رفتن به مطلب
ثبت نام/ ورود ×
کارگاه آموزش رمان نویسی(ظرفیت 15 نفر) ×
انجمن نودهشتیا

Taraneh

مدیر اجرایی
  • تعداد ارسال ها

    1,053
  • تاریخ عضویت

  • آخرین بازدید

  • روز های برد

    12

تمامی مطالب نوشته شده توسط Taraneh

  1. Taraneh

    ملّت عشق | نامه های عاشقانه

    با من از شعر نگو. از خودت حرف بزن. دلتنگِ حرف های معمولی ام. اینکه حالت خوب است؟راینکه سرما نخورده ای؟ اینکه زود برگرد!مواظب خودت باش! دلتنگ همین حرف های معمولی ام... -نامه ها، منوچهر آتشی
  2. Taraneh

    ملّت عشق | نامه های عاشقانه

    "تمایل شدیدی دارم که شما را برای همیشه دوست بدارم." این جمله‌ی به‌ظاهر پیش پا افتاده را به دقت بخوانید. از کلمه‌ی عشق مهم‌تر، کلمه‌های "همیشه" و "تمایل" است. آنچه بین آن دو جریان داشت، عشق نبود، جاودانگی بود... -نامه بتینا برای گوته
  3. Taraneh

    ملّت عشق | نامه های عاشقانه

    و حالا می‌خواهم رازی را به تو بگویم که در این لحظه حتی خودم به آن باور ندارم(هرچند تاریکی دورادوری که هرگاه میکوشم کار کنم یا فکر کنم سر من می‌افتد، ممکن است مرا متقاعد سازد) اما چاره‌ای ندارد جز آنکه حقیقت باشد: من دیگر هرگز خوب نخواهم شد. -نامه کافکا به فلیسه
  4. Taraneh

    ملّت عشق | نامه های عاشقانه

    هیچ کدامتان جسارت این را نداشتید که همرنگ جماعت نشوید. برای گذران یک روز چقدر زوال روح لازم داشتید، چقدر دروغ، دولا راست شدن، دستمال به دستی، زبان ریزی و نوکرمآبی! -نامه ها، ویرجینیا وولف
  5. Taraneh

    ملّت عشق | نامه های عاشقانه

    پس به دستی دست بده که دستت را نگاه بدارد. به جایی پا بگذار که زیر پای تو نلغزد. -نامه نیما یوشیج به عالیه
  6. Taraneh

    ملّت عشق | نامه های عاشقانه

    آیداى خوب نازنینم! مدت هاست که برایت چیزى ننوشته ام. زندگى مجال نمى دهد: غم نان! با وجود این، خودت بهتر مى دانى: نفسى که مى کشم تو هستى؛ خونى که در رگ هایم مى دود و حرارتى که نمى گذارد یخ کنم. امروز بیشتر از دیروز دوستت مى دارم و فردا بیشتر از امروز. و این، ضعف من نیست؛ قدرت تو است. -نامه احمد شاملو به آیدا، شهریور ۱۳۴۳
  7. Taraneh

    ملّت عشق | نامه های عاشقانه

    آیداى خوب نازنینم! مدت هاست که برایت چیزى ننوشته ام. زندگى مجال نمى دهد: غم نان! با وجود این، خودت بهتر مى دانى: نفسى که مى کشم تو هستى؛ خونى که در رگ هایم مى دود و حرارتى که نمى گذارد یخ کنم. امروز بیشتر از دیروز دوستت مى دارم و فردا بیشتر از امروز. و این، ضعف من نیست؛ قدرت تو است. -نامه احمد شاملو به آیدا، شهریور ۱۳۴۳
  8. Taraneh

    ملّت عشق | نامه های عاشقانه

    بی‌تو نازنین نه چیزی هست و نه احدی...و نبودن جبران ناپذیر است و دوری‌ات فرض محال... -نامه غسان کنفانی به غاده السمان، آپریل ۱۹۶۷
  9. Taraneh

    ملّت عشق | نامه های عاشقانه

    همه چیز در آخرین آدمی خلاصه می‌شود که در تنگای شب به یاد می‌آورید. قلب شما آنجاست. -یادداشت ها، چارلز بوکوفسکی
  10. Taraneh

    ملّت عشق | نامه های عاشقانه

    دلم پیش توست و امروز بیشتر از همیشه حاضرم بهترین داشته‌هایم را بدهم تا بتوانم تو را با تمام غمم ببوسم. ‏-نامه آلبر کامو به ماریا کاسارس، ۱۵ ژانویه ۱۹۴۶
  11. Taraneh

    ملّت عشق | نامه های عاشقانه

    نیازی به دلگرمی ندارم، دیگر به چه کارم می آید؟ آن وقت که میخواستم، نداشتم... -نامه ها، کافکا
  12. Taraneh

