رفتن به مطلب
به نودهشتیا خوش آمدید، پیش از هرچیز ثبت نام کنید:) ×
انجمن نودهشتیا

ترانه قربانی نیا

کاربر نودهشتیا
  • تعداد ارسال ها

    2
  • تاریخ عضویت

  • آخرین بازدید

  • Donations

    0.00 USD 

1 دنبال کننده

درباره ترانه قربانی نیا

  • تاریخ تولد ۹ آبان ۱۳۷۷

آخرین بازدید کنندگان نمایه

416 بازدید کننده نمایه

دستاورد های ترانه قربانی نیا

Newbie

Newbie (1/14)

  • Conversation Starter

نشان‌های اخیر

4

اعتبار در سایت

  1. معرفی فیلم پیانیست پیانیست (The Pianist) یک فیلم درام، جنگی و بیوگرافی محصول سال ۲۰۰۲ است. کارگردان این فیلم، رومن پولانسکی، پیانیست را براساس زندگی ووادیسواف اشپیلمان، نوازنده‌ی پیانو و آهنگساز اهل لهستان ساخته است. بازیگر اصلی فیلم پیانیست که ایفای نقش اشپیلمان را برعهده دارد، آدرین برودی است. او برای بازی در این فیلم توانست جایزه‌ی اسکار بهترین بازیگر نقش اول مرد را دریافت کند. رومن پولانسکی نیز برای کارگردانی فیلم پیانیست جایزه‌ی اسکار بهترین کارگردانی را برنده شد. علاوه بر این،‌ فیلم پیانیست توانست یک جایزه‌ی اسکار دیگر، دو جایزه‌ی بفتا و هفت جایزه‌ی سزار (مراسم جوایز سینمایی ملی فرانسه) را از آن خود کند. درباره‌ی داستان داستان فیلم پیانیست در رابطه با سرگذشت ووادیسواف اشپیلمان است؛ نوازنده‌ی جوانی که در ایستگاه رادیویی ورشو پیانو می‌نوازد. فیلم با حمله آلمان نازی به لهستان و آغاز جنگ جهانی دوم شروع می‌شود، جایی که خانواده اشپیلمان در آن زندگی می‌کنند. پدر، مادر، برادر و دو خواهر او در ابتدای داستان تصور می‌کنند که مکانشان امن است. اما ارتش آلمان به سرعت لهستان را تصرف می‌کند و یهودی‌های ورشو مجبور به ترک خانه‌هایشان به مقصد یک منطقه‌ی کنترل‌شده می‌شوند. حدود نیم میلیون یهودی – که شامل خانواده‌ی پیانیست مشهور نیز می‌شوند – در محلی کوچک و با محدودیت غذایی و زندگی سختی درحال گذران زندگی و تلاش برای زنده‌ماندن تا پایان جنگ هستند. آن‌ها در ابتدا به اعلام جنگ انگلستان و فرانسه علیه آلمان دلگرم هستند، اما با پیشروی درگیری‌ها، تا مدت‌ها دچار کمبود خوراک و زندگی سخت می‌شوند. بعد از مدتی آلمانی‌ها یهودیان را دسته به دسته از مکان خارج و سربه‌نیست می‌کنند، اما درابتدا این روند آرام بود و خانواده اشپیلمان نیز با دریافت گواهی اشتغال، تلاش می‌کنند تا با کار کردن، از مرگ نجات یابند. اما پس از این‌که آلمان تصمیم به کشتن همه‌ی یهودیان ورشو می‌گیرد، یکی از پلیس‌های ورشو که از قبل با اشپیلمان آشنایی داشته، او را از بقیه جدا می‌کند. ووادیسواف اشپیلمان، پیانیست جوان که مدتی پس از جنگ کاملا تنها شد، به مدت چند سال تلاش می‌کند تا از نیروهای آلمان نازی فرار کند و مخفی شود. ادامه‌ی فیلم شامل تلاش‌های پیانیست برای زنده‌ماندن تا پایان جنگ است. این فیلم به چه کسانی پیشنهاد می‌شود؟ فیلم پیانیست، اثری زیبا و البته غم‌انگیز است که با توجه به جنبه‌ی تاریخی‌ای که دارد، علاقه‌مندان به این حوزه را جذب خود می‌کند. در کنار داستان فیلم، بازی حرفه‌ای و جذاب آدرین برودی، کیفیت فیلم را بالا برده و آن را ارزشمندتر کرده است. در مجموع اگر به فیلم‌هایی که براساس داستان‌های واقعی هستند علاقه دارید، وینیل مشاهده‌ی این فیلم را به شما پیشنهاد می‌کند.
