رفتن به مطلب
ثبت نام/ ورود ×
کارگاه آموزش رمان نویسی(ظرفیت 15 نفر) ×
انجمن نودهشتیا

جستجو در تالارهای گفتگو

در حال نمایش نتایج برای برچسب های 'سایت نودهشتیا'.

  • جستجو بر اساس برچسب

    برچسب ها را با , از یکدیگر جدا نمایید.
  • جستجو بر اساس نویسنده

نوع محتوا


تالارهای گفتگو

  • عمومی
    • قوانین نودهشتیا
    • همه چیز در مورد نودهشتیا
    • پرسش و پاسخ
  • تایپ و شروع نویسندگی
    • تایپ رمان
    • داستان کوتاه
    • صفحه نقد رمان ها
    • رمان های متروکه
    • دلنوشته
  • تالار رمان های برتر
    • رمان های نخبگان برگزیده
    • رمان های مورد تایید مدیران
    • رمان های مورد پسند کاربران
  • تالار خدمات نودهشتیا
    • درخواست خط طرح و چارت بندی پارت ها
    • درخواست ویراستاری
    • درخواست صوتی شدن رمان
    • درخواست ناظر رمان
    • درخواست طراحی کاور
    • درخواست چاپ رمان
    • درخواست تبلیغات رمان
    • درخواست رصد و بررسی اثر
  • کتابخانه نودهشتیا
    • معرفی و نقد کتاب
    • مصاحبه با نویسندگان نودهشتیا
    • معرفی آثار منتشر شده در سایت اصلی
  • تالار آموزشی
    • متفرقه
    • آموزش نویسندگی
    • آموزش ویراستاری
    • آموزش گویندگی
  • فیلم و سریال
    • معرفی فیلم و سریال
    • نقد فیلم
    • تاتر و نمایشنامه
  • موسیقی
    • معرفی موزیک
    • خوانندگان
  • ورزشی
    • فوتبالی
    • اخبار ورزشی
  • خاطره بازی نودهشتیا
    • چالش نودهشتیا
    • خاطره بازی
  • سرگرمی
    • مشاعره
    • متفرقه
  • فرهنگ و هنر
    • تاریخ
    • بیوگرافی
    • هنر و عکاسی

جستجو در ...

نمایش نتایجی که شامل ...


تاریخ ایجاد

  • شروع

    پایان


آخرین بروزرسانی

  • شروع

    پایان


فیلتر بر اساس تعداد ...

