رفتن به مطلب
ثبت نام/ ورود ×
کارگاه آموزش رمان نویسی(ظرفیت 15 نفر) ×
انجمن نودهشتیا

ارسال‌های توصیه شده

  • مدیر اجرایی

•خب خب درود به شما تمامی نویسندگان گرامی انجمن نودهشتیا• 

من اومدم اینبار با یه چالش دیالوگ نویسی جذاب که همراه با جوایز نفیسی که می‌دیم بهتون🌚

حالا!

چالش از این قراره که دیالوگی‌که من میدم رو ادامه بدید اما بدون مونولوگ و توصیفات قبل دیالوگ!

یعنی چی؟!

یعنی دیالوگ پشت دیالوگ بیارید‌.

 

مثال می‌زنم براتون:

- او آدم زندگی کردن نبود اما بی‌گمان از مردن نیز باکی نداشت.

- وقتی از مردن باکی نداشت؛ زندگی‌کردن و دیدن دیدگاه‌های مثبت زندگی برای او نیز بی‌معنا بود!

 

دیدین؟! نه توصیفی نه مونولوگی فقط دیالوگ می‌خوام ازتون. این تمرین حتی برای بالاتر بردن سطح قلم شما و قوی‌تر شدن دیالوگ نویسی‌تون هست.

دو هفته فرصت ارسال دارید بچه ها🌚

بعدش برنده ها مشخص میشن

 خب برسیم به بخش جوایز:

نفر اول:  (نویسنده انجمن)

 

نفر دوم: (کاربر ویژه)

 

نفر سوم: ( کاربر خاص)

 

و حالا دیالوگی‌که قراره ادامه بدین:

- بی‌شک تو برای من حوا بودی که با چیدن یک سیب به جهنم من تبعید شدی؛ حالا دیگر برای پشیمانی دیر است!

برید ببینم چیکار‌می‌کنید🌚

ویرایش شده توسط khakestar
  • Like 3
  • Thanks 2

- دیر است. من رفته‌ام‌ و تو آنجا در کنار یک درخت سیب و چند خاطره، تنهایی؛ نابود کردن تمام چیز های خوب ارزشش را داشت!؟

  • Like 5
  • Thanks 1
  • نویسنده اختصاصی

من حوا بودم، تو هم آدمی بودی که به جای فهمیدن عمق عشق، تنها به لذت آن فکر کردی. حالا که در جهنم خودمان گرفتاریم، شاید این تبعید فرصتی باشد برای یافتن حقیقتی که در سیب گم شده بود.
 

  • Like 4
  • Thanks 1

_من برای تو حوا بودم ،اما تو ادم این حرف ها نبودی!تبعید نه بگو زندانی جهنم منی،در این زندان بی میله مینشینم گوشه ای ،برای عشق نا فرجامم مرثیه میخوانم،تا هوای سیب های سرخ از سرم بپرد.

  • Like 4
  • Thanks 1

_هه! من برای تو حوا بودم اما تو هیچ وقت ادم عاشق نبودی.!
برای یک سیب مرا تبعید جهنم میکنی!،باشد میمانم، در جهنم میمانم ،هر روز اتش میگیرم و باز ققنوس میشوم، اما دیگر هوس عشق نمیکنم! صدبار دیگر هم شود ؛ سیب را میچینم تا رنگ عشق دروغین تورا ببینم.

  • Like 2
  • Thanks 1

_ من حوای تو بودم اما تو تمام من بودی... تو به جز گذشتن راهی برام باقی نذاشتی.

  • Like 2
  • Thanks 1

- من برای تو حوا نبودم، که اگر بودم تو به‌خاطر من از بهشتت می‌گذشتی نه این‌که برای من جهنم بسازی.

  • Like 2
  • Thanks 1

- تو نیز برای من همچون آدمی؛ تنها مأمن و تکیه‌گاه من در همین جهنمی که دم میزنی. بهشت و جهنم را چه کسی تعریف می‌کند؟ من هرگز در کنار تو طعم جهنم را نخواهم چشید.

  • Like 3
  • Thanks 1

- همیشه فکر می‌کردم عشق می‌تواند از دل جنون بگذرد، اما حالا می‌فهمم که حتی قاصدک‌ها در دنیای سکوت، پیامشان به جایی نمی‌رسد.

- شاید هیچ فریادی نمی‌تواند لبخندهای ممنوعه‌مان را بشکند، زیرا ما در سکوتی عمیق‌تر از هر کلامی دفن شده‌ایم.

  • Like 2
  • Thanks 1
  • Khakestar موضوع را قفل کرد
  • مدیر اجرایی

خب خب بچه ها تاپیک بسته شد منتظر اعلام بنده ها باشید🌱😃

  • Like 3
  • مدیر اجرایی

خب خب بریم برای اعلان نفرات مگه نه؟!

شیطونه میگه همه جوایز رو بگیرم واسه خودم ولی خب

چون دختر گلی هستم‌، میدم به شما عشق کنید @_@

نفر اول: @shirin_s

نفر دوم: @Kahkeshan

نفر سوم: @Teimouri.Z

بچه ها توجه کنید که من‌گفتم ادامه دیالوگی که من میگم رو ادامه بدید!

اما شما از دیالوگ؛ دیالوگ های دیگه در اوردین...

برای همین از این‌جهت بررسی شده و ممنونم از همه شماها که شرکت کردین://

باید بگم به این زودی ها دوباره یه چالش دیگه ای برگذار خواهد شد.

تا اون موقعه بوس به چشم های زیباتون_^

با تشکر از تمامی نویسندگان 

و

مدیریت سایت: @nastaran

  • Like 3
  • Thanks 2
مهمان
این موضوع برای عدم ارسال قفل گردیده است.
×
×
  • اضافه کردن...