  2. فیلم انگیزشی یک ذهن زیبا (A Beautiful Mind) یکی از بهترین و جذاب‌ترین فیلم‌هایی است که موفق شدند جایزه اسکار را دریافت کنند. در این فیلم می‌بینیم که دستیابی به موفقیت، سعادت و خوشبختی بسیار دشوار است و به انتخاب‌های ریز و درشت خود ما بستگی دارد. در این مقاله تصمیم داریم که ابتدا یک سری اطلاعات کلی در مورد فیلم انگیزشی یک ذهن زیبا کسب کنیم. سپس خلاصه ماجرای فیلم را بیان می‌کنیم و در نهایت به مهم‌ترین درس‌هایی که می‌توانیم از این فیلم ارزشمند بیاموزیم، خواهیم پرداخت. در صورتی که شما هم رویای موفقیت را در سر خود می‌پرورانید و تمایل دارید نکات باارزشی یاد بگیرید که مسیر شما را برای رسیدن به موفقیت هموارتر کند، تا پایان این مقاله با ما همراه شوید. اطلاعاتی درباره فیلم انگیزشی ذهن زیبا (A Beautiful Mind) این فیلم بر اساس داستان زندگی جان نش، ریاضی‌دان مطرحی ساخته شده است که موفق شد جایزه نوبل اقتصاد را از آن خودش کند. سیلویا ناسار، کتابی به نام یک ذهن زیبا نوشت. ران هاروارد، کارگردان فیلم ذهن زیبا هم، فیلم خودش را از روی این کتاب ساخت. فیلم انگیزشی یک ذهن زیبا در سال 2001 اکران شد و در مراسم جوایز اسکار سال 2002 موفق شد چهار جایزه بهترین فیلمنامه اقتباسی، بهترین فیلم، بهترین کارگردانی و بهترین بازیگر نقش مکمل زن را از آن خودش کند. این فیلم 135 دقیقه‌ای محصول کشور ایالات متحده است و با بازی راسل کرو (Russell Crowe) و جنیفر کانلی (Jennifer Connelly) در مجامع هنری سراسر جهان خوش درخشید و توانست نظر بسیاری از منتقدان را به خود جلب کند. جان نش، ریاضی‌دان درجه یکی که در این فیلم با او آشنا می‌شویم، به پاس نظریه جدی خود در حوزه اقتصاد در سال 1994 موفق شد جایزه نوبل اقتصاد را بگیرد. آشنایی با جان نش (John Nash) جان فوربز نش، یکی از مغزهای جهان در زمینه ریاضیات محسوب می‌شود که در 13 ژوئن سال 1928 در نیوجرسی آمریکا به دنبا آمد. او هوش و ذکاوت بسیاری در زمینه ریاضیات داشت و به واسطه همین هوش و ذکاوت توانست جوایز متعددی از جمله جایزه نوبل اقتصاد را کسب کند. او در طول دوره زندگی خود به بیماری اسکیزوفرنی از نوع پارانوئید مبتلا بود و این بیماری باعث می‌شد صداهایی بشنود که وادارش می‌کردند، کاری بر خلاف خواسته‌اش انجام دهد. رفته رفته بر شدت توهماتی که داشت افزوده شد و زندگیش در آستانه فروپاشی قرار گرفت. در نهایت مجبور شد در بیمارستان بستری شود و مراحل سخت درمان را پشت سر