zahrax7 ارسال شده در 2 ساعت قبل اشتراک گذاری ارسال شده در 2 ساعت قبل (ویرایش شده) بعضی وقتا فکر میکنم شاید قرار نیست هیچچیز درست شه، و همینطور دارم دور خودم میچرخم. انگار عالم و آدم با من دشمناند، حتی خدا هم با من لجّه. بعضی وقتا انقدر امیدوارم که اندازهش رو نمیشه توصیف کرد، ولی امروز، ۱۶ آبان بود و دلم خیلی شکست. پیجی که با کلی تلاش و زحمت، کلیپهایی که از حس و حال خودم میذاشتم، دیدم هیچ بازخوردی نگرفته. انگار از بلندی افتادم و روی زمین خوردم، انگار تمام تلاشها و زحمتهایی که کرده بودم، دیگه جواب نداده بود. من خیلی گریه کردم و تصمیم گرفتم یک راه دیگه امتحان کنم. پیجی که با تمام وجودم براش وقت گذاشته بودم، از خواب و همهچیزم زده بودم، امروز با دستهای خودم دلیت کردم و یک تصمیم مهم گرفتم... نوشتن شروع کنم، چون تنها راه نجات من از افکارهای توی سرم، نوشتن است. گاهی احساس میکنم بهجز خودم، هیچکس حواسش به من نیست و این منو خیلی میرنجونه. ولی بازم با همهی سختیهایی که دارم باهاشون دست و پنجه نرم میکنم، نمیخوام دست از تلاش کردن بردارم. ویرایش شده 1 ساعت قبل توسط zahrax7 «اصلاح نگارشی و بهتر شدن متن.» نقل قول لینک به دیدگاه https://forum.98ia.net/topic/3741-%D8%A7%D8%B2-%D8%B4%DA%A9%D8%B3%D8%AA-%D8%AA%D8%A7-%D8%B4%D8%B1%D9%88%D8%B9-%D8%AF%D9%88%D8%A8%D8%A7%D8%B1%D9%87/ به اشتراک گذاری در سایت های دیگر تنظیمات بیشتر اشتراک گذاری ...
zahrax7 ارسال شده در 1 ساعت قبل سازنده اشتراک گذاری ارسال شده در 1 ساعت قبل "اولین بارم بود که این متن رو نوشتم. خیلی سخت بود، اما امیدوارم بتونم ادامه بدم. نظر شما چیه؟ تجربههای مشابه دارید؟" نقل قول لینک به دیدگاه https://forum.98ia.net/topic/3741-%D8%A7%D8%B2-%D8%B4%DA%A9%D8%B3%D8%AA-%D8%AA%D8%A7-%D8%B4%D8%B1%D9%88%D8%B9-%D8%AF%D9%88%D8%A8%D8%A7%D8%B1%D9%87/#findComment-15172 به اشتراک گذاری در سایت های دیگر تنظیمات بیشتر اشتراک گذاری ...
ارسالهای توصیه شده
به گفتگو بپیوندید
شما در حال پست به عنوان مهمان هستید. اگر حساب کاربری دارید، برای ارسال با حساب کاربری خود اکنون وارد شوید .
توجه: strong> مطلب ارسالی شما پس از تایید مدیریت برای همه قابل رویت خواهد بود.