادات.۸۲ گفته است:

درود، دیالوگ ها همگی پشت سر هم هستن و هیچ توصیفی بینشون نیست. همچنین جملات مشکل دارن، فعل وسط جمله اومده نه اخر و این از روان بودن قلم جلوگیری کرده. 

لطفا درخواست نقد بدید و بعد از ویرایش مجدد درخواست بدید. اثر شما شرایط انتقال به تالار برتر رو ندارد.

دیالوگ ها تا زمانی که مشخص باشه از کدوم کاراکتره و قابل درک باشه گفتگو برای مخاطب لزوم به استفاده از منولوگ نداره.

اصولا تا سه دیالوگ میتونه پشت سرهم بیاد و درصورتی که دیالوگ ها بیشتره صرفا همین که توی منولوگ مشخص کنید از زبون کدوم کاراکتر دیالوگ بعدی میاد کفایت میکنه، لزوما نیاز به توصیف نیست. گاهی میتونه به شکل: فلانی گفت: _ فلانی سرش را خارش داد و گفت: _ فلانی نفس عمیقی کشید، نیم نگاهی به طراف انداخت و گفت: _ فلانی دست در جیب کتش برد و درحالی که اسکانس های آبی خشک را لمس میکرد، لبخندش را مهار کرد و گفت: 

همونطور که مشخصه از لفظ ساده گفت تا اضافه شدن توصیفات، فضا سازی و شخصیت پردازی، منولوگ بین دیالوگ ها میتونه متغیر باشه و این بسته به سبک رمان و قلم نویسنده ست.

اما برای تصویر سازی قوی تر مخاطب میتونید از احساسات و توصیفات قبل دیالوگ استفاده کنید اما در گفتگو های ساده که محتوای خاصی نداره اصلا نیاز به توصیفات و پیچیدگی نیست. مثلا برای احوال پرسی یا دیالوگ های روتین که به خودی خود برای مخاطب کلیشست وقتی بیای توصیفات و منولوگ های سنگین اضافه کنی بیشتر برای مخاطب خسته کنندست. اما به عکس در مواردی که یه گفتگوی حساس عاشقانه، یه موقعیت جدی یا حتی صحنه های اکشن و جنایی و موقعیت های احساسی شدید مثل خشم یا درموندگی نوشته میشه، بهتره مثلا در مکالمه بین دو شخصی که دعوا میکنن به جای این مورد:

- ازت متنفرم! یه قدم دیگه جلو بیای میپرم

- صبر کن، اینکارو نکن! حرف میزنیم.

- من حرفی با تو ندارم، گفتم جلو نیا!

از این مورد استفاده بشه هم کیفیت قلم نویسنده رو بالاتر میبره هم در نظر خواننده جذاب تر و به یاد موندنی تر میشه:

لبه پشت بام ایستاده بود. فاصله اش تا سقوط بند به یک قدم بود. صدای گرفته از گره اش را به سرحد فریاد رساند:

- ازت متنفرم! یه قدم دیگه جلو بیای میپرم.

وحشت در دل آریان بیدار شد. دست هایش را به نشان التماس باز کرد و با نهایت ترس سعی کرد دخترک مقابلش را آرام کند:

- صبر کن. اینکارو نکن! حرف میزنیم.

پوزخند غمناکی به لبان دخترک نشست. برای حرف زدن دیر بود... یک قدم جلو آمده آریان را با نیم قدم دیگر به سمت عقب جبران کرد. یک تکان ریز کافی بود تا از آن ساختمان ده طبقه سقوط کند

- من حرفی با تو ندارم. گفتم جلو نیا!

تفاوت این دو دیالوگ رو مقایسه کن خودت متوجه میشی که چه جاهایی نیاز به توصیف هست و چه جاهایی نوشتن منولوگ اضافست.

درمورد دیگه، جا به جایی فعل و فاعل، گاهی اوقات تعقیر جای فعل میتونه زیبایی جمله رو زیباتر کنه. البته که در مواردی هم حذف فعل داریم اما اصول جمله بندی نثر ساده فارسی اینجوریه ( نهاد، فاعل، فعل) 

فعل همیشه جمله رو به پایان میرسونه اما این به این معنی نیست که حتما توی رمان نویسی باید فعل اخر بیاد، شاید نویسنده صلاح دید جملش اونجور قشنگ تره، فقط، تاکید میکنم در مواردی که درک معنایی جمله دچار مشکل بشه عوض شدن جای فعل و فاعل مشکل داره مثلا:

بست در رو. جمله اشتباه نیست اما وقتی به شکل  (در رو بست) بیاد صد در صد مفهوم رو بهتر میرسونه. 

