رفتن به مطلب
ثبت نام/ ورود ×
کارگاه آموزش رمان نویسی(ظرفیت 15 نفر) ×
انجمن نودهشتیا

ارسال‌های توصیه شده

عنوان:شط بویه‌هایم
دلنویس: Kahkeshan
ژانر:عاشقانه_تراژدی

مقدمه: منِ انباشته از ناگفته‌ها، کنار شط بویه‌هایم بازم تکه چوبی آغشته به جوهر به دست گرفتم تا این به زنجیر کشیده عشق را تهی کنم از گفته‌هایی که هیچ‌وقت از صندوقچه دل به بیرون ظاهر نشده است.

آهای شط، برایت نبا آوردم. امشب آشوبگر قلبم نیمه‌ی قلبش را به آغوش گرفت. دیگر شکیبایی پایان یافت و نوبت وصال رسید. منِ دیوانه‌ی جانان چه کنم؟! دیگر برای که قرطاس از گفته‌های این امشب نابود شده پُر کنم؟!

می‌گویند حالا که جانان داری داشتنت حتی در خیالات هم گناه است. اما آن‌ها که نمی‌دانند من همان روز تابستانی برای داشتن آن تیله‌های به رنگ شب حتی در خیالات دینم را فروختم.

چه زمان‌‌ها که با بادخورک‌های کوهی دست دوستی می‌دادم و نی با عصاره عشق خالصانه‌ام‌تر می‌کردم. به منشور بی‌روح با آرزوهای همچون رنگین‌کمانم جان می‌دادم. آرزوهایی که در هر سطرش فقط نام تو می‌رقصید.

آخر دردانه‌ام تو که نمی‌دانستی همان کوچک‌ترین نگاهت که با قطب‌شمال برابری می‌کرد. مرا از فروغ شاعر‌تر و از باد‌خورک‌های کوهی بی‌خواب‌تر می‌کرد.

چه زمستان نحسی بود دلبرکم.
انگار چشم دیدن رویا بافی‌هایم را با تو نداشت.
جلادانه خنجر آغشته به زهر بی‌احساسیت را درون قلب کوچکم فرو کرد و آن را به هزاران تکه بی‌جان تبدیل کرد و حالا که کارش تمام شده است کوله بارش را به دوش کشیده است تا برود.

یاد عاشقانه‌هایم که میوفتم شط هق‌هق سر می‌دهد و می‌گوید: بخدا که این اندوه حق توِ دلباخته نبود، هر زمان که قرطاس بویه‌هایت را به من می‌سپاردی قطره‌قطره من از عصاره عشقت لبریز میشد.

چه بی‌روح شده است مکان آرامشم بعد از تو دلبرکم. دیگر شط همیشه خروشان غرش سر نمی‌دهد، باد‌ حوصله رقصاندن قاصدک‌ها را ندارد، بید مجنون هر روز بیشتر از دیروز شاخه‌های خشک شده‌اش را پیش پایم می‌اندازد و من چه راحت به مجسمه خشک شده وسط شهر شباهت پیدا کرده‌ام.

به هر طرف نظر می‌کنم تو را می‌بینم، نبودنت مرا به جنون وا می‌دارد دلبرکم و حسی که نامش را نمی‌دانم زنجیر وار دست و پایم را می‌بنند و مانع این دل می‌شود تا حکم دیدارت را مهر کند.

کاش مانند رهگذران لحظه‌ای از کنارم بگذری، تو بگذری و من بال برای پرواز نیابم. دختر بچه‌ای شوم و از شوق دیدنت حتی به سنگ‌های روی زمین هم پز بدهم.

به گفتگو بپیوندید

شما در حال پست به عنوان مهمان هستید. اگر حساب کاربری دارید، برای ارسال با حساب کاربری خود اکنون وارد شوید .
توجه: مطلب ارسالی شما پس از تایید مدیریت برای همه قابل رویت خواهد بود.

مهمان
ارسال پاسخ به این موضوع ...

×   شما در حال چسباندن محتوایی با قالب بندی هستید.   حذف قالب بندی

  تنها استفاده از 75 اموجی مجاز می باشد.

×   لینک شما به صورت اتوماتیک جای گذاری شد.   نمایش به صورت لینک

×   محتوای قبلی شما بازگردانی شد.   پاک کردن محتوای ویرایشگر

×   شما مستقیما نمی توانید تصویر خود را قرار دهید. یا آن را اینجا بارگذاری کنید یا از یک URL قرار دهید.

×
  • اضافه کردن...