جستجو در تالارهای گفتگو
در حال نمایش نتایج برای برچسب های 'آموزش نویسندگی در نودهشتیا'.
3 نتیجه پیدا شد
-
چطوری کتابم رو تبلیغ کنم؟ | انجمن نودهشتیا
هانیه پروین پاسخی ارسال کرد برای یک موضوع در آموزش نویسندگی
چطوری کتابمو تبلیغ کنم؟ راهنمای نجات نویسنده از غار تنهایی تا نور صحنه خب، نوشتی. جون کندی. با هزار بار ویرایش، قهر و آشتی با کاراکترات، بالاخره کتابت تموم شد. حالا میمونه اون بخش ترسناک ماجرا: تبلیغ. معرفی. بازاریابی. یا به قول بعضی نویسندهها: «اون کاری که کاش یکی دیگه انجام میداد!» ولی بیاین روراست باشیم، حتی بهترین کتاب دنیا اگه دیده نشه، فرق چندانی با دفتر خاطرات قفلدار نداره. پس بیا با هم قدمبهقدم ببینیم چطوری میشه کتابتو از قفسهی تنهایی نجات بدی و بندازی وسط ویترین توجهها! --- 1. خودتو بنداز وسط قصه، نه فقط کتابتو آدما عاشق قصهان. حتی موقع خریدن کتاب هم دنبال یه قصه میگردن. پس قصهی نوشتن کتابتو تعریف کن. - چرا نوشتی؟ - کجا نوشتی؟ - وسط نوشتنش چی شد؟ (مثلاً همزمان هم دلتنگی کشیدی هم لپتاپت سوخت) - چه چیزی از جونت گذاشتی که این کتاب به دنیا اومد؟ وقتی مردم با تو ارتباط بگیرن، احتمال خریدشون بیشتر میشه. چون دیگه فقط یه نویسنده نیستی، یه آدم واقعیای که یه کتاب نوشته. --- 2. پلتفرم اینستاگرام: نه برای سلفی، برای سِلفی! تو اینستا باش. ولی نه فقط برای گذاشتن عکس قهوه و مانیتور. چند ایدهی خفن برای تولید محتوا: - پشتصحنهی نوشتن کتابت - نقلقولهای جذاب از کتابت، با طراحی گرافیکی خوشگل - معرفی کاراکترا یا فصلهای خاص با حس شوخطبعی - نقدهایی که گرفتی (اگه خیلی تند بود، سانسور کن، ولی خندهداراشو بذار!) - ریلزهایی بساز که طنز باشن: مثلاً خودتو بذار جای شخصیتهات تو موقعیتهای روزمره! نکته: پیجتو تبدیل کن به یه جای باحال برای آدمایی که کتاب و نویسنده دوست دارن، نه فقط یه ویترین خشک تبلیغاتی. چطور یک رمان عاشقانه پرطرفدار بنویسیم؟ 3. بلاگر کتابی؟ دوستِ دوست داشتنیِ تو! برو سراغ بلاگرای کتاب. اونایی که فالوور واقعی دارن و نقد مینویسن. - اول باهاشون تعامل کن، لایک و کامنت بذار (نه فاز فنبوی، فقط واقعی باش) - بعد با یه پیام مودبانه و خلاقانه، کتابتو براشون بفرست - اگه دوست داشتن و معرفی کردن، دمت گرم؛ اگه نه، نرنج. برو سراغ بعدی بعضی وقتا همین یه معرفی باعث میشه موجی از آدمها بریزن سمت کتابت. --- 4. کتابتو ببر تو دل آدمها، نه فقط قفسهها چطوری؟ - رویداد کتابی برگزار کن، حتی اگه کوچیکه - توی کافه، گالری یا حتی آنلاین، یه جلسه بذار درباره کتابت حرف بزنی - اگه کتابت داستانیه، یه اجرای نمایشی کوتاه ازش ترتیب بده - اگه غیر داستانیه، یه ورکشاپ کوچیک حول موضوعش راه بنداز لمس کردن حضور تو و کتابت خیلی تاثیر داره. آدما چیزی رو که حس کنن، بیشتر میخرن. چگونه انگیزه نوشتن را حفظ کنیم 5. جملات قصار خودت رو بساز! تو که نویسندهای، پس بلدی با کلمهها بازی کنی. یه عالمه جملهی کوتاه، تاثیرگذار، بامزه یا کوبنده از دل کتابت (یا از ذهن خودت) دربیار و پخش کن. حتی میتونی یه سری استیکر یا پوستر کوچولو درست کنی و رایگان بذاری برای دانلود. یا چاپ کنی بذاری تو کتابفروشیها. بذار اسم تو بچرخه، حتی اگه اولش فقط تو کوچه پسکوچههای مجازی باشه. --- 6. تبلیغات پولی؟ بله، ولی حسابشده اگه بودجه داری، تبلیغات اینستاگرامی یا گوگل رو در نظر بگیر. یا توی پیجای معروف کتابی تبلیغ بذار. فقط حواست باشه: - فالوور فیک نداشته باشن - مخاطبشون با کتاب تو بخونه - تبلیغشون مثل بقیه نباشه. خلاق باش! مثلاً بگو شخصیت اصلی کتابت داره تبلیغ میکنه، نه خودت! --- 7. دهان به دهان؟ هنوزم جواب میده از دوستات، خونواده، همکارا و حتی همسایه طبقه بالا که همیشه با دمپایی راه میره، بخواه کتابتو بخونن و معرفی کنن. یه نسخه هدیه بده، یه مسابقهی خلاقانه بذار، یا حتی یه چالش بامزه درست کن (مثلاً "گریهدارترین بخش کتابو بخون و فیلم بگیر!") --- در پایان: کتابت فقط مال تو نیست وقتی تصمیم گرفتی منتشرش کنی، کتابت دیگه فقط یه تیکه از دلت نیست؛ یه هدیهست برای دنیای بیرون. پس بیارش وسط. نشونش بده. با افتخار. با عشق. با خنده. تو میتونی. و کتابت لایق دیده شدنه. چطور جذاب تر بنویسم-
- 1
-
-
- نویسندگی نودهشتیا
- اصول نوشتن
-
(و 2 مورد دیگر)
برچسب زده شده با :
-
چطور خواننده رو بترسونیم | انجمن نودهشتیا
هانیه پروین پاسخی ارسال کرد برای یک موضوع در آموزش نویسندگی
1⃣آرامآرام تنش رو بالا ببرید. ☄️پیشبینی و انتظار، ترس رو افزایش میده. علت ترس رو زود لو ندید، آرامآرام براش مقدمهچینی کنید. سرنخ بندازید و اجازه بدید وحشت لابهلای صفحات و جزئیات و حس ناآرامی بخزه. 2⃣حسوحال تنهایی ایجاد کنید. ☁️موقعیتهای که شخصیت داستانتون توش از لحاظ فیزیکی یا احساسی تنها و منزویه، ترسناک میشن. مکانهای تنگ و تاریک یا حس جداافتادن از امنیت آدم رو آسیبپذیر میکنه. این جور شخصیت داستانتون و خوانندههاتون حس گیر افتادن و ناتوان بودن خواهند داشت. 3⃣از ناشناختهها بهره بگیرید. 🕯غریزهی بدوی انسانی، ترس از ناشناختههاست. کامل توضیح ندید که چه اتفاقی داره میافته؛ خطر رو کمی رازآلود جلوه بدید. اینطور تخیلات خواننده جای خالی رو پر میکنه که معمولاً وحشتناکتره. چطوری کشمکش رمان رو بنویسم؟ کلیک کن! 4⃣ترس روانشناختی اضافه کنید. 👁از تهدیدهای فیزیکی فراتر برید و روان شخصیت رو بکاوید. بازیهای ذهنی، پارانویا و فروپاشی روانی باعث میشه خواننده نتونه واقعیت رو از خیال تشخیص بده و محیطی مرعوبکننده به وجود میاد که حتی چیزهای آشنا توش به نظر شرور میان. 5⃣با حواس پنجگانه بازی کنید. 