رفتن به مطلب
ثبت نام/ ورود ×
کارگاه آموزش رمان نویسی(ظرفیت 15 نفر) ×
انجمن نودهشتیا

تمامی فعالیت ها

این جریان به طور خودکار بروزرسانی می شود

  1. ساعت گذشته
  2. فقط من میتونم به خاطر استانداردهام چند سال سینگل باشم و بعد برم با بدترین آدمِ ممکن اوکی شم
  3. بعد مرحله "از هیچی خوشحال نشدن" یه مرحله هست به اسم "از چیزی ناراحت نشدن" خیلی از ماها اونجاییم.
  4. آدم‌ها بهت می‌گن دوستتن، بعد بعضیاشون تولدت رو یادشون می‌ره تبریک بگن، بعضیاشون میان شهرت و بهت خبر نمی‌دن، بعضیاشون می‌دونن اسباب‌کشی داری و نمی‌پرسن کمک نمیخوای؟ جالب.
  5. ‏تبریک می‌گم، امروز اصلا بهش فکر نکردی. ولی حالا که اینو خوندی دوباره بهش فکر کردی‌. تبریکم رو پس می‌گیرم. خاک بر سرت.
  6. تهرانو دوست دارم ولی نه اونقدر که بخوام توش زندگی کنم. من درس خوندنو دوست دارم ولی نه اونقدر که بخوام هر روز بخونم. من صبح های زود رو دوست دارم ولی نه اونقدر که هر روز بخوام زود پاشم. من زندگی رو دوست دارم ولی نه اونقدر که بخوام هر روز زنده باشم.
  7. با دوستای به درد نخور قطع ارتباط کنید حتی اگه معناش به صفر رسیدن تعداد تمام حلقه‌های دوستی و ارتباطیتونه.
  8. ‏وضع ماليم جوريه كه حتي به پي سي هم نميخورم خوردم به اتاری
  9. دیشب دوستم گفت پسرم هرکی رو برا بار اول می‌بینه یه نظر کوتاه راجع بهش میگه. گفتم نظرت راجع به من چی بود کارن؟ گفت مردا خیلی اهمیتی ندارن برام :))))).
  10. عزیزم تو عقب نیستی. تو مشغول ساختن چیزهایی بودی که بقیه از بدو تولد داشتن.
  11. بچه‌ام اومده میگه دستتو بیار، بعد نونش رو زده به دستم و گذاشته تو دهنش. میگه چون من خیلی دوست دارم و تو خوشمزه‌ای:)))))
  12. می‌دونستین ما تنها نسلی هستیم که می‌تونیم هروقت خواستیم دوش بگیریم؟ قبل ما که حموم نبود، بعد از ما هم آب نیست.
  13. سوسکا خیلی جالبن یه جوری میان سمتت انگار اونی که سوسکه تویی
  14. از آدم‌هایی که یهو به طور رندوم فکت میگن خوشم میاد، نشستید چایی میخورید یهو میگه " میدونستی در سال 1998...."
  15. داداشم بهم میگه تو اصلا متأسفانه لطافت زنانه نداری. خب معلومه که ندارم چون در برابر جانوری مثل تو اگه لطیف باشم، کشته میشم😑😑😑😑
  16. تحقیقات علمی ثابت کرده شوخی های توهین آمیز نشونه وفاداری در دوستیه.
  17. در بی حوصله‌ترین، کلافه‌ترین، کم صحبت‌ترین، اجتماع گریزترین و دل گرفته‌ترین ورژن خودمم.
  18. من نمیتونم باور کنم کسی که ذوقت رو کور میکنه، دوستت داشته باشه.
  19. ‏زیبا رویان چشمای ضعیف، معده درد و سردرد دارن.
  20. دیشب اومدم از خستگی غر بزنم، متاسفانه از خستگی خوابم برد
  21. بزرگترین رکبی که در زندگی خوردم این بود که طعم خودکار اکلیلی مثل بوش نبود.
  22. ایول یه سریال خوب توی اکسپلور دیدم بذار اسکرین شات بگیرم بعدا می‌بینم🤡.
  23. به "تايپ" اعتقادى ندارم،اما به "به دل نشستن" بسيار باور دارم.
  24. سنم خیلی داره جدی میشه ولی خودم؟ فعععععک نکنم.
  25. ‏ببخشید که زدمت و الان سردخونه ای آخه تقصیر خودت بود گفتی جلو رفیقام زشته برات میو کنم
  1. نمایش فعالیت های بیشتر
×
×
  • اضافه کردن...