رفتن به مطلب
ثبت نام/ ورود ×
کارگاه آموزش رمان نویسی(ظرفیت 15 نفر) ×
انجمن نودهشتیا

جستجو در تالارهای گفتگو

در حال نمایش نتایج برای برچسب های 'چطور عاشقانه بنویسیم'.

  • جستجو بر اساس برچسب

    برچسب ها را با , از یکدیگر جدا نمایید.
  • جستجو بر اساس نویسنده

نوع محتوا


تالارهای گفتگو

  • عمومی
    • قوانین نودهشتیا
    • همه چیز در مورد نودهشتیا
    • پرسش و پاسخ
  • تایپ و شروع نویسندگی
    • تایپ رمان
    • داستان کوتاه
    • صفحه نقد رمان ها
    • رمان های متروکه
    • دلنوشته
  • تالار رمان های برتر
    • رمان های نخبگان برگزیده
    • رمان های مورد تایید مدیران
    • رمان های مورد پسند کاربران
  • تالار خدمات نودهشتیا
    • درخواست خط طرح و چارت بندی پارت ها
    • درخواست ویراستاری
    • درخواست صوتی شدن رمان
    • درخواست ناظر رمان
    • درخواست طراحی کاور
    • درخواست چاپ رمان
    • درخواست تبلیغات رمان
  • کتابخانه نودهشتیا
    • معرفی و نقد کتاب
    • معرفی و نقد شعر، فیلمنامه و...
    • معرفی آثار منتشر شده در سایت اصلی
  • تالار آموزشی
    • متفرقه
    • آموزش نویسندگی
    • آموزش ویراستاری
    • آموزش گویندگی
  • فیلم و سریال
    • معرفی فیلم و سریال
    • نقد فیلم
    • تاتر و نمایشنامه
  • موسیقی
    • معرفی موزیک
    • خوانندگان
  • ورزشی
    • فوتبالی
    • اخبار ورزشی
  • خاطره بازی نودهشتیا
    • چالش نودهشتیا
    • خاطره بازی
  • سرگرمی
    • مشاعره
    • متفرقه
  • فرهنگ و هنر
    • تاریخ
    • بیوگرافی
    • هنر و عکاسی

جستجو در ...

نمایش نتایجی که شامل ...


تاریخ ایجاد

  • شروع

    پایان


آخرین بروزرسانی

  • شروع

    پایان


فیلتر بر اساس تعداد ...