یا مثلا آمد پایین رو به روی او. _ این جمله میتونه به شکل های ( پایین آمد. رو به روی او! (اینجا فعل آمد از پایان رو به او به غریبه لفظی حذف میشه. چون به خودی خود منظور رو میرسونه و مشابه فعل وجود داره)

گاهی فعل خودش نقش یه جمله مستقل رو داره و استقاده از اون توی جمله طولانی بصورت مجزا نمیتونه معنی این باشه که جای فعل و فاعل عوض شده. مثل:

نمیتوانست! آمال آرزو هایش در هم شکسته بود. (نمیتوانست اول یه جمله مستقل شمرده میشه و این متن شامل دو جمله هست)

بصورت خلاصه در 90 درصد موارد استقاده از فعل پایان جمله صحیح تره و درک مطلب رو بالاتر میبره.

اگه توضیحات من با رمانت مغایرت داره یه دور خودت بخون اصلاح کن من ادامه رمان رو وقت نکردم هنوز بخونم، اگر لازم میدونی ویرایش کنی بعد من بررسی کنم یا الان چک کنم,

@Teimouri.Z

در ۱۴۰۳/۱۱/۱۲ در 22:04، سادات.۸۲ گفته است:

درود، اثر شما بررسی شد.

اثر شما شرایط انتقال به یکی از سه تالار برتر رو ندارد. لطفا پس از ویرایش و نقد اثر، مجدد درخواست بدید.

عشقم لطفا ایراد هر رمان رو براشون بصورت کلی مشخص کن که در صورت لزوم مثل مورد رمان زهرا توضیحات تکمیلی برای ویرایش رو من اعلام کنم.

  • مدیر ارشد
26 دقیقه قبل، nastaran گفته است:

دیالوگ ها تا زمانی که مشخص باشه از کدوم کاراکتره و قابل درک باشه گفتگو برای مخاطب لزوم به استفاده از منولوگ نداره.

اصولا تا سه دیالوگ میتونه پشت سرهم بیاد و درصورتی که دیالوگ ها بیشتره صرفا همین که توی منولوگ مشخص کنید از زبون کدوم کاراکتر دیالوگ بعدی میاد کفایت میکنه، لزوما نیاز به توصیف نیست. گاهی میتونه به شکل: فلانی گفت: _ فلانی سرش را خارش داد و گفت: _ فلانی نفس عمیقی کشید، نیم نگاهی به طراف انداخت و گفت: _ فلانی دست در جیب کتش برد و درحالی که اسکانس های آبی خشک را لمس میکرد، لبخندش را مهار کرد و گفت: 

همونطور که مشخصه از لفظ ساده گفت تا اضافه شدن توصیفات، فضا سازی و شخصیت پردازی، منولوگ بین دیالوگ ها میتونه متغیر باشه و این بسته به سبک رمان و قلم نویسنده ست.

اما برای تصویر سازی قوی تر مخاطب میتونید از احساسات و توصیفات قبل دیالوگ استفاده کنید اما در گفتگو های ساده که محتوای خاصی نداره اصلا نیاز به توصیفات و پیچیدگی نیست. مثلا برای احوال پرسی یا دیالوگ های روتین که به خودی خود برای مخاطب کلیشست وقتی بیای توصیفات و منولوگ های سنگین اضافه کنی بیشتر برای مخاطب خسته کنندست. اما به عکس در مواردی که یه گفتگوی حساس عاشقانه، یه موقعیت جدی یا حتی صحنه های اکشن و جنایی و موقعیت های احساسی شدید مثل خشم یا درموندگی نوشته میشه، بهتره مثلا در مکالمه بین دو شخصی که دعوا میکنن به جای این مورد:

- ازت متنفرم! یه قدم دیگه جلو بیای میپرم

- صبر کن، اینکارو نکن! حرف میزنیم.

- من حرفی با تو ندارم، گفتم جلو نیا!

از این مورد استفاده بشه هم کیفیت قلم نویسنده رو بالاتر میبره هم در نظر خواننده جذاب تر و به یاد موندنی تر میشه:

لبه پشت بام ایستاده بود. فاصله اش تا سقوط بند به یک قدم بود. صدای گرفته از گره اش را به سرحد فریاد رساند:

- ازت متنفرم! یه قدم دیگه جلو بیای میپرم.

