رفتن به مطلب
ثبت نام/ ورود ×
کارگاه آموزش رمان نویسی(ظرفیت 15 نفر) ×
انجمن نودهشتیا

جستجو در تالارهای گفتگو

در حال نمایش نتایج برای برچسب های 'عاشقانه'.

  • جستجو بر اساس برچسب

    برچسب ها را با , از یکدیگر جدا نمایید.
  • جستجو بر اساس نویسنده

نوع محتوا


تالارهای گفتگو

  • عمومی
    • قوانین نودهشتیا
    • همه چیز در مورد نودهشتیا
    • پرسش و پاسخ
  • تایپ و شروع نویسندگی
    • تایپ رمان
    • داستان کوتاه
    • صفحه نقد رمان ها
    • رمان های متروکه
    • دلنوشته
  • تالار رمان های برتر
    • رمان های نخبگان برگزیده
    • رمان های مورد تایید مدیران
    • رمان های مورد پسند کاربران
  • تالار خدمات نودهشتیا
    • درخواست خط طرح و چارت بندی پارت ها
    • درخواست ویراستاری
    • درخواست صوتی شدن رمان
    • درخواست ناظر رمان
    • درخواست طراحی کاور
    • درخواست چاپ رمان
    • درخواست تبلیغات رمان
    • درخواست رصد و بررسی اثر
  • کتابخانه نودهشتیا
    • معرفی و نقد کتاب
    • مصاحبه با نویسندگان نودهشتیا
    • معرفی آثار منتشر شده در سایت اصلی
  • تالار آموزشی
    • متفرقه
    • آموزش نویسندگی
    • آموزش ویراستاری
    • آموزش گویندگی
  • فیلم و سریال
    • معرفی فیلم و سریال
    • نقد فیلم
    • تاتر و نمایشنامه
  • موسیقی
    • معرفی موزیک
    • خوانندگان
  • ورزشی
    • فوتبالی
    • اخبار ورزشی
  • خاطره بازی نودهشتیا
    • چالش نودهشتیا
    • خاطره بازی
  • سرگرمی
    • مشاعره
    • متفرقه
  • فرهنگ و هنر
    • تاریخ
    • بیوگرافی
    • مذهبی

جستجو در ...

نمایش نتایجی که شامل ...


تاریخ ایجاد

  • شروع

    پایان


آخرین بروزرسانی

  • شروع

    پایان


فیلتر بر اساس تعداد ...

