جستجو در تالارهای گفتگو
در حال نمایش نتایج برای برچسب های 'اصول نوشتن'.
3 نتیجه پیدا شد
-
چطور یک رمان معمایی خوب بنویسیم؟ | انجمن نودهشتیا
هانیه پروین پاسخی ارسال کرد برای یک موضوع در آموزش نویسندگی
چطور یک رمان معمایی خوب بنویسیم؟ نوشتن یک رمان معمایی، مثل طراحی یک پازل پیچیده است که باید قطعات آن را بهدرستی در کنار هم قرار دهی تا در نهایت تصویری واضح و شگفتانگیز از حقیقت شکل بگیرد. داستانهای معمایی همیشه توانستهاند خوانندگان را به چالش بکشانند و آنها را در مسیر کشف حقیقت همراه خود کنند. حالا سوال این است که چطور میتوان یک رمان معمایی جذاب نوشت که خواننده تا آخرین صفحه درگیر باشد؟ 1. ایجاد یک معمای جذاب و پیچیده اولین گام برای نوشتن یک رمان معمایی، ایجاد معمایی است که بتواند ذهن خواننده را مشغول کند. معما باید طوری باشد که در ابتدا به نظر ساده بیاید، اما هرچه بیشتر پیش میرویم، پیچیدهتر و جذابتر شود. معما ممکن است در مورد یک قتل، یک گمشدگی، یک سرقت یا هر نوع راز دیگری باشد که در جریان داستان فاش میشود. راهکار: - معما باید حاوی لایههای مختلف باشد که با پیشرفت داستان برملا شوند. - شواهد و سرنخهایی که در ابتدا نشاندهنده یک مسیر خاص هستند، در ادامه میتوانند به اشتباه راهنمایی کنند. - باید خودت به عنوان نویسنده نیز از پیش تمام سرنخها و معماهای داستان را طراحی کنی و مطمئن شوی که همه چیز بهدرستی به هم متصل است. 2. شخصیتهای جذاب و قابل اعتماد اما پیچیده بساز یکی از مهمترین ویژگیهای رمانهای معمایی، شخصیتهایی هستند که میتوانند در حل معما مؤثر باشند. شخصیت اصلی معمولاً یک کارآگاه، کارمند پلیس یا حتی فردی عادی است که درگیر اتفاقات غیرعادی میشود. این شخصیت باید ویژگیهایی داشته باشد که خواننده بتواند به او اعتماد کند، اما در عین حال نباید تمام حقیقت را فاش کند. راهکار: - شخصیتهای داستان باید چالشبرانگیز و پیچیده باشند. برای مثال، کارآگاه یا قهرمان داستان ممکن است خود رازهایی داشته باشد که در ابتدا از آنها آگاه نمیشویم. - شخصیتها باید دارای انگیزههای شخصی برای حل معما باشند که خواننده بتواند به آنها پی ببرد. - شخصیتهای فرعی نیز باید به نحوی طراحی شوند که همزمان قابل اعتماد و مشکوک باشند. این تردید درباره این که چه کسی حقیقت را میداند و چه کسی دروغ میگوید، میتواند خواننده را درگیر کند. چطور شخصیت مرد کاریزماتیک خلق کنم؟ 3. سرنخها را هوشمندانه پخش کن سرنخها باید طوری در داستان قرار بگیرند که هم برای خواننده جذاب و مفید باشند و هم داستان را پیش ببرند. سرنخها نمیتوانند خیلی واضح یا خیلی مخفیانه باشند، باید جوری باشند که خواننده بتواند آنها را دنبال کند، اما نه به راحتی به نتیجه برسد. راهکار: - سرنخها باید پراکنده و به موقع وارد داستان شوند. هر سرنخ باید یک گام به جلو برای حل معما باشد. - از سرنخهای دروغین (misleading clues) استفاده کن تا خواننده را گمراه کنی و از این طریق معما پیچیدهتر شود. - سرنخها نباید بهطور مستقیم نشاندهنده پاسخ باشند؛ بلکه باید خواننده را به سوالات جدید و تفکر بیشتر وادار کنند. 4. تنش و تعلیق ایجاد کن رمان معمایی باید سرشار از تنش و تعلیق باشد. خواننده باید احساس کند که هر لحظه به حقیقت نزدیکتر میشود، اما هرگز بهطور کامل نمیتواند به آن دست یابد تا زمانی که داستان به نقطه اوج خود برسد. ایجاد تعلیق میتواند یکی از چالشهای اصلی برای نویسنده باشد، اما اگر بهدرستی استفاده شود، داستان را بسیار جذابتر میکند. راهکار: - در هر فصل باید نوعی معما یا سوال جدید وارد داستان کنی که خواننده را مشتاق کند به خواندن ادامه دهد. - لحظات بحرانی و پیچیده را به تأخیر بینداز تا تنش داستان حفظ شود. - از پایانهای کوتاه و جذاب برای فصول استفاده کن تا خواننده هیچگاه نتواند پیشبینی کند که چه اتفاقی در ادامه خواهد افتاد. چطور یک رمان عاشقانه پرطرفدار بنویسیم؟ 