رفتن به مطلب
ثبت نام/ ورود ×
کارگاه آموزش رمان نویسی(ظرفیت 15 نفر) ×
انجمن نودهشتیا

Taraneh

کاربر فعال
  • تعداد ارسال ها

    97
  • تاریخ عضویت

  • آخرین بازدید

  • روز های برد

    3
  • Donations

    0.00 USD 

تمامی مطالب نوشته شده توسط Taraneh

  1. Taraneh

    شاعران گمنام | اشعار

    هم دل و دينم فنا شد هم سر و جانم فدا من به عشقت زنده ام ای عشق ، جانِ كلام ؛
  2. Taraneh

    شاعران گمنام | اشعار

    آخر از چشمك اين ستاره ها خسته شدم به تماشای تو سوگند كه تویی ماه تمام
  3. Taraneh

    شاعران گمنام | اشعار

    شب به شب با ياد تو سر ميكنم كنج اتاق هم در آغوش خيال تو رسد صبحم به شام
  4. Taraneh

    شاعران گمنام | اشعار

    مستحق هستم زكاتم را به آغوشی بده تا كه من دور تو گردم جای هر بيت الحرام
  5. Taraneh

    شاعران گمنام | اشعار

    قيمت لعل لبت كم نشود آرام جان خمس آن شهد لبت بوسه بُوَد از هركدام
  6. Taraneh

    شاعران گمنام | اشعار

    روز اول كه به من بوسه زدي جای سلام كاش ميگفتم جوابش واجب است والامقام
  7. Taraneh

    شاعران گمنام | اشعار

    کافری یا قاتلی یا از وجودم خسته‌ای ؟ روسری با رنگ قرمز تازه کج هم بسته ای!
  8. Taraneh

    شاعران گمنام | اشعار

    من شعر نوشتم که دلش رام من خسته شود او شعر مرا برد که دل از کس دیگر ببرد !
  9. Taraneh

    شاعران گمنام | اشعار

    من که از شعر و غزل هیچ نمی‌دانستم .‌. تا که در فرضیه چشم تو اثبات شدم!
  10. Taraneh

    شاعران گمنام | اشعار

    زندگی صحنه دل بود که من کات شدم، بس که در محضر چشم تو مجازات شدم!
  11. Taraneh

    شاعران گمنام | اشعار

    من حسـودی میکنم حتی به دیوار اتاق ، تکیه‌گاهت میشـود وقتی کنارت نیستم!
  12. Taraneh

    شاعران گمنام | اشعار

    گفتا اگر از کوی خود روزی تو را گفتم برو گفتم که صد سال دگر امروز و فردا می‌کنم
  13. Taraneh

    شاعران گمنام | اشعار

    گفتا که پیوند تو را با نقد هستی می‌خرم گفتم که ارزان‌تر از این من با تو سودا می‌کنم
  14. Taraneh

    شاعران گمنام | اشعار

    گفتا که از بی‌طاقتی دل قصد یغما می‌کند گفتم که با یغماگران باری مدارا می‌کنم
  15. Taraneh

    شاعران گمنام | اشعار

    گفتا چه می‌بینی بگو، در چشم چون آیینه‌ام گفتم که من خود را در آن عریان تماشا می‌کنم
  16. Taraneh

    شاعران گمنام | اشعار

    گفتا که تلخی‌های می گر ناگوار افتد مرا گفتم که با نوش لبم، آن را گوارا می‌کنم
  17. Taraneh

    شاعران گمنام | اشعار

    گفتا ز بخت بد اگر، ناگه رقیب آید ز در گفتم که با افسونگری، او را ز سر وا می‌کنم
  18. Taraneh

    شاعران گمنام | اشعار

    گفتا که می‌بوسم تو را، گفتم تمنا می‌کنم گفتا اگر بیند کسی، گفتم که حاشا می‌کنم
  19. Taraneh

    شاعران گمنام | اشعار

    من سرم بر شانه‌ات؟ . . یا تو سرت بر شانه‌ام؟ فکر کن خانم اگر باشم چه جوری بهتر است؟
  20. Taraneh

    شاعران گمنام | اشعار

    چای دم کن… خسته‌ ام از تلخی نسکافه‌ ها چای با عطر هل و گل‌ های قوری بهتر است
  21. Taraneh

    شاعران گمنام | اشعار

    نامه‌ هایم چشم‌ هایت را اذیت می‌کند درد دل کردن برای تو حضوری بهتر است
  22. Taraneh

    شاعران گمنام | اشعار

    توی قرآن خوانده‌ام… یعقوب یادم داده است: دلبرت وقتی کنارت نیست کوری بهتر است :)
  23. Taraneh

    شاعران گمنام | اشعار

    عشق بعضی وقت‌ ها از درد دوری بهتراست بی‌ قرارم کرده و گفته صبوری بهتر است!
  24. Taraneh

    شاعران گمنام | اشعار

    یک رساله دیده ام، با نام زیبای بغل پس عزیز قلب من، حی علی خیر العمل!
  25. Taraneh

    شاعران گمنام | اشعار

    شنیده‌ام که درخت از درخت باخبر است و من گمان دارم که سنگ هم از سنگ و ذره ذره عالم که عاشقان هم‌اند مگر دل تو که بیگانه است، با دلِ من! - هوشنگ ابتهاج
×
×
  • اضافه کردن...