💡چیزهایی رو که شخصیت میبینه، میشنوه و لمس میکنه رو توصیف کنید، اما جاهای خالی هم بذارید. صدایی ضعیف میتونه نشونهی خطری پنهان باشه. بارقهی حرکت چیزی در تاریکی یا لمس بافتهای عجیب مضطربکنندهان. وقتی خواننده میخواد تکههای پازل رو کنار هم بچینه تا بفهمه چه اتفاقی داره میافته، این ابهامها میتونن ترس رو افزایش بدن. 6⃣کاری کنید خواننده به شخصیت اهمیت بده. 🩸هرچی خواننده بیشتر به امنیت و سلامت شخصیت اهمیت بده، بیشتر بابت سرنوشتش میترسه. بذارید خواننده با آسیبپذیریها و واکنشهای شخصیت ارتباط بگیره و نگرانش بشه. اگه برای نوشتن ایده نداری کلیک کن!! 7⃣پیشبینیناپذیر بنویسید. 💫خوانندهها از چیزهایی که نمیتونن پیشبینی کنن، میترسن. با دوری از کلیشهها، بذارید لحظههای خطرناک و غیرمنتظره اتفاق بیفتن. انتظارات رو معکوس کنید - مثلاً جایی که همه احساس امنیت دارن یکهو اونا رو بترسونید. همیشه مضطرب نگهشون دارید، نباید بفهمن کی ممکنه ضربه بخورن. 8⃣ترس از دست دادن کنترل رو بکاوید. 💀ترس گاهی از این مسئله ریشه میگیره که شخصیت اختیار موقعیت یا ذهنش رو در دست نداره. شخصیت داستانتون رو در موقعیتهایی بذارید که کارهاش بیفایدهست، و حس ناتوانی و دلواپسی رو به اوج برسونید. 9⃣محدودیت زمانی بذارید. 🕰تیکتیک ساعت یا تهدیدهای قریبالوقوع شخصیتها رو مجبور میکنن به سرعت عمل کنن. فشار زمانی و وقتی که داره از دست میره یا تهدیدی که داره نزدیک میشه، اضطراب رو بیشتر میکنن و خواننده رو درگیرِ ذهنِ سراسیمه و وحشتزدهی شخصیتها میکنن. هاروکی موراکی به نویسنده ها چه توضیه ای کرده؟ کلیک کن!! 🔟نگو، نشون بده. 🕸بهجای اینکه بگید شخصیت ترسیده، واکنشهای فیزیکی و احساسی اون رو نشون بدید: قلبی که بهشدت میتپه، چشمهای گشاد، عرقی که چکهچکه میریزه و دستهای لرزان. بذارید خوانندهها وحشت رو با تمام وجود حس کنن. 👈 چه کتاب یا نوشتهای بیشتر از هرچیز باعث شد خون توی رگهات یخ بزنه؟-
- نویسندگی در نودهشتیا
- نویسندگان نودهشتیا
- (و 4 مورد دیگر)
-
چطور کشمکش درونی رو بنویسیم | انجمن نودهشتیا
هانیه پروین پاسخی ارسال کرد برای یک موضوع در آموزش نویسندگی
1⃣کشمکش درونی چیه؟ 🎭شخصیت زمانی دچار کشمکش درونی میشه که با خودش در تضاد و ستیزه. ممکنه توی دوراهیِ اخلاقیای گیر کنه، به چیزهای مختلفی میل داشته باشه یا ترسی عمیق و درونی گریبانش رو بگیره. این مبارزههای درونی روی تصمیمهای شخصیت تاثیر میذارن و باعث رشد شخصیتیش و افزایش عمق و پیچیدگی داستان میشن. 2⃣قوس شخصیتی اهمیت داره. 🌙کشمکش درونی باید با قوس شخصیتی پیوند بخوره و کلید اصلی رشد و توسعه شخصیت باشه. نتیجه هرچی باشه، تغییر شخصیت رو نشونمون میده. با پیروز شدن یا شکست خوردن در مبارزههای درونی، شخصیت به رشد یا تکامل یا سقوط میرسه. برای نوشتن ایده از کجا بیاریم؟! اگه این مشکلو داری کلیک کن! 3⃣انتخابهای سخت جلوی شخصیت بذارید. 