5. در هم پیچیدن خطوط داستانی مختلف در یک رمان معمایی، شما میتوانید خطوط داستانی مختلفی را داشته باشید که در نهایت به هم متصل شوند. شاید داستان اصلی حول یک قتل میچرخد، اما شخصیتها یا وقایع فرعی که در طول داستان گنجانده میشوند، میتوانند سرنخهای دیگری را نمایان کنند که در نهایت حل معما را ممکن میسازند. راهکار: - داستانهای فرعی را در کنار داستان اصلی گسترش بده تا پیچیدگیهای بیشتری ایجاد کنی. - تمام شخصیتها و جزئیات در نهایت باید به هم متصل شوند، حتی اگر در ابتدا بیربط به نظر برسند. 6. تغییرات غیرمنتظره ایجاد کن در رمان معمایی، چرخشهای داستانی غیرمنتظره و لحظات غیرقابل پیشبینی میتوانند داستان را از یکنواختی درآورده و آن را جذابتر کنند. این چرخشها باید منطق داستان را حفظ کنند و از طریق سرنخها و اتفاقات قبلی قابل استنباط باشند. راهکار: - در هر قسمت از داستان، اطلاعاتی جدید یا چرخشی ایجاد کن که همه چیز را تغییر دهد. - هنگام معرفی یک شخصیت جدید یا یک اتفاق غیرمنتظره، خواننده را به شک و تردید بینداز. در نهایت باید این تغییرات به حل معما منجر شوند. 7. پایان شگفتانگیز و رضایتبخش بساز پایان یک رمان معمایی باید جذاب و شگفتانگیز باشد. خواننده باید پس از پایان کتاب احساس کند که همه چیز بهدرستی بههم وصل شده است و معما حل شده است. اما باید دقت کنی که پایان داستان نه خیلی پیشبینیپذیر باشد، نه خیلی بیدلیل و بدون توضیح. راهکار: - پایان باید تمام سوالات و معماهایی که در طول داستان ایجاد کردهای را پاسخ دهد. - باید نشان بدهی که همه سرنخها در طول داستان بهطور طبیعی و منطقی به هم متصل شدهاند. - از یک چرخش بزرگ در پایان استفاده کن که همه چیز را تغییر دهد و خواننده را شگفتزده کند. چگونه یک رمان اجتماعی بنویسیم؟ 8. ایجاد فضای مناسب برای حل معما فضای داستان باید بهگونهای طراحی شود که از پیچیدگی معما پشتیبانی کند. این فضا میتواند شهری تاریک و مرموز، یک خانه متروکه، یا یک کافه کوچک باشد که در آن هیچچیز آنطور که به نظر میرسد، نیست. راهکار: - مکانها و محیطهای داستان باید با نوع معما همخوانی داشته باشند. - از جزئیات دقیق و توصیفهای جزیی برای ساخت فضا استفاده کن تا خواننده احساس کند که در یک دنیای واقعی و در حال کشف معما است. جمعبندی نوشتن یک رمان معمایی جذاب نیاز به ترکیب درست همهی این عناصر دارد: معما، شخصیتهای پیچیده، سرنخهای پنهانی، تنش و تعلیق، و در نهایت یک پایان شگفتانگیز. کلید موفقیت در این ژانر این است که خواننده همیشه احساس کند یک قدم از حل معما عقب است، اما به تدریج و بهدرستی همه چیز در کنار هم میآید. - معما باید پیچیده اما منطقی باشد. - شخصیتها باید قابل اعتماد و در عین حال پیچیده باشند. - سرنخها باید هوشمندانه و پراکنده در داستان گنجانده شوند. - تنش و تعلیق باید در طول داستان حفظ شود. - چرخشهای غیرمنتظره و تغییرات جذاب ایجاد کن. - پایان باید شگفتانگیز و رضایتبخش باشد. با این روشها میتوانی رمانی معمایی بنویسی که خواننده را از صفحه اول تا آخرین صفحه درگیر کند.-
