رفتن به مطلب
ثبت نام/ ورود ×
کارگاه آموزش رمان نویسی(ظرفیت 15 نفر) ×
انجمن نودهشتیا

تخته امتیازات

  1. Trodi

    Trodi

    کاربر فعال


    • امتیاز

      22

    • تعداد ارسال ها

      357


  2. هانیه پروین

    هانیه پروین

    مدیریت کل


    • امتیاز

      3

    • تعداد ارسال ها

      448


  3. سارابـهار

    سارابـهار

    کاربر فعال


    • امتیاز

      1

    • تعداد ارسال ها

      98


  4. زری گل

    زری گل

    مدیر ارشد


    • امتیاز

      1

    • تعداد ارسال ها

      261


مطالب محبوب

در حال نمایش مطالب دارای بیشترین امتیاز در 02/16/2025 در همه بخش ها

  1. سلام نویسنده‌های عزیزِ نودهشتیا به اولین فرخوان رسمی نودهشتیا خوش اومدین✨ 🍒توضیحات فراخوان🍒 1⃣ این فراخوان مخصوص رمان/داستان هست. دلنوشته به دلیل متفاوت بودن معیارهای سنجش، پذیرفته نمیشه 2⃣ مهلت شرکت در این فراخوان یک هفته هست، یعنی از تاریخ ۲۸ بهمن الی ۵ اسفندماه می‌تونید شرکت کنید 3⃣ برای شرکت در این مسابقه جذاب، کافیه پارت جدید رمان/داستانتون رو توی تاپیک ارسال کنید 4⃣ معیارهای انتخاب پارت برتر تحت این عناوین خواهد بود: صحنه‌سازی قوی، دیالوگ جذاب و توصیف‌های زنده. فرقی نداره به زبان محاوره می‌نویسید یا کتابی، مهم اینه به اون زبان پایبند باشید. لطفا پارت‌تون پیام داشته باشه و صرفا بیانی از اتفاقات روزمره نباشه. 🎁توصیحات هدیه🎁 ●بعد از بررسی پارت‌های ارسالی توسط تیم مدیریت نودهشتیا، پارت برتر انتخاب شده و به نویسنده‌ی شایسته اون پارت، هدیه تقدیم میشه🎉 ●هدیه نویسنده برگزیده ۵۰ امتیاز + یک جلد کتاب نفیس هست^^ انتخاب عنوانِ کتاب، برعهده نودهشتیاست و یک سورپرایز خواهد بود، اما قبلش با نویسنده برگزیده صحبت می‌کنیم تا سلیقه ایشون تو انتخاب هدیه‌شون ذکر بشه🎊 🔴دقت کنید‼️ ♡ پارتی که تو مسابقه شرکت میدید، باید جدید باشه و در طول ۲۸ بهمن تا ۵ اسفندماه نوشته شده باشه. پارت‌هایی که قبل از مسابقه نوشتید، نمی‌تونن شرکت کنن. ♡محدودیتی برای تعداد پارت‌های ارسالی هرفرد وجود نداره؛ فقط باید اون پارت‌ها به تازگی در تاپیک رمانتون بارگزاری شده باشه، قبل از مسابقه ننوشته باشید ♡اگر سوالی براتون پیش اومد و نیاز به راهنمایی بیشتر داشتید، در نمایه یا خصوصی بنده پیام بذارید. اسرع وقت پاسخگو خواهم بود❤️ °•○●مدیریت نودهشتیا: @nastaran
    2 امتیاز
  2. «والا به خدا این حرفام چاپلوسی نیست!! تازه چند وقته فهمیدم که رهبر خودمون چقدر بزرگه و چقدر ساده زندگی میکنه… و حتی یک دست شو برای دفاع از کشورمون از دست داده و خیلی چیزای دیگه که بخوام اینجا بنویسم جا نمیشه!! مشکل اینه که ما ناشکریم!!»
    1 امتیاز
