رفتن به مطلب
ثبت نام/ ورود ×
کارگاه آموزش رمان نویسی(ظرفیت 15 نفر) ×
انجمن نودهشتیا

جستجو در تالارهای گفتگو

در حال نمایش نتایج برای برچسب های 'خاص'.

  • جستجو بر اساس برچسب

    برچسب ها را با , از یکدیگر جدا نمایید.
  • جستجو بر اساس نویسنده

نوع محتوا


تالارهای گفتگو

  • عمومی
    • قوانین نودهشتیا
    • همه چیز در مورد نودهشتیا
    • پرسش و پاسخ
  • تایپ و شروع نویسندگی
    • تایپ رمان
    • داستان کوتاه
    • صفحه نقد رمان ها
    • رمان های متروکه
    • دلنوشته
    • رمان های تکمیل شده
  • تالار رمان های برتر
    • رمان های نخبگان برگزیده
    • رمان های مورد تایید مدیران
    • رمان های مورد پسند کاربران
  • تالار خدمات نودهشتیا
    • درخواست خط طرح و چارت بندی پارت ها
    • درخواست ویراستاری
    • درخواست گویندگی اثر
    • درخواست ناظر رمان
    • درخواست طراحی کاور
    • درخواست چاپ رمان
    • درخواست تبلیغات رمان
    • درخواست رصد و بررسی اثر
  • کتابخانه نودهشتیا
    • معرفی و نقد کتاب
    • مصاحبه با نویسندگان نودهشتیا
    • معرفی آثار منتشر شده در سایت اصلی
  • تالار آموزشی
    • متفرقه
    • آموزش نویسندگی
    • آموزش ویراستاری
    • آموزش گویندگی
  • فیلم و سریال
    • معرفی فیلم و سریال
    • نقد فیلم
    • تاتر و نمایشنامه
  • موسیقی
    • معرفی موزیک
    • خوانندگان
  • ورزشی
    • فوتبالی
    • اخبار ورزشی
  • خاطره بازی نودهشتیا
    • چالش نودهشتیا
    • خاطره بازی
  • سرگرمی
    • مشاعره
    • متفرقه
    • هاگوارتز نودهشتیا
    • اخبار نودهشتیا
  • فرهنگ و هنر
    • تاریخ
    • بیوگرافی
    • مذهبی

جستجو در ...

نمایش نتایجی که شامل ...


تاریخ ایجاد

  • شروع

    پایان


آخرین بروزرسانی

  • شروع

    پایان


فیلتر بر اساس تعداد ...

تاریخ عضویت

  • شروع

    پایان


گروه


About Me

  1. به نام خدا رمان: سایورا ژانر: تخیلی، فانتزی، عاشقانه نویسنده: الناز سلمانی خلاصه: یک شب سرد و مه‌گرفته، صدای گریه‌ی نوزادی از دل تاریکی جنگل شنیده می‌شود. مردی داروساز گیاهی، آن شب نوزادی را زیر درختی کهنه پیدا می‌کند؛ نوزادی با چشمانی کهربایی‌ـ‌عسلی و موهایی طلایی که زیر نور ماه در پتوی سفید می‌درخشند. در سبد نوزاد، یک دستبند قدیمی و پتویی سفید بود که بر گوشه‌اش تنها یک نام دوخته شده بود: «سایورا». این دختر کیست؟ ریشه‌اش، نسلش، زاده‌اش چیست؟
  2. بسم الله الرحمن الرحیم نام رمان: منِ دیگر نویسنده: غزال گرائیلی | کاربر انجمن نودهشتیا ژانر رمان: عاشقانه خلاصه داستان: فرهاد از صمیم قلبش عاشق یلدا شده بود، اما خاتون تمام تلاشش رو کرده بود تا این عشق بزرگ رو از پسرش دور کنه و با بازی کردن با سرنوشت پسرش، عشق و ثمره زندگیش رو ازشون دور می‌کنه، اما نمی‌دونه سال‌ها بعد، دست روزگار قدرتمند از اونه و... مقدمه: در مسیر زندگی، او نه از جنس تصادف بود و نه از جنس انتخاب. او بخشی از سرنوشت من بود! تو فقط یک خویشاوند برای من نیستی، بلکه یک مفهومی از قدرت بی‌صدا، امنیت بی ادعا و حضوری هستی که حتی در نبودنت هم حس می‌شود. در فصل زندگی، بودن من و تو یعنی ایستادن بی هیاهو پشت هر شکستن، یعنی تکیه‌ای که گاهی خودش را کمتر نشان می‌دهد اما همیشه هست. ما شریک ناخودآگاه سال‌های کودکی هستیم و آینه‌ای که خودمان را بی نقاب در آن می‌بینیم.
×
×
  • اضافه کردن...