تاریخ عضویت

  • شروع

    پایان


گروه


About Me

  1. نام رمان: تینار نویسنده رمان تینار: هانیه ‌پروین ژانر رمان تینار: عاشقانه، اجتماعی ***رمان تینار برگرفته از واقعیت می‌باشد*** خلاصه رمان تینار: داستان ناهید را شنیده‌اید. زنی که گردن و دست‌هایش، همیشه‌ی خدا کبود بود. همه‌ی ما داستان ناهید را شنیده‌ایم. ناهیدی که مادر بود و محکوم به ماندن... صبر کن! این جمله‌ی آخر را چه کسی نوشته؟! هیچ ناهیدی محکوم به سوختن نیست. توضیح اسم رمان تینار: تینا به معنی تنها یا تنهایی و تینار از دو واژه‌ی تَن + یار تشکیل شده؛ یعنی تَن تو یاری نداره، یا اینکه تنها یار تو خودتی و تَن خودت. نقد و نظرتون برای رمان تینار رو اینجا بنویسید🩷👇
  2. چطور یک رمان معمایی خوب بنویسیم؟ نوشتن یک رمان معمایی، مثل طراحی یک پازل پیچیده است که باید قطعات آن را به‌درستی در کنار هم قرار دهی تا در نهایت تصویری واضح و شگفت‌انگیز از حقیقت شکل بگیرد. داستان‌های معمایی همیشه توانسته‌اند خوانندگان را به چالش بکشانند و آنها را در مسیر کشف حقیقت همراه خود کنند. حالا سوال این است که چطور می‌توان یک رمان معمایی جذاب نوشت که خواننده تا آخرین صفحه درگیر باشد؟ 1. ایجاد یک معمای جذاب و پیچیده اولین گام برای نوشتن یک رمان معمایی، ایجاد معمایی است که بتواند ذهن خواننده را مشغول کند. معما باید طوری باشد که در ابتدا به نظر ساده بیاید، اما هرچه بیشتر پیش می‌رویم، پیچیده‌تر و جذاب‌تر شود. معما ممکن است در مورد یک قتل، یک گمشدگی، یک سرقت یا هر نوع راز دیگری باشد که در جریان داستان فاش می‌شود. راهکار: - معما باید حاوی لایه‌های مختلف باشد که با پیشرفت داستان برملا شوند. - شواهد و سرنخ‌هایی که در ابتدا نشان‌دهنده یک مسیر خاص هستند، در ادامه می‌توانند به اشتباه راهنمایی کنند. - باید خودت به عنوان نویسنده نیز از پیش تمام سرنخ‌ها و معماهای داستان را طراحی کنی و مطمئن شوی که همه چیز به‌درستی به هم متصل است. 2. شخصیت‌های جذاب و قابل اعتماد اما پیچیده بساز یکی از مهم‌ترین ویژگی‌های رمان‌های معمایی، شخصیت‌هایی هستند که می‌توانند در حل معما مؤثر باشند. شخصیت اصلی معمولاً یک کارآگاه، کارمند پلیس یا حتی فردی عادی است که درگیر اتفاقات غیرعادی می‌شود. این شخصیت باید ویژگی‌هایی داشته باشد که خواننده بتواند به او اعتماد کند، اما در عین حال نباید تمام حقیقت را فاش کند. راهکار: - شخصیت‌های داستان باید چالش‌برانگیز و پیچیده باشند. برای مثال، کارآگاه یا قهرمان داستان ممکن است خود رازهایی داشته باشد که در ابتدا از آن‌ها آگاه نمی‌شویم. - شخصیت‌ها باید دارای انگیزه‌های شخصی برای حل معما باشند که خواننده بتواند به آنها پی ببرد. - شخصیت‌های فرعی نیز باید به نحوی طراحی شوند که همزمان قابل اعتماد و مشکوک باشند. این تردید درباره این که چه کسی حقیقت را می‌داند و چه کسی دروغ می‌گوید، می‌تواند خواننده را درگیر کند. چطور شخصیت مرد کاریزماتیک خلق کنم؟ 