khanehasil ارسال شده در 2 ساعت قبل اشتراک گذاری ارسال شده در 2 ساعت قبل خورشید کمکم بالاتر میآمد و خطوط نورش روی آب مثل نقرهی مایع میدرخشید. تارو قایقش را به ساحل رساند اما دلش هنوز آرام نشده بود. احساس میکرد حادثهای در راه است؛ چیزی که نمیتوانست نامش را بداند. هنوز پایش به شنهای ساحل نرسیده بود که صدای خنده و داد چند کودک توجهش را جلب کرد. خندهها خشن بود، نه مثل بازیهای معمولی. تارو قدمهایش را تند کرد و قلبش تپش گرفت. وقتی نزدیکتر شد، صحنهای دید که رگهایش یخ زد. چند پسر بچه یک لاکپشت کوچک را گرفته بودند و با چوب به لاکش میزدند. لاکپشت بیحرکت شده بود اما چشمانش از ترس میلرزید. تارو با صدایی محکم اما آرام گفت: «بس کنید! این چه کاری است؟» بچهها که او را میشناختند، سکوت کردند و عقب رفتند. لحظهای بعد از ترس فرار کردند و لاکپشت تنها ماند. تارو روی زانو نشست و حیوان کوچک را در دست گرفت. بدنش سرد و ضعیف بود، انگار امیدی نداشت. تارو زیر لب گفت: «نگران نباش… دیگه کسی آزارت نمیده.» لاکپشت چشمهای گردش را به او دوخت؛ نگاهی عجیب، شبیه نگاه انسانی. در آن چشمان کوچک چیزی بود… انگار میخواست حرفی بزند. تارو برای لحظهای احساس کرد این دیدار اتفاقی نیست. او به آرامی لاکپشت را تا لبهی آب برد. موجی کوچک آمد، پای تارو را بوسید، و گویی از او تشکر کرد. لاکپشت آرام در آب فرو رفت اما همچنان نگاهش را از تارو برنداشت. وقتی حیوان ناپدید شد، نسیمی از دل دریا برخاست و اطرافش پیچید. احساس کرد دریا دارد از او مراقبت میکند، یا شاید چیزی را آماده میکند. تارو با حیرت به خط افق نگاه کرد و لرز کوچکی در دلش نشست. لحظهای بعد همهچیز دوباره عادی شد؛ کودکانی نبودند، سکوت بود و موج. اما تارو دیگر مثل چند دقیقه پیش نبود. مهربانیاش حالا با حس یک سرنوشت عجیب گره خورده بود. وقتی به سمت خانه میرفت، بارها پشت سرش را نگاه کرد؛ انگار منتظر بود چیزی یا کسی دوباره ظاهر شود. نمیدانست که این لاکپشت کوچک، کل آیندهاش را تغییر خواهد داد… ادامه دارد... نقل قول لینک به دیدگاه https://forum.98ia.net/topic/3842-%D9%82%D8%B3%D9%85%D8%AA-%D8%AF%D9%88%D9%85-%D9%BE%D8%B3%D8%B1-%D9%85%D8%A7%D9%87%DB%8C%DA%AF%DB%8C%D8%B1-%D9%88-%D8%AF%D8%B1%DB%8C%D8%A7/ به اشتراک گذاری در سایت های دیگر تنظیمات بیشتر اشتراک گذاری ...
ارسالهای توصیه شده
به گفتگو بپیوندید
هم اکنون می توانید مطلب خود را ارسال نمایید و بعداً ثبت نام کنید. اگر حساب کاربری دارید، برای ارسال با حساب کاربری خود اکنون وارد شوید .
توجه: strong> مطلب ارسالی شما پس از تایید مدیریت برای همه قابل رویت خواهد بود.