رفتن به مطلب
ثبت نام/ ورود ×
کارگاه آموزش رمان نویسی(ظرفیت 15 نفر) ×
انجمن نودهشتیا

ارسال‌های توصیه شده

  • نویسنده اختصاصی

پارت پنجاه و یکم

هاروت با تعجب نگام کرد و گفت:

ـ تا جایی که من یادمه تو همیشه از این مجازات سخت فراری بوده اما نمی‌دونم الان چه بلایی سرت اومده که حتی برای مجازاتت خوشحالی!

حق با هاروت بود، مجازات الهی وقتی یکی از ماها مرتکب خطا می‌شد با کتک زدن و شلاق نبود و از طریق درون ما دچار عذاب الهی می‌شدیم! نمی‌دونم خدا برام چه چیزی در نظر گرفته بود! اما هر چیزی که بود برای زنده بودن سامان می‌ارزید! 

هاروت از روی صندلی بلند شد و گفت:

ـ با من بیا کارما!

پشت سرش راه افتادم و سوار آسانسور شدیم و رفتیم طبقه آخر بیمارستان که پشت بوم بود...بارون شدت گرفته بود...هاروت که انگار دلش برام سوخته بود، سرشو انداخت پایین و گفت:

ـ متاسفم کارما! اما خودت خواستی اینجوری بشه!

چیزی نگفتم...از توی گردنبندش، با یه لمس یه نوری ظاهر شد و بعد از چند ثانیه من عزراییل و جلوی چشمم دیدم...عزراییل اومد سمتم و دستاشو به دو طرف باز کرد، یهو یه بادی شروع به وزیدن کرد که من پخش زمین شدم.‌..نمی‌تونم توصیف کنم که داشتم چه دردی می‌کشیدم! یه چیزی مثل تناقض...اون داشت تمام وجود جسمی و نفس و روحم و سمت خودش می‌کشید و من مقاومت می‌کردم...از درد دیگه جوانی توی بدنم نمونده بود...جیغ می‌کشیدم اما مجبور بودم تحمل کنم! بخاطر سامان...عمیق ترین و دردناک ترین عذاب عمرم بود...فکر نمی‌کردم مجازات نقض قانون در حق یه بنده خدا اینجور مجازات سختی داشته باشه!...دیگه یجاهایی طاقتم تموم شد و خودمو رها کردم و همون لحظه چشامو بستم اما بازم اطرافم و حس می‌کردم...بارون توی صورتم می‌خورد، بالاخره تموم شد...به زور نفسم بالا میومد...هاروت اومد سمتم و پرسید:

ـ کارما...کارما حالت خوبه؟

  • پاسخ 50
  • ایجاد شده
  • آخرین پاسخ

بیشترین ارسال‌ها در این موضوع

به گفتگو بپیوندید

شما در حال پست به عنوان مهمان هستید. اگر حساب کاربری دارید، برای ارسال با حساب کاربری خود اکنون وارد شوید .
توجه: مطلب ارسالی شما پس از تایید مدیریت برای همه قابل رویت خواهد بود.

مهمان
ارسال پاسخ به این موضوع ...

×   شما در حال چسباندن محتوایی با قالب بندی هستید.   حذف قالب بندی

  تنها استفاده از 75 اموجی مجاز می باشد.

×   لینک شما به صورت اتوماتیک جای گذاری شد.   نمایش به صورت لینک

×   محتوای قبلی شما بازگردانی شد.   پاک کردن محتوای ویرایشگر

×   شما مستقیما نمی توانید تصویر خود را قرار دهید. یا آن را اینجا بارگذاری کنید یا از یک URL قرار دهید.


×
  • اضافه کردن...