وحشت در دل آریان بیدار شد. دست هایش را به نشان التماس باز کرد و با نهایت ترس سعی کرد دخترک مقابلش را آرام کند:

- صبر کن. اینکارو نکن! حرف میزنیم.

پوزخند غمناکی به لبان دخترک نشست. برای حرف زدن دیر بود... یک قدم جلو آمده آریان را با نیم قدم دیگر به سمت عقب جبران کرد. یک تکان ریز کافی بود تا از آن ساختمان ده طبقه سقوط کند

- من حرفی با تو ندارم. گفتم جلو نیا!

تفاوت این دو دیالوگ رو مقایسه کن خودت متوجه میشی که چه جاهایی نیاز به توصیف هست و چه جاهایی نوشتن منولوگ اضافست.

درمورد دیگه، جا به جایی فعل و فاعل، گاهی اوقات تعقیر جای فعل میتونه زیبایی جمله رو زیباتر کنه. البته که در مواردی هم حذف فعل داریم اما اصول جمله بندی نثر ساده فارسی اینجوریه ( نهاد، فاعل، فعل) 

فعل همیشه جمله رو به پایان میرسونه اما این به این معنی نیست که حتما توی رمان نویسی باید فعل اخر بیاد، شاید نویسنده صلاح دید جملش اونجور قشنگ تره، فقط، تاکید میکنم در مواردی که درک معنایی جمله دچار مشکل بشه عوض شدن جای فعل و فاعل مشکل داره مثلا:

بست در رو. جمله اشتباه نیست اما وقتی به شکل  (در رو بست) بیاد صد در صد مفهوم رو بهتر میرسونه. 

یا مثلا آمد پایین رو به روی او. _ این جمله میتونه به شکل های ( پایین آمد. رو به روی او! (اینجا فعل آمد از پایان رو به او به غریبه لفظی حذف میشه. چون به خودی خود منظور رو میرسونه و مشابه فعل وجود داره)

گاهی فعل خودش نقش یه جمله مستقل رو داره و استقاده از اون توی جمله طولانی بصورت مجزا نمیتونه معنی این باشه که جای فعل و فاعل عوض شده. مثل:

نمیتوانست! آمال آرزو هایش در هم شکسته بود. (نمیتوانست اول یه جمله مستقل شمرده میشه و این متن شامل دو جمله هست)

بصورت خلاصه در 90 درصد موارد استقاده از فعل پایان جمله صحیح تره و درک مطلب رو بالاتر میبره.

اگه توضیحات من با رمانت مغایرت داره یه دور خودت بخون اصلاح کن من ادامه رمان رو وقت نکردم هنوز بخونم، اگر لازم میدونی ویرایش کنی بعد من بررسی کنم یا الان چک کنم,

@Teimouri.Z

درسته، اگر حداقل توصیفاتی یا جملاتی بین دیالوگ ها اضافه کنن به تالار مورد علاقه کاربران منتقل می‌کنم. ولی برای تالار مدیران حتما باید فعل ها درست بشن.

  • مدیر ارشد
25 دقیقه قبل، nastaran گفته است:

عشقم لطفا ایراد هر رمان رو براشون بصورت کلی مشخص کن که در صورت لزوم مثل مورد رمان زهرا توضیحات تکمیلی برای ویرایش رو من اعلام کنم.

باشه عشقم حتما.

  • مدیر ارشد
در ۱۴۰۳/۱۱/۱۲ در 14:33، QAZAL گفته است:

 

درخواست🙏 @سادات.۸۲

 

دوست عزیز، در صورتی که توصیفات رمانتون رو بیشتر کردید، بین دیالوگ ها مونولوگ قرار گرفت و رمان کمتر دیالوگ محور شد، همچنین جملات روان تر شد و فعل در اخر جمله قرار گرفت و علائم نگارشی رعایت شد اطلاع بدید تا مجدد اثرتون بررسی بشه.

الان دقیقا باید چیکار کنم ؟ متوجه نشدم راستش

هم اکنون، QAZAL گفته است:

الان دقیقا باید چیکار کنم ؟ متوجه نشدم راستش

در رابطه با فعل و فاعل و متن میان دیالوگ ها توضیحی که برای زهرا نوشتم رو بخون کامل متوجه میشی و اما بیشتر شدن توصیف رمان:

برای نوشتن رمان پیش از هرچیزی لازمه که بتونی تصویر رمانت رو به مخاطب انتقال بدی جوری که بتونه بعد از خوندن متن رمان رو توی ذهنش تصور کنه. کار سختی نیست اصلا، ساده ترش اینه باید متنت قابل تصویرسازی ذهنی برای خواننده باشه.

