رفتن به مطلب
ثبت نام/ ورود ×
کارگاه آموزش رمان نویسی(ظرفیت 15 نفر) ×
انجمن نودهشتیا

ارسال‌های توصیه شده

چطور داستانم رو جذاب‌تر کنم؟ (با این ترفندها داستان شما مثل بمب ترکونده میشه!)

شاید شما هم نویسنده‌ای باشید که توی هر صفحه از داستانتون دست و پا می‌زنید و می‌گید: "خب... حالا چطور این رو جذاب‌تر کنم؟" این کاملاً طبیعیه! همه ما ممکنه توی یک بخش از داستان گیر کنیم، یا وقتی با خط به خط نوشته‌هامون نگاه می‌کنیم، احساس کنیم که داستان انگار یه کم بی‌روح شده. ولی خب نگران نباشید، شما تنها نیستید! اینجا هستیم تا با چند ترفند ساده و موثر، داستان شما رو جذاب‌تر کنیم و کاری کنیم که هیچ کسی نتونه ازش چشم برداره!

1. شروع قدرتمند، پایان بی‌نظیر

اولین چیزی که باید در نظر بگیرید اینه که شروع داستان باید قدرت‌مند و گیرایی داشته باشه. اگر اولین پاراگراف نتونه خواننده رو جذب کنه، احتمالاً هیچ چیزی نمیتونه این کار رو انجام بده. به این فکر کنید که داستان شما مثل یه مهمانی بزرگه: اگه در لحظه اول مهمان‌ها رو با دست‌پخت خوب و موسیقی جذاب پذیرایی نکنید، همه دلشون می‌خواد سریع از اون مهمانی بیرون برن!

چطور شروع کنیم؟ شروع داستان شما باید یک سوال مهم ایجاد کنه که خواننده رو وادار به ادامه بده. مثلاً شما می‌تونید با یک راز بزرگ، یک اتفاق عجیب یا حتی یک دیالوگ باحالش شروع کنید. "نیکلاس وقتی به خانه برگشت، متوجه شد که کلیدهاش رو گم کرده بود، ولی این بار کسی در خانه نبود که در رو باز کنه..."—خودش همه چیز رو مشخص می‌کنه، نه؟! 

از طرف دیگه، پایان داستان هم باید تأثیرگذار و غیرقابل پیش‌بینی باشه. بهتره که پایان داستان به اندازه شروعش جذاب باشه، طوری که خواننده با حس عمیق و رضایت‌مندی کتاب رو ببنده.

چطور ایده پیدا کنم | انجمن نودهشتیا

2. رازهای شخصیت‌های پیچیده

شخصیت‌های شما باید جذاب، واقعی و چندبعدی باشند. هیچ چیزی داستان رو مثل یک شخصیت بی‌جان خراب نمی‌کنه. بنابراین، به شخصیت‌ها فکر کنید که فقط وظیفه پیشبرد داستان رو نداشته باشند، بلکه باید برای خواننده قابل لمس و باورپذیر باشند. همینطور از شخصیت‌های ثانویه و حاشیه‌ای هم غافل نشید، چون همین‌ها هستن که داستان رو رنگ و بوی متفاوت می‌دن.

چطور شخصیت جذاب بسازیم؟ در نظر بگیرید که شخصیت شما در حال مبارزه با یک بحران درونی باشه، یا به دنبال آرزویی که به نظر غیرممکن میاد. شاید او در ظاهر فردی قوی به نظر بیاد، اما در عمق خود شک و تردید داره. این تضادها باعث میشه که شخصیت‌ها فراموش‌نشدنی بشن.

3. دیالوگ‌هایی که هیچ‌کس نمی‌تونه ازشون بگذره

یادتون باشه، دیالوگ‌ها یکی از اصلی‌ترین ارکان جذابیت داستان هستند. دیالوگ‌های شما باید مثل یک مبارزه لفظی یا یک رقص پر از هیجان باشن! شاید یه گفتگو توی ظاهر خیلی ساده به نظر برسه، اما وقتی که به خوبی نوشته بشه، می‌تونه کل داستان رو تغییر بده.

نکته اینجاست که باید از کلیشه‌ها و صحبت‌های بی‌هدف پرهیز کنید. دیالوگ‌ها باید در خدمت شخصیت‌ها و پیشبرد داستان باشن. وقتی شخصیت‌ها با هم حرف می‌زنند، باید شخصیت اون‌ها توی هر جمله احساس بشه. اگر دیالوگ‌ها توی داستان شما خوب کار کرده باشن، خواننده حتی با یک جمله کوتاه هم می‌تونه بفهمه که شخصیت‌ها چطور فکر می‌کنند و چه احساساتی دارن.

