رفتن به مطلب
ثبت نام/ ورود ×
کارگاه آموزش رمان نویسی(ظرفیت 15 نفر) ×
انجمن نودهشتیا

Taraneh

مدیر اجرایی
  • تعداد ارسال ها

    1,041
  • تاریخ عضویت

  • آخرین بازدید

  • روز های برد

    6
  • Donations

    0.00 USD 

تمامی مطالب نوشته شده توسط Taraneh

  1. Taraneh

    ملّت عشق | نامه های عاشقانه

    تو در آن سوی این کره خاکی هستی. روزهای تو شب پاریس است. تو به زمانی دیکر تعلق داری ولی بسیار به من نزدیکی... -نامه های عاشقانه یک پیامبر، جبران خلیل جبران
  2. Taraneh

    ملّت عشق | نامه های عاشقانه

    بی‌تو نازنین نه چیزی هست و نه احدی...و نبودن جبران ناپذیر است و دوری‌ات فرض محال... -نامه غسان کنفانی به غاده السمان، آپریل ۱۹۶۷
  3. Taraneh

    ملّت عشق | نامه های عاشقانه

    روزها و شب‌ها مثل کلیشه‌هایی که قبلاً تهیه شده باشد می‌گذرد. بسیار گند، بسیار احمقانه! -نامه‌ صادق هدایت به حسن شهید نورایی،۱۴ فروردین ۱۳۲۸
  4. Taraneh

    ملّت عشق | نامه های عاشقانه

    فارغ از هر چه که ناراحتم می‌کند از بابت ِ داشتنِ تو خوشحالم. -آلبر کامو
  5. Taraneh

    ملّت عشق | نامه های عاشقانه

    وهيّ مثل الشعر؛ تطرب القَلب. +و او همانند شِعر است؛ قلب را شادمانی می بَخشد.
  6. Taraneh

    ملّت عشق | نامه های عاشقانه

    وهيّ مثل الشعر؛ تطرب القَلب. +و او همانند شِعر است؛ قلب را شادمانی می بَخشد.
  7. Taraneh

    ملّت عشق | نامه های عاشقانه

    حالتی از تیمارستان را در زندگی خودم احساس می‌کنم. بی‌گناه و در عین حال خطاکار، نه در یک سلول، بلکه در این شهر زندانی ‌ام! -نامه فرانتس کافکا به فلیسه
  8. Taraneh

    ملّت عشق | نامه های عاشقانه

    دلم دارد می ترکد. هیچوقت این طوری نشده بودم. اینقدر تلخ و بیهوده. یک چیزی را از من گرفته اند. نمیدانم چه کسی و کجا و چرا؟ -نامه فروغ فرخزاد به ابراهیم گلستان
  9. Taraneh

    ملّت عشق | نامه های عاشقانه

    ‌‌تولد من تویی و پیش از تو به یاد نمی آورم که وجود داشتم. -نزار قبانی
  10. Taraneh

    ملّت عشق | نامه های عاشقانه

    می‌پرسی‌: کدامین احساس در عشق شگفت‌انگیز است؟ می‌گویم: "اَمنیت" اینکه حس کنی کسی "قلبت" را تنگ در آغوش می‌گیرد...نه دستانت را... -أدهم شرقاوی
  11. Taraneh

    ملّت عشق | نامه های عاشقانه

    در آغوش هم در این دایره بی پایان من امتداد توام یا تو امتداد منی...؟ -شمس لنگرودی
  12. Taraneh

    ملّت عشق | نامه های عاشقانه

    قالت: و ما أخبار قلبك؟ قلت: يذكرك كثيراً. ‏گفت: از قلبت چه خبر؟ گفتم: بسیار از تو یاد می‌کند.
  13. Taraneh

    ملّت عشق | نامه های عاشقانه

    گفتم چند دقیقه این جا بنشین و به من تکیه بده. گفت کارم از تکیه گذشته، دلم می‌خواهد توی بغلت بمیرم.... -عباس معروفی
  14. Taraneh

    ملّت عشق | نامه های عاشقانه

    عشق راهی‌ست برای بازگشت به خانه بعد از کار بعد از جنگ بعد از زندان بعد از سفر بعد از ... من فکر می‌کنم فقط عشق می‌تواند پایان رنج‌ها باشد. -رسول یونان
  15. Taraneh

    ملّت عشق | نامه های عاشقانه

    آنقدر دوستت دارم و آنچنان دلتنگت هستم که جز این دو فعل اگر چیز دیگری بگویم بیهوده است... -ناظم حکمت
  16. Taraneh

    ملّت عشق | نامه های عاشقانه

    همیشه چای کم رنگ مینوشید. اگر چای پررنگ میشد، از طرف دیگر لیوان نمی توانست مرا ببیند؛ اینطور می گفت. -جمال‌ ثریا
  17. Taraneh

    ملّت عشق | نامه های عاشقانه

    از یاد نبر که ترکت نمی‌کنم، که تو را قدم به قدم دنبال می‌کنم. -نامه‌ آلبرکامو به ماریا کاسارس
  18. Taraneh

    ملّت عشق | نامه های عاشقانه

    ده از ده دوست دارمت هشت تا برای تو و یکی برای خنده‌ات و یکی هم برای صدایِ تو اما چشم ها... که هزار امان از چشم هایِ تو... -محمود درویش
  19. Taraneh

    ملّت عشق | نامه های عاشقانه

    نامه ات را هنوز میخوانم گفته بودی بهار می‌آیی... -علیرضا آذر
  20. Taraneh

    ملّت عشق | نامه های عاشقانه

    شنیده‌ام از دوست مشترک پرسیده‌‌ای آیا هنوز دوستت دارم؟ طفلک ساده. دوست‌داشتن که هنوز ندارد. اگر دوستم می‌داشتی، می‌دانستی. -حمید سلیمی
  21. Taraneh

    ملّت عشق | نامه های عاشقانه

    هر اتفاقی هم که بیافتد فراموش نکن آدمی در این جهان هست که همیشه و هر لحظه می‌توانی پیشِ او برگردی... -آلبر کامو
  22. Taraneh

    ملّت عشق | نامه های عاشقانه

    هر اتفاقی هم که بیافتد فراموش نکن آدمی در این جهان هست که همیشه و هر لحظه می‌توانی پیشِ او برگردی... -آلبر کامو
  23. Taraneh

    ملّت عشق | نامه های عاشقانه

    روی در روی و نگه در نگه و چشم به چشم حرف ما با تو چه محتاج زبان است امروز... -وحشی بافقی
  24. Taraneh

    ملّت عشق | نامه های عاشقانه

    ای كاش می‌توانستم بگويم كه با من چه میكنی. تو جانی در جانم می‌آفرينی، تو تنها سببی هستی كه به خاطر آن روزهای بيشتر، شب‌های بيشتر و سهم بيشتری از زندگی می‌خواهم. تو به من اطمينان می‌دهی كه فردايی وجود دارد... -جبران خليل جبران
  25. Taraneh

    ملّت عشق | نامه های عاشقانه

    دوستت دارم چنان با احتیاط مثل: شاید چنان باور نکردنی مثل: آری و چنان طولانی مثل: تا چه پیش آید -هرمان دکونیک
×
×
  • اضافه کردن...