تاریخ عضویت

  • شروع

    پایان


گروه


About Me

16 نتیجه پیدا شد

  1. عنوان: زعم و یقین نویسنده: سایه مولوی ژانر: معمایی، اجتماعی، عاشقانه خلاصه: یک راه بود و چند بی‌راهه و ذهنی درگیر خیالات واهی،حقایق پنهان و مشکلات زندگی. برای پایان دادن مشکلات قدم به مسیری سراسر اشتباه می‌گذارد و اسیر تاریکی‌ها می‌شود. حقیقت‌ کدام است؟! هویتش چیست؟! سلاح پر شده از گلوله‌های انتقام را سمت چه کسی باید نشانه رفت؟! صفحه نقد این رمان 👇
  2. نام رمان: طرح ناتمام نام نویسنده: بهاره رهدار(یامور) ژانر: جنایی، معمایی، عاشقانه ••خلاصه•• وقتی قتل‌ها فقط قتل نیستند، نشانه‌ها یکی پس از دیگری تکرار می‌شوند، و هیچ آرامشی در الگویی از این‌ مرگ‌ها یافت نمی‌شود. قاتلی در سایه‌ها حرکت می‌کند، با ساعتی در دست و نقشه‌ای که تنها خودش از آن خبر دارد؛پنج جسد، پنج شهر، پنج ساعت متفاوت، اما انگاری این پایان ماجرا نیست! جسدهایی با نشانِ دونات صورتی، کابوس رسانه‌ها شده‌اند و توییتر زیر هشتگ "قاتل دونات صورتی" در التهاب می‌سوزد.این بازی بی‌قانون قاتل را فقط ذهنی خسته، اما نترس و بی‌نقص می‌تواند تاب بیاورد؛ ذهنی که مرز وهم و واقعیت را می‌شناسد.آیان باید پیش از آن‌که خیلی دیر شود، طرح‌ناتمام را بخواند و به پایان برساند، آیا می‌تواند؟ یا در بازی قاتل گم می‌شود؟ *** « شاید بخشی از این داستان‌ برحسب واقعیت باشد!» «هرگونه شباهت به اسامی افراد، رخداد‌های واقعی و مکان‌های نام برده شده تصادفی است!» ✨صفحه نقد رمان✨
  3. عنوان: از خِطه مارها ژانر: فانتزی، معمایی نویسنده: الهام احمدی خلاصه:در دنیایی که سایه‌ها و نورها در هم می‌آمیزند، مابین تجلی دو دنیای متضاد…پدیده‌ای نادر و بدیع، گسست بند‌های چارچوب و تنگنا را و برگزید معبری مجهول‌الهویه و توأم با مخاطره را در پی واقعه‌طلبی.اما در گریز از مرزها و تنگناها، آیا هر گسستی ما را به رهایی می‌برد یا صرفاً آغوش دیگری از اسارت است؟ شاید واقعیت در شکاف میان دو جهان نهفته باشد، جایی که نه نور غالب است و نه تاریکی.
  4. "بسم‌الله‌الرحمن‌الرحیم" نام داستان: چرخ گردون نويسندگان: غزال گرائیلی، فاطمه صداقت زاده، سایه مولوی ژانر: عاشقانه، درام، فانتزی مقدمه: بعضی از آدما حتی از کیلومترها دورتر هم بهت حس قشنگی میدن، مثلِ حسی که تو به من میدی. تو همیشه لبخند را به لب من می آوری، حتی وقتی فرسنگ ها از من دوری. همیشه در قلب و وجود من خواهی ماند. خلاصه داستان : این روزا بیشتر از همیشه دلم برای اون دوران تنگ میشه. زمانی که اینقدر دغدغه‌هام زیاد نبود و شادی‌هام از ته دل بود، وقتایی که دوست داشتن ها از ته دل و شادی‌ها عمیق بود...
  5. نام رمان: فراموشم نکن ژانر رمان: عاشقانه نویسنده: غزال گرائیلی کاربر انجمن نودهشتیا خلاصه: دلگیر بودم از کسی که مرا غرق خودش کرد اما؛ نجاتم نداد. با رفتارهایش ساکتم کرد، سردم کرد، قدر ندانست. بعد پرسید چرا سردی؟ چرا ساکتی؟ چرا مثل روزای اول نیستی؟ احساسات دقیقا جایی سرد می‌شوند که تو تازه دلت داشت بهشون گرم می‌شد و... مقدمه: تو رفتی و من گمان می‌کردم که برنمی‌گردی اما همیشه باور داشتم که چیزی در من گم شده‌بود چون تو در من زنده بودی، با تک تک احساسات و حرف‌هایم عجین بودی. وقتی سکوت می‌کردم، این تو بودی که حرف می‌زدی؛ درست مثل یک همزاد. من رو به یاد بیار که عاشق توام. در این طوفان دم به دم همیشه کنار تو خواهم بود.
  6. اثر: احساسات متناقض نویسنده: کهکشان ژانر: عاشقانه دیباچه: لباس بودنت را تازه به تن کرده بودم نامرد. خنده‌های گاه و بی گاهت رو آجر کرده و زندگی نکبت بارم را دوباره از سر می‌ساختم. ورق های بر باد رفته دلم را جمع کرده بودم تا خاطراتمان را در انجا برای بعد هایمان به یادگاری بگذاریم. ولی تو با کلمه کلیشه‌ای که این چند روز بی‌قرار جانم شده ریشه نفرت به دلم کاشتی!
  7. دلنوشته: مهوار ژانر: عاشقانه دلنویس: کهکشان مقدمه: عزیز جانم، ای مهوار بی تو ‌زمانه تاریک است. نبض‌های زندگی‌ام دیگر از حرکت ایستاده ‌اند و موج چشم انتظاری آرام گرفته ‌است. من خسته، دلتنگ با کوله‌باری، حسرت‌های خون‌آلود دلم را به جاده زده‌ام و در ژرفای این درد‌ بی درمان، زجه از جفای عشق، فریاد می‌زنم: - ای مردم، مصدوم عشق نگردید که این درد علاجی ندارد!