- 1
-
-
- رمان معمایی
- رمان جنایی
- (و 5 مورد دیگر)
-
نویسندگان تازهکار از چه اشتباهاتی پرهیز کنند | انجمن نودهشتیا
هانیه پروین پاسخی ارسال کرد برای یک موضوع در آموزش نویسندگی
نویسندگان تازهکار از چه اشتباهاتی پرهیز کنند؟ نوشتن، دنیای پیچیده و جذابی است. هر نویسندهای، از تازهکار تا حرفهای، با چالشهایی روبهرو میشود که نه تنها بخشی از روند یادگیری است، بلکه به نوعی گاهی برای نویسندگان تجربههای دردناک و پربار به حساب میآید. در این مقاله میخواهیم به اشتباهات رایجی که نویسندگان تازهکار مرتکب میشوند، بپردازیم و راههایی برای اجتناب از آنها ارائه دهیم. البته اینطور نیست که بخواهیم با انگشت به کسی اشاره کنیم، بلکه هدف این است که با هم پیشرفت کنیم و کمتر به بنبستهای رایج برسیم. 1. عدم داشتن طرح یا نقشه راه یکی از اولین اشتباهات رایج نویسندگان تازهکار، شروع کردن به نوشتن بدون داشتن هیچگونه طرح یا نقشه راهی است. داستان مثل یک سفر است، و اگر مقصد خود را ندانید، ممکن است به جایی برسید که اصلاً به آنجا نخواستید بروید! برخی از نویسندگان به خودشان میگویند: "بیاید شروع کنیم، بعداً همهچیز حل میشود." این روش ممکن است در داستانهای کوتاه یا متنهای کمحجم جواب بدهد، اما در نوشتن رمان یا داستانهای بلند، به دردسر خواهید افتاد. مثال: فرض کنید میخواهید یک داستان دربارهی یک قهرمان بنویسید که باید دنیای جادویی را نجات دهد. بدون نقشه راه، میتوانید به راحتی شخصیت اصلی را در شرایط مختلف قرار دهید و سپس فراموش کنید که او قرار بود چهکار کند! "او الان باید چه کار کند؟" سوالی است که شاید در نیمههای داستان به خودتان بپرسید، اما دیر شده و داستان به گمراهی میرود. راه حل؟ قبل از شروع، وقت بگذارید و طرحی کلی از داستانتان بنویسید. لازم نیست همهچیز را به دقت تعیین کنید، اما یک طرح ابتدایی که شامل شروع، میانه و پایان داستان باشد، میتواند شما را در مسیر درست نگه دارد. چطور با انتقاد و نقدهای منفی کنار بیام؟ | انجمن نودهشتیا 2. کپیبرداری از نویسندگان دیگر این اشتباه، به ویژه برای نویسندگان تازهکار، بسیار جذاب است. وقتی شما در حال یادگیری نوشتن هستید، طبیعی است که بخواهید از نویسندگان محبوب خود الهام بگیرید. اما دقت کنید که خط باریک بین الهام گرفتن و کپیبرداری وجود دارد. کپیبرداری نه تنها نشاندهنده ضعف خلاقیت است، بلکه خوانندهها هم خیلی زود متوجه میشوند. مثال: اگر داستان شما دقیقاً شبیه به یک کتاب پرفروش باشد، حتی اگر جملات را تغییر دهید، باز هم چیزی به جز نسخهای ضعیفتر از آن کتاب نخواهد بود. شاید با خود بگویید "خب، اگر همه عاشق این نویسندهاند، پس من هم باید اینطور بنویسم!" اما به یاد داشته باشید که خوانندگان میتوانند تفاوتها را احساس کنند. راه حل؟ شخصیتها، جهانها و سبکهای نوشتاری جدیدی خلق کنید. الهام گرفتن از دیگران عالی است، اما باید آن الهام را به چیزی منحصر به فرد تبدیل کنید. خودتان باشید و خلاقیتتان را به رخ بکشید. 