تاریخ عضویت

  • شروع

    پایان


گروه


About Me

  1. چطور یک رمان عاشقانه پرطرفدار بنویسیم؟ نوشتن رمان عاشقانه مثل درست کردن یک غذای خوشمزه است؛ باید مواد اولیه را خوب انتخاب کنی، ادویه‌ها را به‌اندازه بزنی و نگذاری که غذایت زیادی شور یا بی‌مزه شود! یک رمان عاشقانه‌ی پرطرفدار فقط درباره‌ی چشم‌های خیره و ضربان قلب‌های تند نیست؛ باید داستانی بسازی که احساسات واقعی را لمس کند و خواننده را تا آخرین صفحه با خودش ببرد. اگر می‌خواهی عاشقانه‌ای بنویسی که دل‌ها را ببرد، این راهنما برای توست. 1. عشق را واقعی نشان بده، نه کلیشه‌ای! خیلی از رمان‌های عاشقانه پر از کلیشه‌هایی هستند که دیگر برای خواننده جذابیت ندارند؛ مثلا پسر مغرور و ثروتمند که عاشق دختر فقیر و ساده می‌شود، یا دو نفر که از هم متنفرند ولی در نهایت عاشق می‌شوند. البته این کلیشه‌ها اگر خوب پرداخته شوند، هنوز هم جواب می‌دهند، اما نکته‌ی مهم این است که عشق را واقعی نشان بدهی، نه مثل یک داستان از پیش تعیین‌شده. راهکار: به روابط واقعی در اطرافت نگاه کن. آدم‌ها چطور عاشق می‌شوند؟ آیا عشق همیشه یک‌باره و ناگهانی است، یا ممکن است آرام‌آرام شکل بگیرد؟ چه چیزهایی باعث جذابیت یک رابطه می‌شود؟ این جزئیات به تو کمک می‌کند که عشق در داستانت طبیعی‌تر جلوه کند. نویسندگان تازه‌کار از چه اشتباهاتی پرهیز کنند 2. شخصیت‌هایی بساز که خواننده عاشقشان شود اگر می‌خواهی خواننده تا پایان همراه داستان بماند، باید شخصیت‌هایی بسازی که او را درگیر کنند. هیچ‌چیز خسته‌کننده‌تر از یک قهرمان بی‌نقص و یک معشوقه‌ی فرشته‌خو نیست! شخصیت‌های تو باید ویژگی‌های منحصر‌به‌فرد داشته باشند، ضعف‌هایی که آن‌ها را انسانی کند و دلایلی که عاشق شدنشان را منطقی جلوه دهد. مثال: به‌جای این‌که قهرمان داستانت را یک مرد فوق‌العاده جذاب و پولدار کنی که همه دوستش دارند، شاید بهتر باشد کسی باشد که گذشته‌ی سختی داشته، اشتباهاتی کرده و حالا در تلاش است تا خودش را پیدا کند. 3. یک رابطه‌ی باورپذیر و تدریجی بساز عشق در دنیای واقعی معمولاً یک‌شبه اتفاق نمی‌افتد (البته مگر در فیلم‌های هندی!). رابطه‌ی عاشقانه در داستان باید به‌تدریج شکل بگیرد، همراه با کشمکش‌ها، سوءتفاهم‌ها، لحظات زیبای باهم بودن و حتی دعواهای کوچک و بزرگ. مثال: اگر شخصیت‌های داستانت از همان ابتدا عاشق هم شوند و هیچ مانعی در مسیرشان نباشد، داستان خیلی زود خسته‌کننده می‌شود. اما اگر رابطه‌شان پر از لحظات شیرین، چالش‌ها، جدایی‌های کوتاه و بازگشت‌های احساسی باشد، خواننده بیشتر درگیر داستان خواهد شد. چطور ایده پیدا کنم 4. کشش عاطفی ایجاد کن، نه فقط صحنه‌های عاشقانه! یک رمان عاشقانه‌ی قوی فقط پر از نگاه‌های عمیق و دست‌های لرزان نیست. چیزی که خواننده را جذب می‌کند، کشش عاطفی بین شخصیت‌هاست، یعنی تنشی که باعث شود رابطه‌شان جذاب و پرفرازونشیب باشد. چگونه این کار را انجام دهیم؟ - شخصیت‌هایت را با تضادها و تفاوت‌هایی روبه‌رو کن که آن‌ها را به چالش بکشد. مثلا شاید یکی از آن‌ها فردی منطقی و محتاط باشد و دیگری احساسی و بی‌پروا. - اجازه بده بعضی اوقات در رابطه‌شان تردید کنند. این حسِ «آیا واقعاً برای هم مناسب هستیم؟» چیزی است که رابطه را واقعی‌تر می‌کند. - لحظات احساسی کوچک را نادیده نگیر. یک نگاه کوتاه، یک پیامک ساده، یا حتی یک جمله‌ی غیرمستقیم می‌تواند تأثیرگذارتر از یک صحنه‌ی طولانی عاشقانه باشد. 5. موانع و چالش‌های قانع‌کننده‌ای ایجاد کن عشق وقتی جذاب‌تر می‌شود که موانعی در مسیرش باشد. اما این موانع باید واقعی و منطقی باشند، نه اینکه صرفاً برای کش دادن داستان اضافه شوند. مثال: - تفاوت‌های خانوادگی یا فرهنگی که رابطه را دشوار می‌کند. - گذشته‌ای که یکی از شخصیت‌ها را از تعهد می‌ترساند. - یک فرصت شغلی که آن‌ها را از هم دور می‌کند. - سوءتفاهم‌هایی که به‌مرورزمان حل می‌شوند، نه فقط با یک گفت‌وگوی ساده. چطور بحث‌ و جدل‌های پرجوش‌ و خروش بنویسیم ؟! 