چطور خواننده رو بترسونیم | انجمن نودهشتیا

4. تعلیق و هیجان: قلاب داستان رو فراموش نکنید!

برای جذابیت بیشتر داستان، باید هیجان و تعلیق رو به درستی در اون بگنجونید. این یعنی شما باید در هر فصل یا هر بخش از داستان، برای خواننده سوالی پیش بیارید که منتظر جوابش بمونه. هرچی سوالات بیشتر و جذاب‌تر باشه، خواننده بیشتر جذب میشه.

مثلاً وقتی شخصیت شما در حال انجام یک کار خطرناک است، نباید همه‌چیز رو به راحتی پیش ببرید. بذارید سوالاتی ایجاد بشه: "آیا اون موفق میشه؟" "چه چیزی در انتظارشه؟" با این ترفند، خواننده با دقت بیشتری داستان رو دنبال می‌کنه. این کار می‌تونه هیجان‌انگیزترین قسمت داستان شما باشه.

5. جزئیاتِ مهم: همه‌چیز توی جزئیاته!

شاید فکر کنید که جزئیات توی داستان همیشه مهم نیستن، ولی خب، واقعیت اینه که جزئیات می‌سازن! از نوع لباس شخصیت‌ها گرفته تا توصیف دقیق محیط، همه این‌ها باعث می‌شن داستان شما زنده بشه. جزئیات دقیق و به‌جا می‌تونند روح جدیدی به داستان شما بدهند.

مطمئن بشید که توصیف‌ها حواس‌پرتی ایجاد نمی‌کنن، بلکه باید به پیشبرد داستان کمک کنن. مثلاً اگر شخصیت شما در حال عبور از یک خیابان شلوغ هست، می‌تونید جزئیات در مورد صدای ماشین‌ها، رنگ‌های تابلوها، یا حتی عرق کردن پیشانی شخصیت رو توصیف کنید تا فضای داستان به شدت ملموس بشه.

توصیه های هاروکی موراکامی به نویسندگان | انجمن نودهشتیا

6. تغییر در زاویه دید: دنیا از نگاه‌های مختلف

گاهی وقت‌ها تغییر زاویه دید داستان می‌تونه رویدادهای جدید و جالبی رو به شما نشون بده. شما می‌تونید در یک قسمت از داستان، زاویه دید رو از اول شخص به سوم شخص تغییر بدید، یا برعکس. این تغییر زاویه دید می‌تونه به شما کمک کنه که بیشتر احساسات شخصیت‌ها رو نشون بدید یا دیدگاه‌های متفاوت از اتفاقات رو به خواننده انتقال بدید.

به طور مثال، اگر داستان شما از زبان یک شخصیت عاشقانه روایت میشه، می‌تونید بخشی رو از زاویه دید یک شخصیت مخالف بنویسید تا فضای داستان تغییر کنه و تنش بیشتری به وجود بیاد.

---

جمع‌بندی:

برای جذاب‌تر کردن داستان، شما باید همه‌چیز رو در دست بگیرید: از شروع داستان گرفته تا شخصیت‌ها، دیالوگ‌ها، جزئیات و تعلیق. اگر بتونید این ارکان رو به خوبی با هم ترکیب کنید، داستان شما دیگه یک چیز معمولی نیست، بلکه یه تجربه هیجان‌انگیز برای خواننده میشه.

یادتون باشه، هیچ داستانی به اندازه داستانی که خودتون عاشق نوشتنش هستید، جذاب نخواهد بود. پس از داستان خود لذت ببرید و اجازه بدید که همین لذت به خواننده منتقل بشه!
 

داستان زنی که رنگ پوستش، نه سیاه بود و نه سفید؛
بلکه بنفشِ کبود بود! از لینک زیر عاشقانه‌ای جدید و متفاوت بخوانید🦋👇🏼

به گفتگو بپیوندید

شما در حال پست به عنوان مهمان هستید. اگر حساب کاربری دارید، برای ارسال با حساب کاربری خود اکنون وارد شوید .
توجه: مطلب ارسالی شما پس از تایید مدیریت برای همه قابل رویت خواهد بود.

مهمان
ارسال پاسخ به این موضوع ...

×   شما در حال چسباندن محتوایی با قالب بندی هستید.   حذف قالب بندی

  تنها استفاده از 75 اموجی مجاز می باشد.

×   لینک شما به صورت اتوماتیک جای گذاری شد.   نمایش به صورت لینک

×   محتوای قبلی شما بازگردانی شد.   پاک کردن محتوای ویرایشگر

×   شما مستقیما نمی توانید تصویر خود را قرار دهید. یا آن را اینجا بارگذاری کنید یا از یک URL قرار دهید.

×
  • اضافه کردن...