3. سرنخ‌ها را هوشمندانه پخش کن سرنخ‌ها باید طوری در داستان قرار بگیرند که هم برای خواننده جذاب و مفید باشند و هم داستان را پیش ببرند. سرنخ‌ها نمی‌توانند خیلی واضح یا خیلی مخفیانه باشند، باید جوری باشند که خواننده بتواند آن‌ها را دنبال کند، اما نه به راحتی به نتیجه برسد. راهکار: - سرنخ‌ها باید پراکنده و به موقع وارد داستان شوند. هر سرنخ باید یک گام به جلو برای حل معما باشد. - از سرنخ‌های دروغین (misleading clues) استفاده کن تا خواننده را گمراه کنی و از این طریق معما پیچیده‌تر شود. - سرنخ‌ها نباید به‌طور مستقیم نشان‌دهنده پاسخ باشند؛ بلکه باید خواننده را به سوالات جدید و تفکر بیشتر وادار کنند. 4. تنش و تعلیق ایجاد کن رمان معمایی باید سرشار از تنش و تعلیق باشد. خواننده باید احساس کند که هر لحظه به حقیقت نزدیک‌تر می‌شود، اما هرگز به‌طور کامل نمی‌تواند به آن دست یابد تا زمانی که داستان به نقطه اوج خود برسد. ایجاد تعلیق می‌تواند یکی از چالش‌های اصلی برای نویسنده باشد، اما اگر به‌درستی استفاده شود، داستان را بسیار جذاب‌تر می‌کند. راهکار: - در هر فصل باید نوعی معما یا سوال جدید وارد داستان کنی که خواننده را مشتاق کند به خواندن ادامه دهد. - لحظات بحرانی و پیچیده را به تأخیر بینداز تا تنش داستان حفظ شود. - از پایان‌های کوتاه و جذاب برای فصول استفاده کن تا خواننده هیچ‌گاه نتواند پیش‌بینی کند که چه اتفاقی در ادامه خواهد افتاد. چطور یک رمان عاشقانه پرطرفدار بنویسیم؟ 5. در هم پیچیدن خطوط داستانی مختلف در یک رمان معمایی، شما می‌توانید خطوط داستانی مختلفی را داشته باشید که در نهایت به هم متصل شوند. شاید داستان اصلی حول یک قتل می‌چرخد، اما شخصیت‌ها یا وقایع فرعی که در طول داستان گنجانده می‌شوند، می‌توانند سرنخ‌های دیگری را نمایان کنند که در نهایت حل معما را ممکن می‌سازند. راهکار: - داستان‌های فرعی را در کنار داستان اصلی گسترش بده تا پیچیدگی‌های بیشتری ایجاد کنی. - تمام شخصیت‌ها و جزئیات در نهایت باید به هم متصل شوند، حتی اگر در ابتدا بی‌ربط به نظر برسند. 6. تغییرات غیرمنتظره ایجاد کن در رمان معمایی، چرخش‌های داستانی غیرمنتظره و لحظات غیرقابل پیش‌بینی می‌توانند داستان را از یکنواختی درآورده و آن را جذاب‌تر کنند. این چرخش‌ها باید منطق داستان را حفظ کنند و از طریق سرنخ‌ها و اتفاقات قبلی قابل استنباط باشند. راهکار: - در هر قسمت از داستان، اطلاعاتی جدید یا چرخشی ایجاد کن که همه چیز را تغییر دهد. - هنگام معرفی یک شخصیت جدید یا یک اتفاق غیرمنتظره، خواننده را به شک و تردید بینداز. در نهایت باید این تغییرات به حل معما منجر شوند. 7. پایان شگفت‌انگیز و رضایت‌بخش بساز پایان یک رمان معمایی باید جذاب و شگفت‌انگیز باشد. خواننده باید پس از پایان کتاب احساس کند که همه چیز به‌درستی به‌هم وصل شده است و معما حل شده است. اما باید دقت کنی که پایان داستان نه خیلی پیش‌بینی‌پذیر باشد، نه خیلی بی‌دلیل و بدون توضیح. راهکار: - پایان باید تمام سوالات و معماهایی که در طول داستان ایجاد کرده‌ای را پاسخ دهد. - باید نشان بدهی که همه سرنخ‌ها در طول داستان به‌طور طبیعی و منطقی به هم متصل شده‌اند. - از یک چرخش بزرگ در پایان استفاده کن که همه چیز را تغییر دهد و خواننده را شگفت‌زده کند. چگونه یک رمان اجتماعی بنویسیم؟ 