-
تعداد ارسال ها
129 -
تاریخ عضویت
-
آخرین بازدید
-
روز های برد
2
تمامی مطالب نوشته شده توسط زری گل
-
《پارت اول》 کوله پشتیم رو روی شونهام تنظیم کردم و روبه بچهها گفتم: - خب دیگه خوش گذشت، من میرم. مخالفت بچهها بلند شد. - ای بابا جانا نیم ساعت دیگه هم بشین، هنوز داریم حرف میزنیم! به سمانه که این حرف رو زد، چشم دوختم. عاشق لپ های سفیدش بودم که از گرما گل انداخته بودن. - نیم ساعت دیگه هم بشینم، نیم ساعت دیگه هم میگی صبرکن، این نیم ساعت ها روی هم جمع میشن و در نهایت شب میشه. شایان با اون عینک هزار رنگش گفت: - بهتر، شب میشه میریم دست جمعی فرحزاد کلی صفا سیتی! کیارش هم مثل همیشه جنتلمن بازیش گل کرد. - همه مهمون من فرحزاد. سوت و دست بلند شد که شایان اعتراضش بلند شد. - نه دیگه نشد داداش، خودم ایده دادم خودم هم اجراش میکنم. آقایون و خانم های محترم همه امشب مهمون شایان. خنده ای به مسخره بازیشون کردم و گفتم: - امشب نمیشه واقعا حسش نیست خسته و کوفته از کوه بدون هیچ حمومی بریم فرحزاد؟ من نیستم واقعا! با این حرفم فکرکنم تازه بعضی ها یادشون افتاده باید برن لباس هاشون رو عوض کنن چون بقیه هم بلند شدن و عزم رفتن کردن. به افسون اشاره کردم که سریع جمع کنه تا بریم. کیارش با قد رشید و اون چهره خواستنیش نزدیکم شد. - چرا این جمعه ها عجیب میچسبه؟ یک نگاه بنداز، هیچکس دلش نمیخواد به خونه بره. با این حرفش غم دلم تازه شد. لبخند تلخی زدم و گفتم: - شاید کسی رو تو خونه داشته باشن، که این خوشی رو بهشون نمیده یا بلعکس ازشون میگیره، شاید هم کلا کسی رو ندارن تا خوشحالیشون رو با اون ها سهیم بشن. روی لب های کیارش هم لبخند محوی نشست. - شاید هم دلشون میخواد که یکی باشه تا... - بریم. با صدای افسون که نفس زنون نزدیکمون میشد، ادامه حرفش رو خورد. - مواظب خودت باش، قرار فرداشب یادت نره! لبخندم دندون نما شد. - وقتی قراره میزبان شایان بشه، امکان نداره یادمون بره. خنده ای کرد و سرش رو به نشونه تایید تکون داد. دستی به حالت خداحافظی روبه اکیپ تکون دادم و همراه افسون به سمت لکسوس سفید من رفتیم. - امروز عجیب خسته شدم! نیم نگاهی به دوست تنبلم انداختم. - کوه رو که جابه جا نکردی دختر، از کوه بالا رفتی فقط. چشم هاش رو که بسته بود با این حرفم باز کرد و طلبکار گفت: - همون هم سخته، به من فشار میاد اه تو هیچ وقت نفهمیدی من چقدر ظریفم. تک خنده ای کردم و گفتم: - تو ظریفی؟ الهی نانا النگوهات نشکنه! لبخندی زد و دوباره چشم هاش رو بست. - حیف پشت فرمونی و من هزار تا آرزو دارم وگرنه میدونستم چیکارت کنم. فشار پام رو روی پدال بیشتر کردم که مثل این وحشت زده ها گفت: - جانا غلط کردم بسه! خندیدم و سرعتم رو کم کردم. با خنده گفتم: - آخه ظریف، تو که ظرفیت نداری چرا تهدید میکنی؟! یکی زد پس گردنم و گفت: - حواست به رانندگیت باشه انقدر هم با من بحث نکن!