  3. حاشیه های زندگی امیر تتلو تعریف و تمجید از رهبر جمهوری اسلامی ایران: امیر تتلو در خرداد ماه سال ۹۴ در راستای حمایت از رهبری و چگونگی روش، منش و زندگی ایشان در صفحهٔ شخصی اش در اینستاگرام اینطور نوشت:
    1 امتیاز
  4. تتلو معمولا فیلم و تصاویری که از خود منتشر میکند با تتوهایی است که کل صورت و بدنش را پوشانده است. البوم تتلیتی شامل ۱۵ ترانه است از جمله: «من آرومم»، «حالمون خوبه» ٫ «خوابم نمیبره» ٫«الو۲» ٫ «کی از پشت لباستو میبنده؟»٫ «من دلم پاکه»٫ «خونه خوبه»٫ «جوونای ژاپنی» ٫ «یه چیزی بگو» ٫ «حس معمولی» ٫«داد نزن» ٫ «شهریوری» ٫ «خیلی بالام» ٫ «مغز در رفته» ٫ «حس خوب» «نگفته بودی»
    1 امتیاز
  5. تتلیتی ها از عقاید و رفتار های تتلو پیروی میکنند که یکی از این عقاید «دورهٔ پاکی» نام دارد که تتلو نامگذاری کرده و به این صورت است که افراد تصمیم میگیرند از انرژی های ناپاک و بد دوری کنند.
    1 امتیاز
  6. طرفداران تتلو و یا اصطلاحا تتلیتی ها کسانی هستند که اکثرا دههٔ هشتادی و یا بسیار کم سن و سال هستند و در شبکه های اجتماعی هر آنچه را که تتلو از آنها درخواست کند به شکل دست جمعی انجام میدهند.
    1 امتیاز
  7. آلبوم تتلیتی تتلیتی نام یکی از آلبوم های ارائه شده توسط امیرحسین مقصود لو است. همین طور تتلو به تمام طرفداران خودش لقب «تتلیتی ها» را داده است.
    1 امتیاز
  8. نفس‌هایم کم‌کم داشت به شمار می‌رفت. حجم زیادی از این رنج را تحمل کرده‌ام. خسته بودم و خسته! دیگر جانی برای گریه کردن نداشتم. روی تخت نشستم و دراز کشیدم. چشم‌هایم از فرط گریه می‌سوخت. گریه‌هایم خشک شده بودند. کاش می‌توانستم به روستای مادری‌ام بروم تا بلکه حال و احوالم نسبت به حال وخیم‌ام بهتر گردد. با بستن چشم‌هایم آن هم از فرط خستگی، دیگر چیزی نفهمیدم. *** کلافه به طرف مهشید برمی‌گردم و می‌گویم: ـ میشه تمومش کنی؟ سبحان برای من مُرد! اون داره فعلاً توی آمریکا با عشقش خوش می‌گذرونه. به من و تو چه ربطی داره؟! خدا می‌داند که چگونه ظاهرم را جلوی مهشید جلوه می‌دادم تا بلکه بر من پوزخند نزند. خب حرف‌هایش درست از آب درآمده بودند و این برای من حس تمسخر شدن را داشت. مهشید را می‌شناختم، فردی بود که تا به حرفش نرسد، حرص می‌خورد؛ اما زمانی‌که حرف‌اش، حرف درستی از آب در می‌آمد بقیه را مسخره می‌کرد. انگار دیگران را با حرف‌هایش تحقیر می‌کرد. نباید از ابتدا به او اعتماد می‌کردم. خوب من او را که از ابتدا نمی‌شناختم که این دومی‌اش باشد. مهشید بر طبق نظریه‌ام، پوزخندی زد و گفت: ـ دیدی همیشه من حرفام درست از آب در میاد؟ اخم کردم. حتی اگر به او اطمینان حاصل گردانم، نباید مرا به سخره بگیرد. با کف دستم که روی قفسه‌ی سینه‌اش گذاشته بودم، او را به طرف مخالف هُل دادم و نیز با خشم گفتم: ـ دهنتو ببند! نباید از اول اعتمادی بهت می‌کردم. قرار نیست جلوت تحقیر و مسخره بشم فهمیدی؟ بدون آن‌که به او مهلت حرف زدن بدهم از اتاق‌اش خارج شدم و به طرف مادرم که در حال سفره پهن کردن بود، رفتم. مامان تا مرا دید گفت: ـ میشه بیای کمکم؟ چیزی نگفتم و به طرف‌اش رفتم. مادرم همیشه باید زخم‌زبان دیگران میشد و هیچی نمی‌گفت. من حرصم می‌گرفت که نمی‌توانست در برابر عمه‌هایم خوب از خودش دفاع کند. فقط بلد بود مانند ترسوها درباره زندگی‌مان حرف بزند. نفس عمیقی کشیدم و رویم را به طرف عمه‌های فضول و غیبت‌گویم، برگشتم و مانند خودشان با طعنه گفتم: ـ میشه بلند بشید و کمک بکنید؟ نمی‌شه که مادرم بدبخت من همه‌ش بیاد کلفتی کنه! عمه فرزانه با حرص برخاست و به طرف آشپزخانه به راه افتاد. عمه مریم هم پشت سر عمه فرزانه به طرف آشپزخانه به راه افتاد؛ اما عمه زری نرفت و روبه‌رویم ایستاد و با پوزخند گفت: ـ این دور رو تو بردی؛ اما سری بعد برد، برد تو نیست!
    1 امتیاز
  9. محمدرضا شایع یکی از خوانندگان عرصه هیپ هاپ و رپ می باشد که در ایران از رپر های سرشناس به شمار می رود . شایع تا کنون آهنگ های زیادی را منتشر کرده است ، برای شناخت بیشتر این خواننده مطالب را دنبال کنید.
    1 امتیاز
  10. اخلاق حرفه ای محمدرضا شایع در عرصه کاری خود گفته می شود که محمدرضا شایع از مودب ترین خوانندگان عرصه هیپ هاپ می باشد. او نظری و ایده ای متفاوت برای موفقیت و بالا بردن سبک هیپ هاپ در ایران دارد . او در گفت و گو های خود از احترام و وحدت بچه های فعال در زمینه رپ صحبت کرده است و شرح داده که هیچکسی به فکر آن ها نیست و آن ها باید خودشان برای ارتقا این سبک تلاش کنند.
    1 امتیاز
  11. تمرینات محمدرضا شایع برای اولین آهنگ محمدرضا نزدیک به دو سال برای نوشتن و خواندن اولین آهنگش زمان صرف کرد تا در نتیجه یک قطعه را خواند و به وسیله یک سایت اینترنتی منتشر کرد .
    1 امتیاز
  12. ورود محمدرضا شایع به استودیو موسیقی شایع در ابتدا به گونه ای فضای استودیو ی موسیقی برایش ناشناخته بود ، که تنها تصاویر آن را از اینترنت دنبال می کرد تا متوجه شود که به چه شکل می باشد ، او با گذر کمی زمان با معرفی یکی از دوستانش به یک استودیو موسیقی پا گذاشت و در این مکان حضور پیدا کرد .
    1 امتیاز
  13. انتشار عکس های شخصی محمدرضا شایع محمدرضا در سال ۱۳۹۸ برای اولین بار عکسی از خودش را در فضای مجازی به اشتراک گذاشت و به دنبال این اتفاق قطعه این جانب را منتشر کرد که خودش در موزیک ویدیو تصویری این آهنگ به اجرا پرداخت و باعث غافل گیری طرفدارانش شد .
    1 امتیاز
  14. دلیل محمدرضا شایع برای منتشر نکردن عکس از خودش محمدرضا بیشتر از ده سال سابقه فعالیت در حوزه رپ را داشته است ولی تا سال ۱۳۹۸ هیچ گونه عکس یا ویدیو تصویری ای از خودش منتشر نکرده بود ، و این اتفاق برای طرفداران و دنبال کنندگانش همیشه قابل بحث بود. شایع دلیل منتشر نکردن عکس هایش را محدودیت و دلایل شخصی خود را بیان کرده است.