3. بیش از حد توصیف کردن یکی از اشتباهات بزرگ دیگر، توصیفهای بیش از حد در داستان است. وقتی شروع به نوشتن میکنید، وسوسه میشوید که جزئیات زیادی را دربارهی محیط، لباسها، رنگها، و حتی صدای پاها اضافه کنید. اما حقیقت این است که این کار به ندرت به بهبود داستان کمک میکند. در واقع، توصیفهای بیش از حد ممکن است داستان را کند کنند و حتی باعث خستگی خواننده شوند. مثال: "سقف اتاق، که از چوبهای کهنه ساخته شده بود، رنگی خاکی داشت که بعد از سالها استفاده به زردی متمایل شده بود. در کنار پنجره، پردهای از جنس ابریشم وجود داشت که رنگش مثل آسمان پس از بارش باران، آبی ملایم بود." در اینجا، نه تنها از دقت در جزئیات استفاده شده، بلکه بیشتر از آن چیزی که لازم است توصیف شده است. شاید این توصیفها زیبا باشند، اما اگر از نقطهنظر داستانی به آنها نگاه کنید، هیچ کمکی به پیشرفت داستان نمیکنند. راه حل؟ از توصیفها به اندازه و در زمان مناسب استفاده کنید. به یاد داشته باشید که هدف شما ایجاد تصویر در ذهن خواننده است، نه ارائه یک دیکشنری از جزئیات! 4. ترس از ویرایش یکی از بزرگترین دشمنان نویسندگان تازهکار، ترس از ویرایش است. وقتی برای اولین بار چیزی مینویسید، احساس میکنید که این متن باید بینقص باشد. اما باید بپذیرید که نوشتن خوب در مراحل مختلف فرایند نوشتن به وجود میآید، نه در اولین تلاش. خیلی از نویسندگان تازهکار از ویرایش و تغییرات میترسند چون فکر میکنند متن اولیهشان باید کامل باشد. مثال: فکر کنید که شما یک جمله فوقالعاده نوشتید: "آسمان در شب سیاه و بیستاره بود و تنها صدای باد وحشی به گوش میرسید." حالا باید واقعاً این جمله را با دقت بررسی کنید. آیا واژهها مناسباند؟ آیا احساسات خواننده را برانگیخته میکند؟ ممکن است متوجه شوید که این جمله به اندازهی کافی تأثیرگذار نیست، و نیاز به ویرایش دارد. نه تنها این ایراد ندارد، بلکه این نشاندهندهی رشد شما به عنوان یک نویسنده است. راه حل؟ نوشتن و ویرایش دو فرآیند جداگانه هستند. اجازه دهید اولین نسخهتان باشد، و بعد با تمرکز بر روی اصلاح و بهبود آن، متن خود را به چیزی فوقالعاده تبدیل کنید. چطور رمان یا داستانم رو ویرایش کنم | انجمن نودهشتیا 5. نادیده گرفتن بازخورد نویسندگان تازهکار اغلب از دریافت بازخورد از دیگران میترسند. آنها فکر میکنند که اگر کسی چیزی منفی بگوید، یعنی نوشتنشان اصلاً خوب نبوده. در حالی که این ترس کاملاً طبیعی است، اما باید بدانید که بازخورد به شما کمک میکند که از اشتباهاتتان درس بگیرید و بهتر شوید. مثال: فرض کنید داستانی نوشتهاید و یک نفر به شما میگوید که داستان خیلی پیچیده است و بعضی قسمتها را به سختی میتواند دنبال کند. به جای اینکه از این بازخورد دفاع کنید و بگویید "نه، داستان من عالیه!" باید به دقت به آن گوش کنید و بررسی کنید که آیا واقعاً میتوانید آن بخشها را سادهتر کنید. راه حل؟ بازخورد را به چشم یک فرصت برای یادگیری ببینید، نه یک حمله شخصی. به نظر دیگران احترام بگذارید و از نظرات آنها برای بهبود کار خود استفاده کنید. چطور جذاب تر بنویسم | انجمن نودهشتیا اینها چند اشتباه رایج بود که میتواند به راحتی کار نویسندگان تازهکار را سخت کند. اگر از این اشتباهات اجتناب کنید، نه تنها روند نوشتن شما روانتر خواهد شد، بلکه داستانهای بهتری خواهید نوشت. به یاد داشته باشید که نوشتن یک مهارت است که با تمرین و یادگیری از اشتباهات شکل میگیرد، پس نترسید، بنویسید و از این سفر لذت ببرید!-
- آموزش نویسندگی
- چطور کتاب بنویسیم
-
(و 3 مورد دیگر)
برچسب زده شده با :
-
چطور کشمکش درونی رو بنویسیم | انجمن نودهشتیا
هانیه پروین پاسخی ارسال کرد برای یک موضوع در آموزش نویسندگی