6. دیالوگ‌های طبیعی و احساسی بنویس دیالوگ‌های داستان باید حس واقعی بدهند، نه این‌که مثل دیالوگ‌های فیلم‌های رمانتیک مصنوعی باشند. هیچ‌کس در دنیای واقعی این‌طور نمی‌گوید: «عشق من، تو نوری هستی که در تاریکی قلبم می‌درخشی!» پس بهتر است مکالمات بین شخصیت‌ها طبیعی، جذاب و متناسب با موقعیت باشد. چند نکته برای نوشتن دیالوگ‌های عاشقانه: - از طنز استفاده کن. شوخی‌های کوچک بین شخصیت‌ها، رابطه‌شان را زنده‌تر می‌کند. - در موقعیت‌های حساس، سکوت هم می‌تواند تأثیرگذار باشد. گاهی نگفتن یک جمله، بیشتر از گفتنش معنا دارد. - به زبان بدن دقت کن. احساسات فقط در کلمات نیستند، بلکه در نگاه‌ها، حرکات و حتی کارهای کوچک هم دیده می‌شوند. 7. پایان‌های احساسی و به‌یادماندنی بساز پایان یک رمان عاشقانه می‌تواند شیرین، تلخ یا حتی باز باشد، اما مهم این است که احساسات خواننده را درگیر کند. بعضی از عاشقانه‌های بزرگ با یک پایان تلخ ماندگار شده‌اند (مثل «رومئو و ژولیت»)، و بعضی دیگر با پایانی شیرین اما منطقی در ذهن مانده‌اند (مثل «غرور و تعصب»). نکات مهم برای پایان‌بندی: - اگر پایان خوشی داری، نباید خیلی غیرواقعی و مصنوعی باشد. مثلا اگر شخصیت‌ها بعد از صد صفحه دعوا و اختلاف، ناگهان و بدون حل کردن مشکلاتشان به هم برسند، خواننده ناامید می‌شود. - اگر پایان غم‌انگیزی داری، باید منطقی و قابل‌قبول باشد، نه فقط برای ایجاد شوک و غافلگیری. - اگر پایان باز انتخاب می‌کنی، باید به خواننده سرنخ‌هایی بدهی تا بتواند خودش ادامه‌ی داستان را تصور کند. 8. از کلیشه‌های تکراری فاصله بگیر یا آن‌ها را متفاوت اجرا کن کلیشه‌ها همیشه بد نیستند، اما اگر همان‌طور که بارها دیده‌ایم اجرا شوند، خواننده را خسته می‌کنند. سعی کن اگر از ایده‌ای کلیشه‌ای استفاده می‌کنی، آن را با زاویه‌ای جدید یا جزئیات خاص خودت بنویسی. مثال: - به‌جای عشق در نگاه اول، رابطه‌ای بساز که به‌آرامی شکل بگیرد. - به‌جای مثلث عشقی تکراری، شخصیتی را خلق کن که بین وظیفه و احساساتش گیر افتاده است. - به‌جای پسر پولدار و دختر فقیر، تضادهای تازه‌تری در داستانت بیاور، مثل تفاوت‌های فرهنگی یا دیدگاه‌های متضاد. جمع‌بندی یک رمان عاشقانه‌ی پرطرفدار چیزی فراتر از داستانی درباره‌ی عاشق شدن است؛ باید احساسات واقعی را منتقل کند، خواننده را بخنداند، ناراحت کند، هیجان‌زده کند و در نهایت به او دلیلی بدهد که تا آخرین صفحه همراه داستان بماند. - عشق را واقعی و باورپذیر نشان بده. - شخصیت‌هایی بساز که عمیق و چندبعدی باشند. - رابطه را به‌آرامی و منطقی رشد بده. - کشش عاطفی ایجاد کن. - موانع و چالش‌های قانع‌کننده‌ای طراحی کن. - دیالوگ‌های طبیعی و احساسی بنویس. - پایان احساسی و ماندگار بساز. - کلیشه‌ها را بشکن یا متفاوت اجرا کن. و مهم‌تر از همه، با احساس بنویس! چون اگر خودت هنگام نوشتن حس عشق را تجربه نکنی، خواننده هم آن را احساس نخواهد کرد.
×
×
  • اضافه کردن...