- 3 پاسخ
-
- 1
-
- رمان عاشقانه
- رمان جدید
-
(و 5 مورد دیگر)
برچسب زده شده با :
-
چقدر خوشحالم که اون جو گرم و صمیمی برگشته چه خوبه که دوباره همه باهمیم🌷
و همه کاربرا🌷
-
••مقدمه •• ای یار من! تو را به یک الماس تشبیه خواهم کرد، میدانی چرا؟! الماس با تمام زیبایی های افسونگریاش با آن درخشش ستودنیاش، در یک نگاه تمامی چشم ها را به خود مجذوب میکند. قلب من از همان روزی که تو آمدی، در برابر عظمت درخشش تو تعظیم کرد. جانای من! آغاز قصه عشق من و تو... خورشید را به خنده وا داشت... ماه را به سجده انداخت... بیا باهم قلم برداریم... به خون عشقمان آغشته کنیم... و با تحریر زیبایی بنویسیم... ..به نام خالق تک دلبر قلبم.. >جانای یار من< آتش زدی بر جان من ای جان من جانان من طوفان شدی در بحر دل ای ساحر خندان من <ای ما شب تابان من >
- 3 پاسخ
-
- 4
-
- رمان عاشقانه
- رمان جدید
-
(و 5 مورد دیگر)
برچسب زده شده با :
-
رمان: جانای یار نویسنده: زهرا بهمنی ژانر: عاشقانه_طنز 《خلاصه》 نوشتههای جانای یار، روایتی عاشقانهای است از دلبر و دلدار، جانا و شهریار! شهریار خودساخته یکباره پا به دنیای عجیب جانای خودخواه میزاره و گرفتار عشق حقیقی میشه اما تا رقم خوردن سکانس عاشقانه زندگیشون شکل میگیره، همه چی با رو شدن یک راز شیرین عوض میشه!
- 3 پاسخ
-
- 4
-
- رمان عاشقانه
- رمان جدید
-
(و 5 مورد دیگر)
برچسب زده شده با :
-
یک قطره آب بود و با دریا شد یک ذره خاک و با زمین یکتا شد آمد شدن تو اندرین عالم چیست؟ آمد مگسی پدید و ناپیدا شد خیام
- 9 پاسخ
-
- خیام
- اشعار خیام
-
(و 1 مورد دیگر)
برچسب زده شده با :
-
گویند مرا که دوزخی باشد مست قولیست خلاف دل در آن نتوان بست گر عاشق و میخواره بدوزخ باشند فردا بینی بهشت همچون کف دست
- 9 پاسخ
-
- خیام
- اشعار خیام
-
(و 1 مورد دیگر)
برچسب زده شده با :
-
برخیز و بیا بتا برای دل ما حل کن به جمال خویشتن مشکل ما یک کوزه شراب تا بهم نوش کنیم زان پیش که کوزهها کنند از گل ما
- 9 پاسخ
-
- خیام
- اشعار خیام
-
(و 1 مورد دیگر)
برچسب زده شده با :
-
از جمله رفتگان این راه دراز باز آمده ای کو که به ما گوید باز هان بر سر این دو راهه از سوی نیاز چیزی نگذاری که نمی آیی باز خیام
- 9 پاسخ
-
- خیام
- اشعار خیام
-
(و 1 مورد دیگر)
برچسب زده شده با :
-
خیام اگر ز باده مستی خوش باش با ماه رخی اگر نشستی خوش باش چون عاقبت کار جهان نیستی است انگار که نیستی چو هستی خوش باش
- 9 پاسخ
-
- خیام
- اشعار خیام
-
(و 1 مورد دیگر)
برچسب زده شده با :
-
چون چرخ بکام یک خردمند نگشت خواهی تو فلک هفت شمر خواهی هشت چون باید مرد و آرزوها همه هشت چه مور خورد بگور و چه گرگ بدشت
- 9 پاسخ
-
- خیام
- اشعار خیام
-
(و 1 مورد دیگر)
برچسب زده شده با :