  8. عنوان: ثغر فانی ژانر: تراژدی، عاشقانه نویسنده: الهام احمدی خلاصه: در دنیایی پر از سایه‌های تلخ و یادآوری‌های دردناک، دختری تدریج در تنگنای احساسات و تنهایی غرق می‌شود. سایه‌ی انتقام بر دوش او سنگینی می‌کند، اما در این مسیر با سوالات عمیق‌تری درباره بخشش و رهایی از گذشته روبرو می‌شود.تداخل گذشته و حال، کمی او را سردرگم کرده‌است. ذهنش مغشوش است و هر راهی به آن خطور می‌کند، امکان دارد آسان‌ترین راه را انتخاب کند؟ این انتخاب، گریبان‌گیر خودش می‌شود یا عزیزانش؟ از آینده‌ای نامعلوم که مرزهای باریکی با گذشته‌ی او دارند، هر چیزی انتظار می‌رود... .
  9. رمان: جانای یار نویسنده: زهرا بهمنی ژانر: عاشقانه_طنز 《خلاصه》 نوشته‌های جانای یار، روایتی عاشقانه‌ای است از دلبر و دلدار، جانا و شهریار! شهریار خودساخته یکباره پا به دنیای عجیب جانای‌ خودخواه میزاره و گرفتار عشق حقیقی میشه اما تا رقم خوردن سکانس عاشقانه زندگیشون شکل میگیره، همه چی با‌ رو شدن یک راز شیرین عوض میشه!
  10. به نام خدایی که میان ما، قاضی است. رمان: شِشُمین همزاد به قلم: مینا(خانم‌وکیل) ژانر: فانتزی-عاشقانه-بزرگسال ساعات پار‌گذاری: نامشخص مقدمه: می‌نویسیم و سِیر می‌کنیم در زندگی دختری که نه خاص است و نه جذاب! نه نیروی الهی دارد و نه خال هندو! خودش است و پا به مکانی میگذارد که نباید.. آرزویی محال آویزه‌ی گوشش می‌کند و پریزادی قاتل میشود. درست؛ در شامگاه‌ تولد دشمنش، باید قلب شش همزاد خود را در آورده و با جوی خون‌هایشان غسل توبه کند! اینگونه خدا می‌پذیرد، طبیعت قبول می‌کند و او توان کشتن موجودی را پیدا می‌کند که عمری ابدی دارد! خلاصه: انار، دختری که خواهرش رو به طرز مشکوکی از دست داده! حالا اون دنبال اینه که با احضار روح خواهرش دلیل قتلش رو بفهمه و ... چی میشه که به خودت بیای و بجای روح، یک خوناشام احضار کرده باشی؟ اونم توی عصری که همچین چیزهایی غیرباوره و حالا یکیشون مقابلمون ایستاده... ؟! پایانِ خوش
  11. "چه هستی؟! ای زاده‌ی خیالِ خامِ من"
  12. نام رمان: آلپاکای سرخ نام نویسنده: زهراعاشقی ژانر رمان: عاشقانه،جنایی،مافیایی،طنز خلاصه رمان: وقتی دنیا زیر پای «امیلی» فرو می‌ریزد، یک تصمیم کافی است تا زندگی‌اش به جهنم یا بهشت تبدیل شود. در میان یک دنیای آشفته، جایی که همه چیز به نظر دروغ است، یک مرد با غروری زخم‌ خورده و زنی با گذشته‌ای تاریک به هم گره می‌خورند. اما آیا این عشق می‌تواند نجات‌بخش باشد یا به سقوطی بی‌پایان ختم می‌شود؟ "در این دنیای پر از تردید، مرز میان حقیقت و دروغ کجاست؟" ویراستار: @marzii79 https://forum.98ia.net/topic/423-معرفی-و-نقد-رمان-آلپاکای-سرخ-زهراعاشقی-کاربر-انجمن-نودهشتیا/
  13. نام‌ اثر: طلوع ازلی ژانر: عاشقانه نویسنده: کهکشان خلاصه: دختری که در میان سایه‌های قدرت و عشق سردرگم است، در جستجوی راهی برای رهایی از تقدیر خود می‌افتد؛ گذشته‌ای تاریک و آینده‌ای مبهم، او را به تقاطع‌هایی می‌رساند که هیچ‌کدامش را نمی‌تواند از انتخاب کند. در دل بحران‌ها و خیانت‌ها آنچه که می‌جویی، گاه نه آزادی، که شاید دوباره زاده شدن است. در این مسیر، آیا می‌تواند طلوعی از دل خاکستر بیابد یا فقط در پی جهانی گم‌شده خواهد بود؟ ویراستار:@marzii79
  14. رمان: لیلای تو می‌شوم ژانر: عاشقانه نویسنده: مرضیه خلاصه: دختر قصه ما داستان متفاوتی داره. عشقی متفاوت، تجربه عاشقی کردن متفاوت و در آخر رسیدن به عشق از جنسی دیگر. عشقی که اون تجربه می‌کنه از نظر خودش جنسش فرق داره و با همه عالم متفاوته، و شاید آدمی که عاشقش شده یک فرد متمایز باشه و شاید هم خود دختر قصه یه فرق‌هایی داره! ساعت پارت گذاری: نامعلوم
  15. عنوان: زیبای دل‌فریب نویسنده: ماهی ژانر: تراژدی، اجتماعی و عاشقانه خلاصه: دختر زیبایی که به دلیل مشکلی که داره مورد تمسخر هم‌کلاسی‌هاش قرار می‌گیره؛ اما خبر نداره که عقل و هوش استادش رو برده و... .
  16. نام رمان: پالس وابستگی نام نویسنده: نجمه صدیقی ژانر رمان: عاشقانه _طنز خلاصه: بعدا افزوده می شود. مقدمه: دفتر خاطراتم را ورق می‌زنم و بر روی یک نام مکث می‌کنم. به یک باره لبخند بر لبانم بوسه می‌زند و برقی در قاب چشمانم به رقص در می‌آید! آری! این نام تو است که لبخند را مهمان لب‌هایم می‌کند و قلبم را تسکین می‌دهد؛ تو حاکم قلمروی قلب سرخی هستی که بی اختیار برای تو می‌زند. می‌خواهم بدانی و ببینی نام و خاطراتت را در دست گرفته و مهر و نشانت را به رقص در آورده‌ام! می‌خواهم بخوانی و بدانی در تمام لحظات زندگی‌ام تو را طلب کرده و حال رویای شیرینی هستی که معجزه‌ی بودنت در کنارم را هزاران بار از خدای آسمان و زمین، طلب کرده ام.
×
×
  • اضافه کردن...