تمامی فعالیت ها
این جریان به طور خودکار بروزرسانی می شود
- ساعت گذشته
-
از هزاران زنی که فردا پیاده میشوند از قطار، یکی زیباست و مابقی مسافرند. -عباس صفاری
-
کجایی؟ که هیچ چیز قشنگتر از تماشای تو نیست! -عباس معروفی
-
کجایی؟ که هیچ چیز قشنگتر از تماشای تو نیست! -عباس معروفی
-
اُحبِبتُک بِکُل الطُرق و اَوّلُها اَلصمت... +به همهی روشها دوستت داشتم و اولینش سکوت بود... -محمود درویش
-
من هرگز کسی را مثل تو دوست نداشته ام، هرگز آنقدر که به تو نزدیک شده ام، به کسی نزدیک نشده ام، با تو شروع کردم و با تو به پایان خواهم رساند... -غسان کنفانی
-
عزیزِ من! زندگی بدون روزهای بد نمیشود؛ بدون روزهای اشک و درد و خشم و غم. اما روزهای بد، همچون برگ های پاییزی، باور کن که شتابان فرو میریزن و در زیر پاهای تو اگر بخواهی، استخوان میشکنند و درخت استوار و مقاوم برجای میماند. عزیزِ من! برگهای پاییزی بی شک در تداوم بخشیدن به مفهوم درخت و مفهوم بخشیدن به تداوم درخت، سهمی از یاد نرفتنی دارند... -نادر ابراهیمی، چهل نامه کوتاه به همسرم
-
زمستان بود بوسه ای آتش زدیم و گرم شدیم... -غلامرضا بروسان
-
در غیاب تو درِ دنیا را به روی خود بستهام. یعنی من عملا نبستهام، خودش بسته شده است. دنیایی که تو در آن نیستی، میخواهم اصلا نباشد... مرا بگو که اینقدر خرم و نمیفهمم که نوشتن این مطالب خیال تو را ناراحت میکند. اصلا مردهشور مرا ببرد که به قد و قواره زندگی تو تراشیده نشدهام. -نامه جلال آل احمد به سیمین دانشور، دی ماه ۱۳۳۱
-
دلم پیش توست و امروز بیشتر از همیشه حاضرم بهترین داشتههایم را بدهم تا بتوانم تو را با تمام غمم ببوسم. -نامه آلبر کامو به ماریا کاسارس، ۱۵ ژانویه ۱۹۴۶
-
أنا بين ذراعيك لقد ذهبت إلى الجنة عدة مرات... +من از آغوش تو بارها به بهشت رفته ام...
-
«مردهی تو، بهتر از زندهی هرکس دیگهست» -نامهی ریچارد فاینمن به همسر فوت شدش
-
حرف تو که میشود؛ من چقدر ناشیانه وانمود میکنم که بیتفاوتم. -ریچارد براتیگان
-
تو در آن سوی این کره خاکی هستی. روزهای تو شب پاریس است. تو به زمانی دیکر تعلق داری ولی بسیار به من نزدیکی... -نامه های عاشقانه یک پیامبر، جبران خلیل جبران
-
بیتو نازنین نه چیزی هست و نه احدی...و نبودن جبران ناپذیر است و دوریات فرض محال... -نامه غسان کنفانی به غاده السمان، آپریل ۱۹۶۷
-
روزها و شبها مثل کلیشههایی که قبلاً تهیه شده باشد میگذرد. بسیار گند، بسیار احمقانه! -نامه صادق هدایت به حسن شهید نورایی،۱۴ فروردین ۱۳۲۸
-
فارغ از هر چه که ناراحتم میکند از بابت ِ داشتنِ تو خوشحالم. -آلبر کامو
-
وهيّ مثل الشعر؛ تطرب القَلب. +و او همانند شِعر است؛ قلب را شادمانی می بَخشد.
-
وهيّ مثل الشعر؛ تطرب القَلب. +و او همانند شِعر است؛ قلب را شادمانی می بَخشد.
-
حالتی از تیمارستان را در زندگی خودم احساس میکنم. بیگناه و در عین حال خطاکار، نه در یک سلول، بلکه در این شهر زندانی ام! -نامه فرانتس کافکا به فلیسه
-
دلم دارد می ترکد. هیچوقت این طوری نشده بودم. اینقدر تلخ و بیهوده. یک چیزی را از من گرفته اند. نمیدانم چه کسی و کجا و چرا؟ -نامه فروغ فرخزاد به ابراهیم گلستان
-
تولد من تویی و پیش از تو به یاد نمی آورم که وجود داشتم. -نزار قبانی
-
میپرسی: کدامین احساس در عشق شگفتانگیز است؟ میگویم: "اَمنیت" اینکه حس کنی کسی "قلبت" را تنگ در آغوش میگیرد...نه دستانت را... -أدهم شرقاوی
-
در آغوش هم در این دایره بی پایان من امتداد توام یا تو امتداد منی...؟ -شمس لنگرودی
-
قالت: و ما أخبار قلبك؟ قلت: يذكرك كثيراً. گفت: از قلبت چه خبر؟ گفتم: بسیار از تو یاد میکند.
-
گفتم چند دقیقه این جا بنشین و به من تکیه بده. گفت کارم از تکیه گذشته، دلم میخواهد توی بغلت بمیرم.... -عباس معروفی