-
چون روزی و عمر بيش و کم نتوان کرد خود را به کم و بيش دژم نتوان کرد کار من و تو چنان که رای من و توست از موم بدست خويش هم نتوان کرد
- 9 پاسخ
-
- خیام
- اشعار خیام
-
(و 1 مورد دیگر)
برچسب زده شده با :
-
ای صاحب فتوا ز تو پرکارتریم با این همه مستی زتو هُشیار تریم تو خون کسان خوری و ما خون رزان انصاف بده کدام خونخوار تریم؟ خیام
- 9 پاسخ
-
- خیام
- اشعار خیام
-
(و 1 مورد دیگر)
برچسب زده شده با :
-
چون عهده نمیشود کسی فردا را حالی خوش دار این دل پر سودا را می نوش به ماهتاب ای ماه که ماه بسیار بتابد و نیابد ما را
- 9 پاسخ
-
- خیام
- اشعار خیام
-
(و 1 مورد دیگر)
برچسب زده شده با :
-
بر خیر و مخور غم جهان گذران خوش باشو دمی به شادمانی گذران در طبع جهان اگر وفایی بودی نوبت به تو خود نیامدی از دگران خیام
- 9 پاسخ
-
- خیام
- اشعار خیام
-
(و 1 مورد دیگر)
برچسب زده شده با :
-
«ای» نکره: کاشانهای، پروژهای، خصمانهای و … برخی پسوندها مانند «ترین» و «شده»: ستودنیترین، ترجمهشده و … هنگام رعایت قواعد جدانویسی: برای مثال، اگر دو کلمۀ «آن» و «این» قبل از یک اسم بیایند، مانند: آنطرف، اینطرف.
-
نشانۀ جمع «ها»: کلاهها، گلها، نیمکتها و … واژههایی که از دو بخش تشکیل شدهاند: بین دو بخش آنها فاصله مجازی قرار میگیرد. فعلهای مضارع، ماضی نقلی و ماضی استمراری از این دستهاند. واژههای مرکب: خانهنشین، تعیینکننده، دانشآموز و … «ی» اضافه: رشتهی، گربهی، پنبهی و …
-
نیمفاصله در زبان انگلیسی Semi-Space نامیده میشود و مانند فاصله است، با این تفاوت که جداسازی بین حروف را بدون ایجاد فاصله بین آنها انجام میدهد. برخی منابع آن را فاصله مجازی میدانند، دلیل انتخاب این نام به این خاطر است که بیشتر در تایپ و چاپ کامپیوتری و نرمافزاری بکار گرفته میشود. رعایت نیم فاصله در ویراستاری تخصصی، ترجمه متن به فارسی و یا ترجمه کتاب اهمیت ویژهای دارد.
-
برای داشتن متنی اصولی و عاری از هرگونه ایراد ویرایشی موارد زیادی را باید رعایت کنیم، یکی از این موارد نیم فاصله است. با این که این کاراکتر یک استاندارد یونیکد است، متاسفانه استفاده از این کاراکتر جدی گرفته نمیشود. یک موضوع را همین ابتدا به صورت در گوشی به شما بگوییم، در این مقاله «نیمفاصله» را بیشتر به صورت «نیم فاصله» خواهیم نوشت. دلیل آن هم بهتر پیدا شدن این مقاله توسط موتورهای جستوجو است، چرا که افرادی که نیمفاصله را به درستی جستوجو میکنند بسیار کم است و ما مجبور به استفاده از نیم فاصله شدیم.
-
گاهی علامت تعجب، پس از علامت سؤال میآید؛ در چنین مواقعی منظور پرسشِ همراه با حیرت است. گاهی علامت تعجب، پس از علامت سؤال میآید؛ در چنین مواقعی منظور پرسشِ همراه با حیرت است. 🟣راست میگی؟ واقعأ؟!