8. ایجاد فضای مناسب برای حل معما فضای داستان باید به‌گونه‌ای طراحی شود که از پیچیدگی معما پشتیبانی کند. این فضا می‌تواند شهری تاریک و مرموز، یک خانه متروکه، یا یک کافه کوچک باشد که در آن هیچ‌چیز آنطور که به نظر می‌رسد، نیست. راهکار: - مکان‌ها و محیط‌های داستان باید با نوع معما همخوانی داشته باشند. - از جزئیات دقیق و توصیف‌های جزیی برای ساخت فضا استفاده کن تا خواننده احساس کند که در یک دنیای واقعی و در حال کشف معما است. جمع‌بندی نوشتن یک رمان معمایی جذاب نیاز به ترکیب درست همه‌ی این عناصر دارد: معما، شخصیت‌های پیچیده، سرنخ‌های پنهانی، تنش و تعلیق، و در نهایت یک پایان شگفت‌انگیز. کلید موفقیت در این ژانر این است که خواننده همیشه احساس کند یک قدم از حل معما عقب است، اما به تدریج و به‌درستی همه چیز در کنار هم می‌آید. - معما باید پیچیده اما منطقی باشد. - شخصیت‌ها باید قابل اعتماد و در عین حال پیچیده باشند. - سرنخ‌ها باید هوشمندانه و پراکنده در داستان گنجانده شوند. - تنش و تعلیق باید در طول داستان حفظ شود. - چرخش‌های غیرمنتظره و تغییرات جذاب ایجاد کن. - پایان باید شگفت‌انگیز و رضایت‌بخش باشد. با این روش‌ها می‌توانی رمانی معمایی بنویسی که خواننده را از صفحه اول تا آخرین صفحه درگیر کند.
  3. اطلاعیه انتشار رمان جدید در نودهشتیا!! 📢 آخرین اصیل زاده منتشر شد!! 🔹 نویسنده: @tiangein از اعضای خلاق و توانمند انجمن نودهشتیا 🔹 ژانر: عاشقانه، فانتزی، طنز 🔹 تعداد صفحات: 1002 🖋 خلاصه: در رمان آخرین اصیل زاده… اصیلا شر و شیطون، دخترخوانده مرد با نفوذ نظامی هست. که تو پایگاه همه از دست اذیت های خودش و گروهش عاجزن و پدرش برای اینکه ادبش کنه اونو همراه گروهش به وحشتناک‌ترین پایگاهی میفرسته که همه ازش ترس دارن… 🌟 بخشی از مقدمه: آرتین:اصیل اول:قدرت جاذبه و سپر (ترکیب این دو میشه قدرت فرمان میتونه به بقیه دستور بده) آراد:اصیل دوم:یک هیلر هست زخمها رو درمان میکنه با نور با تاریکی می‌جنگه ایلای:اصیل سوم:قدرت رعد داره 📖 قسمتی از متن: با دردی که تو بدنش بود چشم هاش باز کرد. چهره کسی دید که داشت باهاش حرف میزد اما گوش هاش زنگ میزد و صداش نمی شنید و دید تاری به اطرافش داشت. کم کم صداها واسش قبل تشخیص شدن زیر لب گفت: -چه اتفاقی افتاده؟ 🔗 برای خواندن رمان، به لینک زیر مراجعه کنید: http://98ia-shop.ir/2025/03/01/دانلود-رایگان-رمان-آخرین-اصیل-زاده-از-ن/
  4. اطلاعیه انتشار رمان جدید در نودهشتیا!! 📢 جبر و اجبار منتشر شد!! 🔹 نویسنده: @سایه مولوی از اعضای خلاق و توانمند انجمن نودهشتیا 🔹 ژانر: عاشقانه، اجتماعی، مذهبی 🔹 تعداد صفحات: 313 🖋 خلاصه: داستان دختری از جنس لطافت، پاکی و معصومیت. دخترکی گیر افتاده در مخمصه‌ی جبر و اجبارهای زندگی، تن داده به خواسته‌ی دیگران و منزجر از خود و سرنوشت. ناگهان تصمیم به تغییر می‌گیرد، تغییری که... 