بگذارد. او با تمام توان خود کوشید که ذهن خودش را اصلاح کند تا از دست این بیماری خلاص شود. جان نش در مورد بیماری خودش می‌نویسد: آشنایی با راسل کرو، بازیگر نقش جان نش در فیلم انگیزشی یک ذهن زیبا راسل کرو (Russell Crowe) در هفتمین روز از آوریل سال 1964 در ولینگتون کشور نیوزیلند به دنیا آمد. او بازیگر و فیلمساز است و از سال 1985 تاکنون دارد فعالیت می‌کند. یکی از دلایل اصلی شهرت این بازیگر، حضور او در فیلم گلادیاتور در سال 2000 بود که به دل خیلی از منتقدان نشست و توانست جایزه اسکار بهترین بازیگر نقش اول مرد را برای راسل کرو به ارمغان بیاورد. جالب است بدانید که پدر (جان الکساندر کرو) و مادر او (ژاکلین ایون) هر دو در کار سینما بودند و به همین دلیل نقش مهمی در موفقیت فرزندشان داشتند. راسل کرو در تمامی فیلم‌هایی که ایفای نقش کرده، یک بازی حرفه‌ای و ماندگار از خود به جای گذاشته است. او نقش جان نش را به خوبی ایفا می‌کند و بازی او برای مخاطبان کاملاً طبیعی و باورپذیر است. اما چند خطی درباره اد هریس، هنرپیشنه کارکشته این فیلم ادوارد آلن (اد) هریس، در فیلم انگیزشی یک ذهن زیبا، نقش یکی از شخصیت‌های خیالی جان نش را بازی می‌کند که در ذهن پروفسور نش، مأمور سازمان سیا (آقای ویلیام پارچر) است. او در این فیلم یکی از بازی‌های خوب خودش را به نمایش می‌گذارد. او در تاریخ 28 نوامبر سال 1950 در نیوجرسی به دنیا آمد و از سال 1975 تاکنون در صنعت فیلم و سینما فعالیت می‌کند. اد هریس تاکنون چهار بار نامزد جایزه اسکار شده (برای بازی در فیلم‌های «آپولو 13»، «نمایش ترومن»، «پولاک» و «ساعت‌ها») ولی هنوز نتوانسته است این جایزه را از آن خود کند. نگاهی اجمالی به داستان فیلم یک ذهن زیبا فیلم انگیزشی یک ذهن زیبا در چند مرحله پیش می‌رود. در مرحله نخست، جان نش جوان وارد دانشگاه می‌شود و وارد اتاق خوابگاه می‌شود. ظاهراً در این اتاق یک هم‌اتاقی دارد که دوست خوبی برای او به حساب می‌آید. جان نش، به ریاضیات علاقه زیادی دارد و همواره در پی این است که پدیده‌های حاکم بر جهان را با اعداد و ارقام، به صورت منظم دربیاورد. به عنوان مثال می‌خواهد حرکت کبوترها را با اعداد و ارقام و قوانین عدد شرح دهد و حرکت آن‌ها را پیش‌بینی کند. او تمایلی به شرکت در کلاس‌های دانشگاه ندارد و در ابتدا تمام دوستانش و هم‌کلاسی‌هایش از او پیشی می‌گیرند. خیلی از آن‌ها، مقالات خوب نوشته و منتشر کرده‌اند ولی جان نش هنوز کاری از پیش نبرده است. تا اینکه یک روز در یک دورهمی، نظریه خوبی به ذهنش می‌رسد. فوراً به اتاقش می‌رود و با تلاش و کار مداوم و شبانه‌روزی پروژه خودش را آماده می‎کند و به استاد خود ارائه می‌دهد. این پروژه به شدت مورد استقبال واقع می‌شود و او امتیازات زیادی دریافت می‌کند. فعالیت حرفه‌ای جان نش در مرحله بعدی، او وارد کار حرفه‌ای خودش می‌شود و زمانی که برای انجام یک کار مشخص