تمامی فعالیت ها
این جریان به طور خودکار بروزرسانی می شود
- ساعت گذشته
-
توی فیلم رهایم کن یه دیالوگ بود که میگفت: من با یه نخ به این دنیا وصلم،اون نخم تویی…
-
از پیراهنت دستمالی میخواهم که زخم عمیقم را ببندم و از دهانت بوسهای که جهانم را تازه کنم... -حسین منزوی
-
شادیِ تو بیرحم است و بزرگ وار. نفسات در دستهای خالیِ من ترانه و سبزی است. من برمیخیزم! چراغی در دست، چراغی در دل ام. زنگارِ روح ام را صیقل میزنم. آینه ای برابرِ آینهات میگذارم تا از تو ابدیتی بسازم... -احمد شاملو
-
تو از همهجا شروع میشوی؛ و من هر بار بداهه مینوازمت از هر جای تنَت. سبز آبی کبودِ من ، لَم بده، رها کن خودت را، آب شو در آغوشم مثل عطرِ یاس فراگیرم شو بگذار یادت بگیرم -عباس معروفی
-
خوش به حال باد! گونههایت را لمس میکند و هیچکس از او نمیپرسد که با تو چه نسبتی دارد! کاش مرا باد میآفریدند تو را برگ درختی خلق میکردند؛ عشقبازیِ برگ و باد را دیدهای؟! در هم میپیچند و عاشقتر میشوند... -صادق هدایت
-
دلم میخواهد آنقدر کوچک بشوم که به قدر یک پرنده باشم. آن وقت پر بزنم و بیایم پیش تو. -نامه فروغ فرخزاد به پرویز شاپور
-
بیا و سرت را بر سینهام بگذار تا این زندگی به رنجی که میکشیم، بیارزد… -جمال ثریا
-
تو زیباترین حزن من بودی.عزیزترین زخمم بودی. و این که با افعال گذشته از تو یاد میکنم، غمانگیزترین شکل انقراض است که برگزیدهام... -حمید سلیمی
-
مرا به باغ گونه هایت دعوت می کند وسوسه ای سرخ... -معصومه امیریان نور
-
دوست دارمش مثل دانه ای که نور را مثل مزرعی که باد را مثل زورقی که موج را یا پرنده ای که اوج را دوست دارمش... -فروغ فرخزاد
-
ای موی پریشان تو دریای خروشان بگذار مرا غرق کند این شب مواج... -فاضل نظری
-
جایِ قلبم را نمی دانستم، تا اینکه عاشقت شدم! -صادق هدایت
-
جایِ قلبم را نمی دانستم، تا اینکه عاشقت شدم! -صادق هدایت
-
جایِ قلبم را نمی دانستم، تا اینکه عاشقت شدم! -صادق هدایت
-
بادی که وزید همه چیز را برد جز یادِ تو را که گردگیری کرد... -قدسی قاضیدنور
-
ای كاش میتوانستم بگويم كه با من چه میكنی. تو جانی در جانم میآفرينی. تو تنها سببی هستی كه به خاطر آن روزهای بيشتر، شبهای بيشتر و سهم بيشتری از زندگی میخواهم. تو به من اطمينان میدهی كه فردايی وجود دارد... -جبران خليل جبران
-
اَنتِ بِداخِلي اکْثَر منّي! +تو در مَن، از مَن فراوان تَری...
-
روییدی در قلب من، بسان گل کوچکی که کنار دیوار میروید، همین قدر ناخواسته عاشقت شدم… -غادة السمان
-
«صوتك مثل هدوء الشوارع بعد ليلة مطرها غزير…» +صدای تو چون آرامش خیابانها پس از یک شبِ بارانی شدید است...
-
«انت رسالة اعتذار الحیاة لي » +تو نامهی عذرخواهیِ دنیا از منی...
-
زنها را باید آهسته در آغوش کشید... آنها در زندگی آنقدر برای رسیدن به عشق انتظار کشیدهاند که تمام تنهایی تنشان، ترک برداشته است. -نزار قبانی
-
تو در آن سوی این کره خاکی هستی. روزهای تو شب پاریس است. تو به زمانی دیکر تعلق داری ولی بسیار به من نزدیکی... -نامه های عاشقانه یک پیامبر، جبران خلیل جبران
-
سلامٌ على البعيدين وهم الأقرب... +سلام بر کسانی که دورند ولی به ما نزدیکترینند...
-
«و چنین از دنیایی که یا قلبم باید بشکند و یا باید بدل به سرب شود، کوچ میکنم.» -یادداشت خودکشی نیکلاس کامفورت| 13 آوریل 1794
-
پیامهای عاشقانه با خودش نداشت. او خودش یک پیام عاشقانه بود. -السّاندرو باریکّو