🌟 بخشی از مقدمه: گاهی چو خنده‌ای نمکین بود زندگی گاهی چو انهدام زمین بود زندگی هر روز ماجرای جدیدی به چنته داشت با رنج های تازه عجین بود زندگی 📖 قسمتی از متن: چند دقیقه‌ای بود که جلوی اتاق پدر نشسته بودم و گریه و التماس می‌کردم و پدر حتی از اتاقش هم بیرون نمی‌آمد. - گوش کنید، بابا من نمی‌خوام ازدواج کنم. توروخدا...هر کاری بگین می‌کنم؛ اصلاً میرم سرکار، میرم تو خونه‌ی مردم کار می‌کنم و خرج خودم رو در میارم فقط مجبورم نکنید ازدواج کنم! 🔗 برای خواندن رمان، به لینک زیر مراجعه کنید: http://98ia-shop.ir/downloads/خرید-فایل-رمان-جبر-و-اجبار-از-سایه-مولوی/
  5. چطور داستانم رو جذاب‌تر کنم؟ (با این ترفندها داستان شما مثل بمب ترکونده میشه!) شاید شما هم نویسنده‌ای باشید که توی هر صفحه از داستانتون دست و پا می‌زنید و می‌گید: "خب... حالا چطور این رو جذاب‌تر کنم؟" این کاملاً طبیعیه! همه ما ممکنه توی یک بخش از داستان گیر کنیم، یا وقتی با خط به خط نوشته‌هامون نگاه می‌کنیم، احساس کنیم که داستان انگار یه کم بی‌روح شده. ولی خب نگران نباشید، شما تنها نیستید! اینجا هستیم تا با چند ترفند ساده و موثر، داستان شما رو جذاب‌تر کنیم و کاری کنیم که هیچ کسی نتونه ازش چشم برداره! 1. شروع قدرتمند، پایان بی‌نظیر اولین چیزی که باید در نظر بگیرید اینه که شروع داستان باید قدرت‌مند و گیرایی داشته باشه. اگر اولین پاراگراف نتونه خواننده رو جذب کنه، احتمالاً هیچ چیزی نمیتونه این کار رو انجام بده. به این فکر کنید که داستان شما مثل یه مهمانی بزرگه: اگه در لحظه اول مهمان‌ها رو با دست‌پخت خوب و موسیقی جذاب پذیرایی نکنید، همه دلشون می‌خواد سریع از اون مهمانی بیرون برن! چطور شروع کنیم؟ شروع داستان شما باید یک سوال مهم ایجاد کنه که خواننده رو وادار به ادامه بده. مثلاً شما می‌تونید با یک راز بزرگ، یک اتفاق عجیب یا حتی یک دیالوگ باحالش شروع کنید. "نیکلاس وقتی به خانه برگشت، متوجه شد که کلیدهاش رو گم کرده بود، ولی این بار کسی در خانه نبود که در رو باز کنه..."—خودش همه چیز رو مشخص می‌کنه، نه؟! از طرف دیگه، پایان داستان هم باید تأثیرگذار و غیرقابل پیش‌بینی باشه. بهتره که پایان داستان به اندازه شروعش جذاب باشه، طوری که خواننده با حس عمیق و رضایت‌مندی کتاب رو ببنده. چطور ایده پیدا کنم | انجمن نودهشتیا 2. رازهای شخصیت‌های پیچیده شخصیت‌های شما باید جذاب، واقعی و چندبعدی باشند. هیچ چیزی داستان رو مثل یک شخصیت بی‌جان خراب نمی‌کنه. بنابراین، به شخصیت‌ها فکر کنید که فقط وظیفه پیشبرد داستان رو نداشته باشند، بلکه باید برای خواننده قابل لمس و باورپذیر باشند. همینطور از شخصیت‌های ثانویه و حاشیه‌ای هم غافل نشید، چون همین‌ها هستن که داستان رو رنگ و بوی متفاوت می‌دن. چطور شخصیت جذاب بسازیم؟ در نظر بگیرید که شخصیت شما در حال مبارزه با یک بحران درونی باشه، یا به دنبال آرزویی که به نظر غیرممکن میاد. شاید او در ظاهر فردی قوی به نظر بیاد، اما در عمق خود شک و تردید داره. این تضادها باعث میشه که شخصیت‌ها فراموش‌نشدنی بشن. 3. دیالوگ‌هایی که هیچ‌کس نمی‌تونه ازشون بگذره یادتون باشه، دیالوگ‌ها یکی از اصلی‌ترین ارکان جذابیت داستان هستند. دیالوگ‌های شما باید مثل یک مبارزه لفظی یا یک رقص پر از هیجان