رمزشکنی به یک واحد امنیتی رفته است، با شخصی به نام ویلیام پارچر آشنا می‌شود. ویلیام از او کارهای امنیتی ویژه‌ای را می‌خواهد. جان نش، مجبور است برای انجام این کارها، تکه‌هایی از مجله‌ها را ببرد و در یک صندوق پست بیندازد. در این حین با خانمی به نام آلیشیا آشنا می‌شود و با او ازدواج می‌کند. پس از مدتی آلیشیا به این نتیجه می‌رسد که جان نش، دچار توهم است و به همین دلیل، با یک روان‌پزشک حرفه‌ای تماس می‌گیرد و کمک می‌خواهد. آن روان‌پزشک هم در طول یکی از سخنرانی‌های جان نش، با افراد خود وارد جلسه می‌شود و جان را با خودش به مرکز درمانی می‌برد. این روان‎پزشک حاذق و کاردان به این نتیجه می‌رسد که چارلز (هم‌اتاقی دانشگاه) و ویلیام پارچر اصلاً وجود خارجی ندارند و همه این مسائل، کاملاً خیالی بوده است. در واقع بیماری او، اسکیزوفرنی از نوع پارانوئید عنوان می‌شود. اینجاست که روند درمانی روی جان نش آغاز می‌شود و در فیلم می‌بینیم که او تحت شدیدترین درمان‌ها قرار می‌گیرد. در نهایت به خانه برمی‌گردد ولی چارلز، دختر خواهر چالز و پارچر او را رها نمی‌کنند و همیشه همراه او هستند. او یک بار وارد پروژه‌های خیالی پارچر می‌شود و یک انباری نزدیک منزل خود را پر از بریده مجلات می‌کند. همسرش باز هم از او می‌خواهد نزد روان‌پزشک برود ولی او این کار را نمی‌کند و تصمیم می‌گیرد خودش به اصلاح ذهنش بپردازد. جان نش به دانشگاه پرینستون می‌رود و در کتابخانه این دانشگاه روی نظریه خودش کار می‌کند. گهگاه هم در این بین تدریس می‌کند. سه شخصیت خیالی جان نش هیچ گاه او را رها نمی‌کنند ولی جان به مرور انتخاب می‌کند که آن‌ها را نادیده بگیرد و انرژی خود را به آن‌ها اختصاص ندهد. روند بهبود او و پژوهش‌های علمی او ادامه پیدا می‌کند تا اینکه جان نش در سال 1994 جایزه نوبل اقتصاد را دریافت می‌کند. زمانی که می‌خواست جایزه نوبل را دریافت کند، در سخنرانی باشکوه و زیبای خود گفت: درس‌هایی که می‌توان از فیلم انگیزشی یک ذهن زیبا آموخت در این بخش از مقاله تصمیم داریم چند مورد از مهم‌ترین و انگیزه‌بخش‌ترین درس‌هایی که می‌توانیم از فیلم انگیزشی یک ذهن زیبا یاد بگیریم را در کنار هم مرور کنیم. قطعاً این درس‌ها می‌تواند در مسیر موفقیت کمک زیادی به ما بکند: 1. همیشه اهداف عالی در ذهن داشته باشید و به آن‌ها پایبند بمانید در بخش ابتدایی فیلم انگیزشی یک ذهن زیبا می‌بینیم که جان نش به هم‌اتاقی خودش می‌گوید که دنبال درس‌ها و کلاس‌های معمولی دانشگاه نیست؛ زیرا این درس‌ها باعث می‌شود که درخت خلاقیت در وجود انسان بخشکد. او دنبال مسائل مهم جهان است و می‌خواهد از نظم و ریاضیات حاکم بر جهان سردربیاورد. او هدفی والا دارد و تا پایان عمر به این هدف وفادار می‌ماند. همین بلندهمتی جان نش موجب شد که در نهایت پس از کلی تلاش و کوشش مداوم بتواند جایزه نوبل اقتصاد را به خودش اختصاص دهد. ما هم اگر واقعاً دنبال موفقیت هستیم، باید همواره اهداف عالی برای خودمان انتخاب کنیم و برای رسیدن به آن‌ها با جان و دل تلاش کنیم. همین تعیین اهداف عالی ما را به جایگاه‌های عالی می‌رساند. 