1⃣کشمکش درونی چیه؟ 🎭شخصیت زمانی دچار کشمکش درونی میشه که با خودش در تضاد و ستیزه. ممکنه توی دوراهیِ اخلاقیای گیر کنه، به چیزهای مختلفی میل داشته باشه یا ترسی عمیق و درونی گریبانش رو بگیره. این مبارزههای درونی روی تصمیمهای شخصیت تاثیر میذارن و باعث رشد شخصیتیش و افزایش عمق و پیچیدگی داستان میشن. 2⃣قوس شخصیتی اهمیت داره. 🌙کشمکش درونی باید با قوس شخصیتی پیوند بخوره و کلید اصلی رشد و توسعه شخصیت باشه. نتیجه هرچی باشه، تغییر شخصیت رو نشونمون میده. با پیروز شدن یا شکست خوردن در مبارزههای درونی، شخصیت به رشد یا تکامل یا سقوط میرسه. برای نوشتن ایده از کجا بیاریم؟! اگه این مشکلو داری کلیک کن! 3⃣انتخابهای سخت جلوی شخصیت بذارید. 🌿برای اینکه کشمکش واقعی و درگیرکننده باشه، هر گزینهای که شخصیت بینشون گیر کرده باید بااهمیت باشن و کاملاً واضح «درست» یا «غلط» نباشن. این طور تنش زیاد میشه و خوانندهها پای داستان میمونن تا ببینن آخرش شخصیت چه انتخابی میکنه. 4⃣آرام و آهسته از کشمکش رونمایی کنید. 🌊کشمکش درونی با گذر زمان به وجود میاد. همینطور که کشمکشهای بیرونی شخصیت رو با خودش و درونش روبهرو میکنن، عمیقتر میشه. اول نشانههایی از کشمکش درونی بدید، بعد تنش رو افزایش بدید تا وقتی که این کشمکش درونی بخشی مهم و اصلی از سفر درونی شخصیت بشه و به نقطه اوج داستان برسه. 4⃣از مونولوگ درونی بهره ببرید. ⛱مونولوگ درونی شخصیت یا لحظههای غرق شدن در افکارش، راه خوبی برای نشون دادن کشمکشهای درونیِ اونن. در این لحظهها خواننده نگاهی به ذهن شخصیت میندازه و با تردیدها، ترسها و آشفتگیهای احساسات اون - که شاید سعی در قایم کردنشون داشته باشه - روبهرو میشه. چجوری یه رمان عاشقانه خوب بنویسیم؟ کلیک کن یاد بگیر! 5⃣کشمکش درونی رو در کشمکشهای بیرونی منعکس کنید. ⏳کشمکش درونی روی جهان بیرونِ شخصیت هم تاثیر میذاره. ممکنه منجر به تضاد و تناقض در میل درونی و رفتار بیرونیِ اون بشه. شاید باعث بشه شخصیت رفتارهای ناگهانی و هوسی بروز بده، تصمیمهای خودش رو زیر سوال ببره یا از دیگران فاصله بگیره. 6⃣استعاره و نمادگرایی به کمکتون میاد. 🔑به کمک نماد کشمکش درونی رو نشون بدید. اشیا، مکانها، یا موضوعهای تکرارشونده میتونن استعارهای از نبرد احساسات باشن و یک لایه معنا به داستان اضافه کنن. 7⃣بذارید کشمکش درونی منجر به اشتباهاتی بشه. 🩸کشمکش درونی شاید باعث دودلی، پشیمانی یا کارهای شتابزده و نسنجیده بشه. اگه شخصیت داره با دیوهای درونش دست و پنجه نرم میکنه، شاید تصمیمهای بدی بگیره یا بر خلاف ارزشهاش عمل کنه. این اشتباههای بهای شکست در داستان رو بالا میبرن و فرصتی برای رشد بیشتر شخصیت یا ایجاد کشمکشان. چطور واسه رمانم بحث و جدل بنویسم؟ کلیک کن یادت بدم! 8بهای شکست رو بالا ببرید. 🖌همینطور که داستان پیش میره، کشمکش درونی باید شدیدتر و پرتنشتر بشه. بهای شکست و فشار بالا میره، و شخصیت بیشتر بین میلها و عقاید متضاد دو پاره میشه. اینطور داستان رو به سمت نتیجهی نهایی پیش میبریم. 9کشمکش رو به نتیجهی تاثیرگذاری برسونید. 🔍گرهگشایی باید طبیعی به نظر برسه و شخصیت به هر سرانجامی میرسه، لایقش باشه. از گرهگشاییهای ساده که از پیچیدگیِ داستان کم میکنن، دوری کنید. چه شخصیت به آرامش برسه و چه با خودش در تضاد بمونه، گرهگشایی و پایان کار باید به خوبی سفر احساسیای رو که طی کرده، نشون بده.-
- آموزش نویسندگی
- کلاس نویسندگی
- (و 4 مورد دیگر)