تمامی فعالیت ها

فارغ از هر چه که ناراحتم می‌کند از بابت ِ داشتنِ تو خوشحالم. -آلبر کامو

وهيّ مثل الشعر؛ تطرب القَلب. +و او همانند شِعر است؛ قلب را شادمانی می بَخشد.

وهيّ مثل الشعر؛ تطرب القَلب. +و او همانند شِعر است؛ قلب را شادمانی می بَخشد.

حالتی از تیمارستان را در زندگی خودم احساس می‌کنم. بی‌گناه و در عین حال خطاکار، نه در یک سلول، بلکه در این شهر زندانی ‌ام! -نامه فرانتس کافکا به فلیسه

دلم دارد می ترکد. هیچوقت این طوری نشده بودم. اینقدر تلخ و بیهوده. یک چیزی را از من گرفته اند. نمیدانم چه کسی و کجا و چرا؟ -نامه فروغ فرخزاد به ابراهیم گلستان

‌‌تولد من تویی و پیش از تو به یاد نمی آورم که وجود داشتم. -نزار قبانی

می‌پرسی‌: کدامین احساس در عشق شگفت‌انگیز است؟ می‌گویم: "اَمنیت" اینکه حس کنی کسی "قلبت" را تنگ در آغوش می‌گیرد...نه دستانت را... -أدهم شرقاوی

در آغوش هم در این دایره بی پایان من امتداد توام یا تو امتداد منی...؟ -شمس لنگرودی

قالت: و ما أخبار قلبك؟ قلت: يذكرك كثيراً. ‏گفت: از قلبت چه خبر؟ گفتم: بسیار از تو یاد می‌کند.

گفتم چند دقیقه این جا بنشین و به من تکیه بده. گفت کارم از تکیه گذشته، دلم می‌خواهد توی بغلت بمیرم.... -عباس معروفی

عشق راهی‌ست برای بازگشت به خانه بعد از کار بعد از جنگ بعد از زندان بعد از سفر بعد از ... من فکر می‌کنم فقط عشق می‌تواند پایان رنج‌ها باشد. -رسول یونان

آنقدر دوستت دارم و آنچنان دلتنگت هستم که جز این دو فعل اگر چیز دیگری بگویم بیهوده است... -ناظم حکمت

همیشه چای کم رنگ مینوشید. اگر چای پررنگ میشد، از طرف دیگر لیوان نمی توانست مرا ببیند؛ اینطور می گفت. -جمال‌ ثریا

از یاد نبر که ترکت نمی‌کنم، که تو را قدم به قدم دنبال می‌کنم. -نامه‌ آلبرکامو به ماریا کاسارس

ده از ده دوست دارمت هشت تا برای تو و یکی برای خنده‌ات و یکی هم برای صدایِ تو اما چشم ها... که هزار امان از چشم هایِ تو... -محمود درویش

نامه ات را هنوز میخوانم گفته بودی بهار می‌آیی... -علیرضا آذر

شنیده‌ام از دوست مشترک پرسیده‌‌ای آیا هنوز دوستت دارم؟ طفلک ساده. دوست‌داشتن که هنوز ندارد. اگر دوستم می‌داشتی، می‌دانستی. -حمید سلیمی

هر اتفاقی هم که بیافتد فراموش نکن آدمی در این جهان هست که همیشه و هر لحظه می‌توانی پیشِ او برگردی... -آلبر کامو

هر اتفاقی هم که بیافتد فراموش نکن آدمی در این جهان هست که همیشه و هر لحظه می‌توانی پیشِ او برگردی... -آلبر کامو

روی در روی و نگه در نگه و چشم به چشم حرف ما با تو چه محتاج زبان است امروز... -وحشی بافقی

ای كاش می‌توانستم بگويم كه با من چه میكنی. تو جانی در جانم می‌آفرينی، تو تنها سببی هستی كه به خاطر آن روزهای بيشتر، شب‌های بيشتر و سهم بيشتری از زندگی می‌خواهم. تو به من اطمينان می‌دهی كه فردايی وجود دارد... -جبران خليل جبران

دوستت دارم چنان با احتیاط مثل: شاید چنان باور نکردنی مثل: آری و چنان طولانی مثل: تا چه پیش آید -هرمان دکونیک

هرگز از تو چیزی به آنها نگفتم، اما تو را دیده اند که تن میشویی در چشمانم... -نزار قبانی

آدم نمی‌تواند تحمل کند، بالأخره باید داشت، انسانی را باید داشت که غم انسان را دریابد. ‌ -نامه غلامحسین ساعدی به طاهره کوزه‌گرانی

اگر میلیون ها نفر دوستت داشتند ، من یکی از آنها بودم. اگر یک نفر دوستت داشت ، من او بودم و اگر هیچکس دوستت نداشت، من مرده ام... -کافکا