2. صبر و شکیبایی خود را حفظ و خودتان را با دیگران مقایسه نکنید یکی از مشکلاتی که در یکی از لحظات فیلم، گریبان‌گیر جان نش می‌شود این است که همه دوستانش مقالات خوبی ارائه داده‌اند ولی او هنوز ایده خوبی برای نوشتن مقاله پیدا نکرده است. او در نهایت موفق می‌شود که ایده خودش را پیدا کند و مقاله درجه یک و نابی به استاد خود تحویل دهد. همین کار باعث می‌شود که موقعیت‌های خوب دیگری پیش روی او قرار بگیرد. بنابراین کسانی که دنبال راه اندازی کسب و کار هستند، نباید خودشان را با دیگران مقایسه کنند و بگویند که فلان شخص که کارمند است، اکنون ماشین خوبی دارد و از نظر زندگی در جایگاه خوبی است ولی من که کسب و کار شخصی خودم را دارم، هنوز در تأمین مالی خانواده خودم به بهترین شکل عمل نمی‌کنم و با کمبودهایی روبرو هستم. از قدیم گفته‌اند که کارآفرین «یک روز واجب الحج است و روز دیگر واجب الزکات». بازار فراز و نشیب‌هایی دارد و این افت و خیزها روی زندگی کارآفرین تأثیر دارد. یک کارآفرین جوان و توانمند باید سختی‌ها و مشکلات کسب و کار خودش را تحمل کند و صبر و شکیبایی به خرج دهد تا بتواند از مواهب و مزایای کارآفرینی بهره‌مند شود و زندگی رویایی خودش را بسازد. 3. گروه موفق، نتیجه موفقیت تک تک اعضای گروه است یکی دیگر از درس‌هایی که جانس نش در طی یک دورهمی به دوستان خود یاد می‌دهد این است که یک گروه زمانی به موفقیت دست پیدا می‌کند که تک تک اعضای گروه کاری انجام بدهند که هم برای خودشان و هم برای کل گروه، بهترین کار باشد. با این روند هم تک تک اعضا به موفقیت می‌رسند و هم کل گروه به هدفی که داشته، دست پیدا می‌کند. 4. موفقیت، نتیجه کار و تلاش خستگی‌ناپذیر و بی‌وقفه است فیلم انگیزشی یک ذهن زیبا از ابتدا تا انتها سراسر میدان کار، تلاش و کوشش بی‌وقفه و خستگی‌ناپذیر است. کارگردان می‌خواهد به مخاطب خودش بگوید که اگر می‌بینید جان نش در انتهای فیلم و در طی یک مراسم باشکوه جایزه اسکار می‌گیرد، به خاطر آن است که در تمام طول عمرش روی نظریه‌ای که داشته، کار کرده است. این تلاش مداوم جان نش برای بسیاری از انسان‌ها ستودنی است؛ زیرا او در عین حال که دارد با تمام توان کار می‌کند، با یک بیماری دشوار و حیرت انگیز روانی هم روبرو است. در صورتی که شما هم می‌خواهید یک کسب و کار موفق راه اندازی کنید و به یک کارآفرین توانمند و ثروتمند تبدیل شوید، لازم است با تمام توان و در عین حال هوشمندانه، تلاش کنید تا بتوانید به جایگاهی که شایستگی آن را دارید برسید. موفقیت در عمل دشوار است و به تلاش شبانه‌روزی نیاز دارد. پس اگر هدفتان این است که موفق شوید، خودتان را برای کار بی‌وقفه آماده کنید. موفقیت در عمل