باشن! شاید یه گفتگو توی ظاهر خیلی ساده به نظر برسه، اما وقتی که به خوبی نوشته بشه، می‌تونه کل داستان رو تغییر بده. نکته اینجاست که باید از کلیشه‌ها و صحبت‌های بی‌هدف پرهیز کنید. دیالوگ‌ها باید در خدمت شخصیت‌ها و پیشبرد داستان باشن. وقتی شخصیت‌ها با هم حرف می‌زنند، باید شخصیت اون‌ها توی هر جمله احساس بشه. اگر دیالوگ‌ها توی داستان شما خوب کار کرده باشن، خواننده حتی با یک جمله کوتاه هم می‌تونه بفهمه که شخصیت‌ها چطور فکر می‌کنند و چه احساساتی دارن. چطور خواننده رو بترسونیم | انجمن نودهشتیا 4. تعلیق و هیجان: قلاب داستان رو فراموش نکنید! برای جذابیت بیشتر داستان، باید هیجان و تعلیق رو به درستی در اون بگنجونید. این یعنی شما باید در هر فصل یا هر بخش از داستان، برای خواننده سوالی پیش بیارید که منتظر جوابش بمونه. هرچی سوالات بیشتر و جذاب‌تر باشه، خواننده بیشتر جذب میشه. مثلاً وقتی شخصیت شما در حال انجام یک کار خطرناک است، نباید همه‌چیز رو به راحتی پیش ببرید. بذارید سوالاتی ایجاد بشه: "آیا اون موفق میشه؟" "چه چیزی در انتظارشه؟" با این ترفند، خواننده با دقت بیشتری داستان رو دنبال می‌کنه. این کار می‌تونه هیجان‌انگیزترین قسمت داستان شما باشه. 5. جزئیاتِ مهم: همه‌چیز توی جزئیاته! شاید فکر کنید که جزئیات توی داستان همیشه مهم نیستن، ولی خب، واقعیت اینه که جزئیات می‌سازن! از نوع لباس شخصیت‌ها گرفته تا توصیف دقیق محیط، همه این‌ها باعث می‌شن داستان شما زنده بشه. جزئیات دقیق و به‌جا می‌تونند روح جدیدی به داستان شما بدهند. مطمئن بشید که توصیف‌ها حواس‌پرتی ایجاد نمی‌کنن، بلکه باید به پیشبرد داستان کمک کنن. مثلاً اگر شخصیت شما در حال عبور از یک خیابان شلوغ هست، می‌تونید جزئیات در مورد صدای ماشین‌ها، رنگ‌های تابلوها، یا حتی عرق کردن پیشانی شخصیت رو توصیف کنید تا فضای داستان به شدت ملموس بشه. توصیه های هاروکی موراکامی به نویسندگان | انجمن نودهشتیا 6. تغییر در زاویه دید: دنیا از نگاه‌های مختلف گاهی وقت‌ها تغییر زاویه دید داستان می‌تونه رویدادهای جدید و جالبی رو به شما نشون بده. شما می‌تونید در یک قسمت از داستان، زاویه دید رو از اول شخص به سوم شخص تغییر بدید، یا برعکس. این تغییر زاویه دید می‌تونه به شما کمک کنه که بیشتر احساسات شخصیت‌ها رو نشون بدید یا دیدگاه‌های متفاوت از اتفاقات رو به خواننده انتقال بدید. به طور مثال، اگر داستان شما از زبان یک شخصیت عاشقانه روایت میشه، می‌تونید بخشی رو از زاویه دید یک شخصیت مخالف بنویسید تا فضای داستان تغییر کنه و تنش بیشتری به وجود بیاد. --- جمع‌بندی: برای جذاب‌تر کردن داستان، شما باید همه‌چیز رو در دست بگیرید: از شروع داستان گرفته تا شخصیت‌ها، دیالوگ‌ها، جزئیات و تعلیق. اگر بتونید این ارکان رو به خوبی با هم ترکیب کنید، داستان شما دیگه یک چیز معمولی نیست، بلکه یه تجربه هیجان‌انگیز برای خواننده میشه. یادتون باشه، هیچ داستانی به اندازه داستانی که خودتون عاشق نوشتنش هستید، جذاب نخواهد بود. پس از داستان خود لذت ببرید و اجازه بدید که همین لذت به خواننده منتقل بشه!
×
×
  • اضافه کردن...