    1 امتیاز
  15. همسر محمدرضا شایع و ازدواج او محمد رضا شایع با شادی رحمتی ازدواج کرده و هم اکنون در انتظار تولد اولین فرزندشان هستند. انها با انتشار عکسی در فضای مجازی از جنسیت کودک پرده برداشتند و مشخص شد که صاحب فرزند پسر خواهند شد
    1 امتیاز
  16. پیوستن محمدرضا شایع به گروه کاغذ رکورد محمدرضا پس از منتشر کردن ترک یه روز خوب میاد با نظر مثبت حصین خواننده سرشناس حوزه رپ مواجه شد ، حصین رحمتی در پی این قطعه به تحسین او پرداخت و شایع را به گروه کاغذ دعوت کرد ، این اتفاق در معروف شدن گروه کاغذ هم تاثیر گذار بوده است.
    1 امتیاز
  17. محمدرضا شایع در دوران تحصیلی دبیرستان برای استارت زدن سبک رپ جدی تر شد و از همان سال ها شروع به نوشتن تکست هیپ هاپی کرد و پس از سپری کردن دو سال یکی از همین تکست ها را تمرین کرد و اولین آهنگ خود را در فضای مجازی به انتشار رساند.
    1 امتیاز
  18. محمدرضا شایع در مورد موسیقی و سبک هیپ هاپ می گوید از ابتدا علاقه به خصوصی به خوانندگی در این سبک داشته است به گونه ای که حتی پول تو جیبی هایی که پدرش به او می داده را خرج رفتن به کافی نت می کرده است تا موزیک رپ دانلود کند.
    1 امتیاز
  19. پا گذاشتن محمدرضا شایع به عرصه خوانندگی و هیپ هاپ محمدرضا شایع از سن ۱۴ سالگی به موسیقی و سبک رپ علاقه پیدا کرد و راه خود را به سمت موسیقی هیپ هاپ روانه کرد . وی ابتدایی ترین کار خود را در سال ۱۳۸۹ و در سن ۱۷ سالگی منتشر کرد که این ترک یه روز خوب میاد نام دارد . جالب است بدانید که شایع از اوایل دوره کاری خود توانست مخاطب جذب کند و سرشناس شود.
    1 امتیاز
  20. در حوزه هیپ هاپ ترک های شایع با صدای هنرمند هایی چون حصین، تی دی، نیموش ، کنیس ، مهراد هیدن و امیر خلوت آمیخته شده است.
    1 امتیاز
  21. محمدرضا شایع همچون یاسر بختیاری، موزیک های اجتماعی زیادی را منتشر کرده است و با خوانندگان شناخته شده ی پاپ ایرانی مانند یاسین ترکی همکاری داشته است.
    1 امتیاز
  22. محمد رضا شایع کیست؟ محمدرضا شایع یکی از خوانندگان در حوزه رپ و هیپ هاپ می باشد. او سال ۱۳۷۲ در محله ی شاه عبدالعظیم استان تهران یا همان شهر ری متولد شده است. شایع بعد از وارد شدن به دانشگاه به دلیل مشغله و کار زیادی ترک تحصیل و انصراف از دانشکده را انتخاب کرد و به فعالیت موسیقی خود ادامه داد.
    1 امتیاز
  23. چکیده ای از بیوگرافی محمدرضا شایع نام: محمدرضا متولد: 1372 در شهری ری، تهران نام هنری: شایع حرفه: رپ کن / رپر سال های فعالیت: نسل دو (از سال 1389)
    1 امتیاز
  24. عزیزم ویراستارها پاسخگو نیستند باید شخصا ویرایش بزنم و متاسفانه مشکلات نگارشی وجود داره که زمان زیادی می‌بر، طبق نظریه و نتیجه‌گیری مدیرکل باید اتمام ویرایش رو عقب بندازیم به محض پایان ویرایش تو همین تاپیک اطلاع رسانی می‌کنیم🙏🏻