🌿برای اینکه کشمکش واقعی و درگیرکننده باشه، هر گزینهای که شخصیت بینشون گیر کرده باید بااهمیت باشن و کاملاً واضح «درست» یا «غلط» نباشن. این طور تنش زیاد میشه و خوانندهها پای داستان میمونن تا ببینن آخرش شخصیت چه انتخابی میکنه. 4⃣آرام و آهسته از کشمکش رونمایی کنید. 🌊کشمکش درونی با گذر زمان به وجود میاد. همینطور که کشمکشهای بیرونی شخصیت رو با خودش و درونش روبهرو میکنن، عمیقتر میشه. اول نشانههایی از کشمکش درونی بدید، بعد تنش رو افزایش بدید تا وقتی که این کشمکش درونی بخشی مهم و اصلی از سفر درونی شخصیت بشه و به نقطه اوج داستان برسه. 4⃣از مونولوگ درونی بهره ببرید. ⛱مونولوگ درونی شخصیت یا لحظههای غرق شدن در افکارش، راه خوبی برای نشون دادن کشمکشهای درونیِ اونن. در این لحظهها خواننده نگاهی به ذهن شخصیت میندازه و با تردیدها، ترسها و آشفتگیهای احساسات اون - که شاید سعی در قایم کردنشون داشته باشه - روبهرو میشه. چجوری یه رمان عاشقانه خوب بنویسیم؟ کلیک کن یاد بگیر! 5⃣کشمکش درونی رو در کشمکشهای بیرونی منعکس کنید. ⏳کشمکش درونی روی جهان بیرونِ شخصیت هم تاثیر میذاره. ممکنه منجر به تضاد و تناقض در میل درونی و رفتار بیرونیِ اون بشه. شاید باعث بشه شخصیت رفتارهای ناگهانی و هوسی بروز بده، تصمیمهای خودش رو زیر سوال ببره یا از دیگران فاصله بگیره. 6⃣استعاره و نمادگرایی به کمکتون میاد. 🔑به کمک نماد کشمکش درونی رو نشون بدید. اشیا، مکانها، یا موضوعهای تکرارشونده میتونن استعارهای از نبرد احساسات باشن و یک لایه معنا به داستان اضافه کنن. 7⃣بذارید کشمکش درونی منجر به اشتباهاتی بشه. 🩸کشمکش درونی شاید باعث دودلی، پشیمانی یا کارهای شتابزده و نسنجیده بشه. اگه شخصیت داره با دیوهای درونش دست و پنجه نرم میکنه، شاید تصمیمهای بدی بگیره یا بر خلاف ارزشهاش عمل کنه. این اشتباههای بهای شکست در داستان رو بالا میبرن و فرصتی برای رشد بیشتر شخصیت یا ایجاد کشمکشان. چطور واسه رمانم بحث و جدل بنویسم؟ کلیک کن یادت بدم! 8بهای شکست رو بالا ببرید. 🖌همینطور که داستان پیش میره، کشمکش درونی باید شدیدتر و پرتنشتر بشه. بهای شکست و فشار بالا میره، و شخصیت بیشتر بین میلها و عقاید متضاد دو پاره میشه. اینطور داستان رو به سمت نتیجهی نهایی پیش میبریم. 9کشمکش رو به نتیجهی تاثیرگذاری برسونید. 🔍گرهگشایی باید طبیعی به نظر برسه و شخصیت به هر سرانجامی میرسه، لایقش باشه. از گرهگشاییهای ساده که از پیچیدگیِ داستان کم میکنن، دوری کنید. چه شخصیت به آرامش برسه و چه با خودش در تضاد بمونه، گرهگشایی و پایان کار باید به خوبی سفر احساسیای رو که طی کرده، نشون بده.-
- آموزش نویسندگی
- کلاس نویسندگی
- (و 4 مورد دیگر)