بربری
-
تعداد ارسال ها
662 -
تاریخ عضویت
-
آخرین بازدید
-
Donations
0.00 USD
تمامی مطالب نوشته شده توسط بربری
-
سالار مگس رو خوندم بهم نچسبید احتمالا من ترجمه بدی انتخاب کردم ولی درکل روند داستان یه جورایی حالمو بد میکرد خصوصا که دلم واسه پسر عینکیه هم کباب بود هم میخواستم جرواجرش کنم البته بچه بودن دیگه خصوصا اونجایی که زدن گراز رو جر دادن یا کم مونده بود همو بکشن بالاخره بچه انسانن دیگه😂
- 4 پاسخ
-
- 1
-
-
جونی جونم یار جونم بیا دردت به جونم شب مهتاب لب دریا سی تو آواز می خونم توی شرجی توی گرما ما میرم کنار دریا منتظر به رات میشینم تا قیامت حالا حالا نیومدی هم سرت سلامت واسه خودم میخونم
- 6 پاسخ
-
- 1
-
-
خانواده سوپ یا سیرابی؟
- 86 پاسخ
-
- 1
-
-
به صورت سفید و صاف نگاه کردم دماغم خدادادی سر بالا بود و لبام انگار اون بالا برام ژل زده بود فرستاده بودم رو زمین موهای طلاییم تا پایین کمرم میرسید همه میگفتن شبیه پری دریایی هام آماده شدم و بدون کوچکترین آرایشی حاضر شدم(وی از نگین های کوچک روی لباسش هم روایتی میاره و در نهایت درحالی که از پله سر میخوره میرسه پایین با خانم والده سر صبحانه شاخ به شاخ میشه و در برخی موارد خواهر یا برادر مزاحمی داره که کلی تیکه بار هم میکنن و تا به کوچه میرسه رفیقش با دویست شیشش منتظرشه گزارش شده در برخی موارد هم این اوضاع برعکسه و شخصیت اصلی درحالی که سوار لامبورگینیش میشه از باغ قصرشون بیرون میزنه و میره دنبال دوستش که کلی قراره بخاطر دیر رسیدن فحشش بده)
- 3 پاسخ
-
- 3
-
-
-
-
اگر شکمو نیستید وارد نشوید مشاعره با اسم غذا یا خوراکی
بربری پاسخی برای هانیه پروین ارسال کرد در موضوع : مشاعره
اسفناج ابپز اشکنه- 65 پاسخ
-
- 1
-
-
بهشهر
- 157 پاسخ
-
- 1
-
-
هنگامه
- 8 پاسخ
-
- 1
-