    1 امتیاز
  25. با حالتی نامفهوم نگاهم کرد و گفت: - نمی‌تونم تنهات بذارم. در چشمانش خیره شدم و با درنده خویی غریدم: - این‌جا برات خطرناکه، می‌فهمی؟ گویا اعصابش بیشتر از من، متشنج شده بود که دستش را محکم روی صورت جذابش کشید و فریاد زد: - برای چی این‌جا برام خطرناکه؟ به چشمان سبزش خیره ماندم و پاسخی ندادم که دوباره عربده کشید: - حرف بزن اِل آندریا تایلر! انعکاس شعله‌های خشمگین و آتشین مردمک چشمانم را در سفیدی‌ِ دور مردمک‌های سبز چشمانش، به وضوح می‌دیدم. آه از دست انسان‌های احمق! نفسم را با حرص بیرون دادم و سعی کردم خونسردی‌ام را حفظ کنم و آرام گفتم: - تمومش کن و برگرد توی پورتال آدمی‌زاد! عصبی می‌شود، بسیار بیشتر از قبل و می‌گوید: - اولاً من هیچ‌ جایی نمی‌‌رم. اولاً گفتنش کنجکاوی‌ام را قلقلک می‌دهد و با آرامشی فریبنده می‌پرسم: - خب دوماً؟ چشمانش خشم دارد ولی با لبخندی کوچک گوشه‌ی لبش که از چشمم پنهان نمی‌ماند می‌گوید: - دوماً ان‌قدر به من نگو آدمی‌زاد! تعجب می‌کنم که چرا و به چه دلیل می‌خواهد چیزی جز ماهیتش، خطابش کنم. پس با حیرت می‌پرسم: - چرا نگم؟ خب تو یه آدمی‌زادی! ساکت می‌ماند و نگاهم می‌کند که باز می‌پرسم: - چرا ساکتی خب؟ نکنه غیر از اینه؟ سرش را به چپ و راست تکان می‌دهد، با دست موهای همیشه سیاهش را بهم می‌ریزد و درحالی‌که حالت صورتش چیزی بینِ خشم و کلافگی است می‌گوید: - نه خب. ولی هی نگو آدمی‌زاد، آدمی‌زاد! خودمون هم می‌دونیم آدمی‌زادیم بابا! حرف‌هایش به گمانم چرندیات هستند ولی نمی‌خواهم خفه‌اش کنم و مردمش را با وضعی که دارند بی فرمانروا رها کنم. قبل از آن‌که چیزی بگویم، او می‌گوید: - می‌دونم برای این‌که یه انسان عادیم و صد البته ممکنه آسیب ببینم میگی نیام، ولی من نمی‌تونم آندریا، لطفاً این رو ازم نخواه که وقتی تو برای نجات مردم من در تلاشی، من مثل یه بزدل یه گوشه بشینم و نگاه کنم. سرتقی‌ و یک دنده بودنش روی اعصابم است، ولی به او حق می‌دهم و باری دیگر فکرِ خفه کردنش را کنار می‌زنم و کوتاه می‌گویم: - باشه می‌تونی بیایی. ابرهای اخم از چهره‌اش کنار می‌روند و درحالی‌که جلوتر از من راه می‌افتد می‌گوید: - یه چیز دیگه این‌که این‌طوری نگاهم نکن لطفاً. به دنبالش قدم بر می‌دارم و می‌پرسم: - چه‌طوری نگاهت نکنم؟ - یه طوری نگاهم می‌کنی که حس می‌کنم حکم یه ساندویچ گوشت انسان و وعده غذایی رو برات دارم! با حرفش لبخندی روی لبم می‌نشیند، ولی با فکر گوشت تازه‌ی انسان، دندان‌های نیشم بالا می‌آیند و لبخند جایش را به نیش‌خند ترسناک و همیشگی‌ام می‌دهد.
    1 امتیاز
  26. ببین کی دوباره با قلمش آشتی کرده🩷
    1 امتیاز
×
×
  • اضافه کردن...