رفتن به مطلب
ثبت نام/ ورود ×
کارگاه آموزش رمان نویسی(ظرفیت 15 نفر) ×
انجمن نودهشتیا

جستجو در تالارهای گفتگو

در حال نمایش نتایج برای برچسب های 'خوناشامی'.

  • جستجو بر اساس برچسب

    برچسب ها را با , از یکدیگر جدا نمایید.
  • جستجو بر اساس نویسنده

نوع محتوا


تالارهای گفتگو

  • عمومی
    • قوانین نودهشتیا
    • همه چیز در مورد نودهشتیا
    • پرسش و پاسخ
  • تایپ و شروع نویسندگی
    • تایپ رمان
    • داستان کوتاه
    • صفحه نقد رمان ها
    • رمان های متروکه
    • دلنوشته
    • رمان های تکمیل شده
  • تالار رمان های برتر
    • رمان های نخبگان برگزیده
    • رمان های مورد تایید مدیران
    • رمان های مورد پسند کاربران
  • تالار خدمات نودهشتیا
    • درخواست خط طرح و چارت بندی پارت ها
    • درخواست ویراستاری
    • درخواست گویندگی اثر
    • درخواست ناظر رمان
    • درخواست طراحی کاور
    • درخواست چاپ رمان
    • درخواست تبلیغات رمان
    • درخواست رصد و بررسی اثر
  • کتابخانه نودهشتیا
    • معرفی و نقد کتاب
    • مصاحبه با نویسندگان نودهشتیا
    • معرفی آثار منتشر شده در سایت اصلی
  • تالار آموزشی
    • متفرقه
    • آموزش نویسندگی
    • آموزش ویراستاری
    • آموزش گویندگی
  • فیلم و سریال
    • معرفی فیلم و سریال
    • نقد فیلم
    • تاتر و نمایشنامه
  • موسیقی
    • معرفی موزیک
    • خوانندگان
  • ورزشی
    • فوتبالی
    • اخبار ورزشی
  • خاطره بازی نودهشتیا
    • چالش نودهشتیا
    • خاطره بازی
  • سرگرمی
    • مشاعره
    • متفرقه
    • هاگوارتز نودهشتیا
    • اخبار نودهشتیا
  • فرهنگ و هنر
    • تاریخ
    • بیوگرافی
    • مذهبی

جستجو در ...

نمایش نتایجی که شامل ...


تاریخ ایجاد

  • شروع

    پایان


آخرین بروزرسانی

  • شروع

    پایان


فیلتر بر اساس تعداد ...

تاریخ عضویت

  • شروع

    پایان


گروه


About Me

  1. نام رمان: ساندویچ با سُسِ خونِ اضافه! نویسنده: هانیه پروین | عضو هاگوارتز نودهشتیا ژانر رمان: عاشقانه، فانتزی، طنز خلاصه رمان: رستوران "بلادبورن" (Bloodborn) حالا یه شجره‌ی دویست ساله از خدمت به جامعه خون‌آشامی داره. دولت انگلستان اون‌ها رو به رسمیت شناخت و بهشون مجوز ساخت این رستوران رو داد، اما با دو شرط سخت! حالا که نوه‌ی بلادبورنِ بزرگ، نارسیس، این رستوران رو به دست گرفته، فقط یک اشتباه کافیه تا ارثیه‌ی خانوادگیش به گاف بره و پلمب بشه. گرگینه‌ها در سایه لبخند می‌زنن و بازرسِ احمق، مورد هدف خشمِ نارسیس قرار می‌گیره...
  2. به نام خدایی که میان ما، قاضی است. رمان: شِشُمین همزاد به قلم: مینا(خانم‌وکیل) ژانر: فانتزی-عاشقانه-بزرگسال ساعات پار‌گذاری: نامشخص مقدمه: می‌نویسیم و سِیر می‌کنیم در زندگی دختری که نه خاص است و نه جذاب! نه نیروی الهی دارد و نه خال هندو! خودش است و پا به مکانی میگذارد که نباید.. آرزویی محال آویزه‌ی گوشش می‌کند و پریزادی قاتل میشود. درست؛ در شامگاه‌ تولد دشمنش، باید قلب شش همزاد خود را در آورده و با جوی خون‌هایشان غسل توبه کند! اینگونه خدا می‌پذیرد، طبیعت قبول می‌کند و او توان کشتن موجودی را پیدا می‌کند که عمری ابدی دارد! خلاصه: انار، دختری که خواهرش رو به طرز مشکوکی از دست داده! حالا اون دنبال اینه که با احضار روح خواهرش دلیل قتلش رو بفهمه و ... چی میشه که به خودت بیای و بجای روح، یک خوناشام احضار کرده باشی؟ اونم توی عصری که همچین چیزهایی غیرباوره و حالا یکیشون مقابلمون ایستاده... ؟! پایانِ خوش
×
×
  • اضافه کردن...