دشوار است و به تلاش شبانه‌روزی نیاز دارد. پس اگر هدفتان این است که موفق شوید، خودتان را برای کار بی‌وقفه آماده کنید. 5. زندگی ما، بر اساس انتخاب‌های ما شکل می‌گیرد در خلال فیلم انگیزشی یک ذهن زیبا می‌بینیم که جان نش، تصمیم می‌گیرد نزد روان‌پزشک نرود و می‌خواهد خودش روی ذهن خودش کار کند و اسکیزوفرنی را از بین ببرد. زمانی که به دانشگاه می‌رود تا تدریس را مجدداً شروع کند، دوستش از او می‌پرسد که آیا آن افراد خیالی دیگر از بین رفته‌اند؟ جان در جواب می‌گوید: «آن افراد خیالی از بین نرفته‌اند ولی من تصمیم گرفته‌ام که دیگر بهایی به آن‌ها ندهم.» همین تصمیم ساده بود که جان نش را نجات داد و اجازه نداد که عقلش را به طور کامل از دست بدهد. در صورتی که تمایل دارید به یک انسان موفق تبدیل شوید، باید تلاش کنید که مسئولیت 0 تا 100 ماجرا را به طور کامل بپذیرید و بدانید که همه چیز به انتخاب‌های شما بستگی دارد. برخی از کارآفرینان، وقتی شکست می‌خورند همه چیز را به گردن شانس و اقبال می‌اندازند. این در حالی است که وقتی عملکرد گذشته او را بررسی می‌کنیم، به این نتیجه می‌رسیم که انتخاب‌های خودش، باعث شکست او شده است. 6. عدم قطعیت، تنها قطعیت موجود در دنیای ماست آخرین درس فیلم انگیزشی یک ذهن زیبا که می‌خواهیم در این مقاله بررسی کنیم، این است که تمام زندگی انسان‌ها در این جهان با عدم قطعیت، شک و تردید گره خورده است. هیچ گاه نمی‌توان در مورد مسائل با قطعیت کامل نظر دارد. کسی که می‌خواهد به موفقیت برسد، باید عدم قطعیت را با تمام وجود در آغوش بگیرد و در عین حال تمام تلاش خود را برای رسیدن به موفقیت انجام دهد. بسیاری از انسان‌ها عدم قطعیت موجود در جهان را تحمل نمی‌کنند و حاضر نیستند که بهای آن را بپردازند. به همین دلیل است برای رسیدن به موفقیت، باید عدم قطعیت را با تمام وجود در آغوش بگیرید و در عین حال تمام تلاش خود را برای رسیدن به موفقیت انجام دهد. برای رسیدن به موفقیت، تلاش و پشتکار، مهم‌ترین شرط است تماشای فیلم، یکی از جذا‌ب‌ترین سرگرمی‌ها برای بسیاری از افراد جامعه است. ممکن است خیلی‌ها کتاب نخوانند ولی بدون شک، جامعه آماری کسانی که فیلم می‌بینند، خیلی بیشتر از افرادی است که کتاب می‌خوانند. اگر شما هم به تماشای فیلم علاقمند هستید و از طرفی مباحث انگیزشی و موفقیت را دوست دارید، پیشنهاد می‌شود که مقاله فیلم‌های موفقیت و انگیزشی که جایزه اسکار گرفتند را مطالعه کنید. آیا تاکنون فیلم انگیزشی یک ذهن زیبا را تماشا کرده‌اید؟ بازی بازیگران این فیلم را چگونه ارزیابی می‌کنید؟ از نظر شما جذاب‌ترین نقطه این فیلم، کدام بخش آن بوده است؟ مهم‌ترین درسی که از فیلم ذهن زیبا گرفته‌اید، چیست؟ لطفاً نظرها و پیشنهادهای خود را با ما و سایر همراهان مجموعه سوخت جت در بخش دیدگاه‌ها (زیر همین مقاله) به اشتراک بگذارید. نقد از جلال شایان
×
×
  • اضافه کردن...