    ملّت عشق | نامه های عاشقانه

    ‏‌برای من نامه بنویس؛ شاید این نامه‌ها اندکی از بار رنج و غم من بکاهد. این بهترین وسیله‌ای است که ما می‌توانیم به واسطه آن رازهای قلبی‌مان را آشکار سازیم. -نامه ها، فروغ فرخزاد
  13. Taraneh

    ملّت عشق | نامه های عاشقانه

    به درون خودم که فکر می‌کنم کسی از اون سر در نیاورده، کمتر کسی دور و بر خودم اهل دل دیدم؛ همه با عشق بازی کرده‌اند و به هر کاری خودشان کردند اسم دوستی دادند در حالی که هیچ کدام عاشق نبودند، رفیق نبودند، خیال می‌کردند. همین! ‏-نامه ‌مرتضی کیوان⁩ به احمد جزایری
  14. Taraneh

    ملّت عشق | نامه های عاشقانه

    موهایت باران من، کف دستانت بالین من، بازویت پل من، چشمانت دریای من، انتظارت عمر من، حضورت تولد من و نبودنت، از دست رفتنم بود... -نامه غسان کنفانی به غادة السمان
  15. Taraneh

    ملّت عشق | نامه های عاشقانه

    ‏غرض رفتن است نه رسیدن. زندگی کلاف سردرگمی است، به هیچ جا راه نمی‌برد، اما نباید ایستاد. با این که می‌دانیم نخواهیم رسید، نباید ایستاد. وقتی هم که مردیم، مردیم به درک. ‏- نامه‌ها، صمد بهرنگی
  16. Taraneh

    ملّت عشق | نامه های عاشقانه

    من گریسته ام، آری مدتی است که با هر ضربه کوچکی، با هر بهانه اندکی به گریه می افتم. دوست من، دلم زخم دارد، همین! -نامه سیمین بهبهانی به منصور اوجی
  17. Taraneh

    ملّت عشق | نامه های عاشقانه

    روزها می آید و می‌گذرد ما هم در قید حیات هستیم تا بعد چه شود... -نامه ها، صادق هدایت
  18. Taraneh

    ملّت عشق | نامه های عاشقانه

    زمان‌هایی پیش می‌آید عزیز دلم که متقاعد می‌شوم برای هیچ‌گونه ارتباط انسانی مناسب نیستم. -نامه فرانتس کافکا به فلیسه
  19. Taraneh

    ملّت عشق | نامه های عاشقانه

    محبوبِ من! مثل شادی نباش که می‌گذرد و پنهان می‌شود، مثل غم باش و با من بمان... -نامه ها، غاده السمان
  20. Taraneh

    ملّت عشق | نامه های عاشقانه

    از تو فقط یک چیز می‌خواهم: اینکه همان‌طور که من نگاهت می‌کنم نگاهم کنی و این هرگز تمام نشود... -نامه ماریا کاسارس به آلبرکامو
  21. Taraneh

    ملّت عشق | نامه های عاشقانه

    بی تو یک دم زیستن شرط وفاداری نبود، وقتی از تو جدا شدم همانطور که پیش بینی می کردم، مثل جفت مرغان مهاجر چندان اندوهی فرا گرفتم که از گریه نتوانستم خودداری کنم. -نامه سیمین دانشور به جلال آل احمد
  22. Taraneh

    ملّت عشق | نامه های عاشقانه

    نمی‌دانم چرا این‌قدر نگران هستم. نگران چه چیزهایی هستم؟ دقیقا نمی‌دانم. فکر می‌کنم دائما دارم چیزهایی را از دست می‌دهم. -نامه پرویز اسلام‌ پور به یدالله رویایی
  23. Taraneh

    ملّت عشق | نامه های عاشقانه

    نمی‌دانم چرا این‌قدر نگران هستم. نگران چه چیزهایی هستم؟ دقیقا نمی‌دانم. فکر می‌کنم دائما دارم چیزهایی را از دست می‌دهم. -نامه پرویز اسلام‌ پور به یدالله رویایی
  24. Taraneh

    ملّت عشق | نامه های عاشقانه

    صبح ‏پشت تلفن ‏یادم رفت بگویم؛ ‏صدایت را که می‌شنوم ‏دنیا فراموشم می‌شود... -نامه ها، ناظم حکمت
  25. Taraneh

    ملّت عشق | نامه های عاشقانه

    نمی‌دانم چرا تحمل جمعیت را ندارم. چرا تحمل زندگی فامیلی را ندارم. من آنقدر به تنهائی خودم عادت کرده‌ام که در هر حالت دیگری خودم را بلافاصله تحت فشار و مظلوم حس می‌کنم. تا دور هستم دلم می‌خواهد نزدیک باشم و نزدیک که می‌شوم می‌بینم اصلاً استعدادش را ندارم. -بخشی از نامه های فروغ فرخزاد به ابراهیم گلستان
×
×
  • اضافه کردن...