حالا چطور اینکارو انجام بدی؟

لازمه حین نوشتن رمان، از توصیفات مختلفی توی متن استفاده کنی و همه چیز رو برای مخاطب ساده و شفاف کنی.

مثلا:

توصیف احساسات میتونه بهترین پل ارتباطی بین مخاطب و رمان باشه، اینجور که حس لحظه ای کاراکتر در موقعیت های مختلف رو بنویسی. مثلا اگر مخاطب موقع ورود به خونه احساس راحتی میکنه، بهتره اینو بگی. یا از شنیدن فلان حرف عصبی میشه. یا با دیدن فلان تصویر حالش بد میشه و استرس میگیره یا مثلا درد شدیدی رو موقع بریدن دستش تجربه میکنه.

چطوری؟

یه متن بدون توصیف احساسات:

- دیگه نمیخوام ببینمت.

پشتش را کرد و سمت خروجی راهی شد. 

اما شکل درست و احساس دار متن این میشه:

- دیگه نمیخوام ببینمت.

قلبش از شنیدن این حرف فشرده شد. اشک در چشمانش حلقه زد و بغض راه تنفسی اش را بست. هیچ وقت فکرش را نمیکرد این حرف را از معشوقش بشنود. چه بی رحمانه ارزش حضورش را، خاطراتشان را و عشقش را در هم شکسته بود. در مقابل آن حجم از بی احساسی، حرف به زبانش نمی آمد. سکوت را ترجیح دد و پشت به او، سمت خروجی راهی شد. شاید سکوت سنگین ترین جواب بود.

متوجه توصیف احساسات شدی؟

اما علاوه بر احساسات گاهی اوقات لازمه مکان هم بنویسی. یعنی مکان هایی ک شخصیتت میره مشخص باشه مخصوصا مکان های مهم، اما مکان های بی اهمیت هم در حد یه تصویر ذهنی به مخاطب اطلاعات بده.

مثلا:

وارد داروخانه شد و یک بسته استامینوفن خرید.

کامل ترش میشه:

وارد داروخانه شد. برق تیز سرامیک های سفیدش(مکان) سردردش را تشدید میکرد(احساس). قدم هایش را سمت کانتر سفید رنگ با جداره شیشه ای کشید و خیره به پسری(توصیف اشخاص حاضر) که سرد نگاهش میکرد(شخصیت پردازی برای کاراکتر فرعی) سلام کرد.

- سلام. یه بسته استامینوفن 100 میخواستم.(دادن جزییات)

مرد سلامش را آرام پاسخ داد و از سبد زیر پایش یک بسته قرص خارج کرد. نور محیط داشت حالش را بهم میزد و دعا دعا میکرد زودتر آنجا را ترک کند و...

 

لازمه شخصیت پردازی کنی. یعنی برای هر کاراکتر رمانت یه شخصیت در نظر بگیر، مثلا فلان شخصیت همه بیخیاله، یا یکی که زود عصبانی میشه یا یکی که شخصبت آروم و متینی داره. لازمه همه اینا رو توی متن نشون بدی مثلا:

رضا ادم بدی بود.

درستش:

رضا بی توجه به زجر کشیدن گربه ای که با ماشین به او زده بود، پدال گاز را تا ته فشرد و باری دیگر استخوان های آن حیوانی را زیر تایر ها له کرد. (اینجا داریم نشون میدیم بدی رو و به مرور توی متن کل رمان باید حفظ بشه این شخصیت)

 

اگر جایی متوجه نشدی بگو بیشتر توضیح بدم برات

مهمان
ارسال پاسخ به این موضوع ...

×   شما در حال چسباندن محتوایی با قالب بندی هستید.   حذف قالب بندی

  تنها استفاده از 75 اموجی مجاز می باشد.

×   لینک شما به صورت اتوماتیک جای گذاری شد.   نمایش به صورت لینک

×   محتوای قبلی شما بازگردانی شد.   پاک کردن محتوای ویرایشگر

×   شما مستقیما نمی توانید تصویر خود را قرار دهید. یا آن را اینجا بارگذاری کنید یا از یک URL قرار دهید.

×
×
  • اضافه کردن...