تمامی فعالیت ها
این جریان به طور خودکار بروزرسانی می شود
- ساعت گذشته
-
ای كاش میتوانستم بگويم كه با من چه میكنی. تو جانی در جانم میآفرينی. تو تنها سببی هستی كه به خاطر آن روزهای بيشتر، شبهای بيشتر و سهم بيشتری از زندگی میخواهم. تو به من اطمينان میدهی كه فردايی وجود دارد... -جبران خليل جبران
-
«أتَعلمُ مَا هُوَ الحَنين؟ الحَنينُ هُوَ حينَ لَا يَستطيعُ الجَسدُ أن يَذهبَ حَيثُ تَذهبُ الرُّوح ...» میدانی "دلتنگی" چیست؟ دلتنگی آن است که جسمت نتواند به آنجایی برود که جانت به آنجا میرود... -محمود درویش
-
من می دانم به کجای قلبت شلیک کردهام تو دیگر خوب نخواهی شد. -افشین یدالهی
-
من جان خستهای بودم و تو موسیقی شفابخشی که آمدی دستی بر شانهام کشیدی و با خستگیهایم، رفتی. -آمین شیفته
-
خُرم آنروز که باز آیی و سعدی گوید: آمدی! وه که چه مشتاق و پریشان بودم... -سعدی
-
توی فیلم رهایم کن یه دیالوگ بود که میگفت: من با یه نخ به این دنیا وصلم،اون نخم تویی…
-
از پیراهنت دستمالی میخواهم که زخم عمیقم را ببندم و از دهانت بوسهای که جهانم را تازه کنم... -حسین منزوی
-
شادیِ تو بیرحم است و بزرگ وار. نفسات در دستهای خالیِ من ترانه و سبزی است. من برمیخیزم! چراغی در دست، چراغی در دل ام. زنگارِ روح ام را صیقل میزنم. آینه ای برابرِ آینهات میگذارم تا از تو ابدیتی بسازم... -احمد شاملو
-
تو از همهجا شروع میشوی؛ و من هر بار بداهه مینوازمت از هر جای تنَت. سبز آبی کبودِ من ، لَم بده، رها کن خودت را، آب شو در آغوشم مثل عطرِ یاس فراگیرم شو بگذار یادت بگیرم -عباس معروفی
-
خوش به حال باد! گونههایت را لمس میکند و هیچکس از او نمیپرسد که با تو چه نسبتی دارد! کاش مرا باد میآفریدند تو را برگ درختی خلق میکردند؛ عشقبازیِ برگ و باد را دیدهای؟! در هم میپیچند و عاشقتر میشوند... -صادق هدایت
-
دلم میخواهد آنقدر کوچک بشوم که به قدر یک پرنده باشم. آن وقت پر بزنم و بیایم پیش تو. -نامه فروغ فرخزاد به پرویز شاپور
-
بیا و سرت را بر سینهام بگذار تا این زندگی به رنجی که میکشیم، بیارزد… -جمال ثریا
-
تو زیباترین حزن من بودی.عزیزترین زخمم بودی. و این که با افعال گذشته از تو یاد میکنم، غمانگیزترین شکل انقراض است که برگزیدهام... -حمید سلیمی
-
مرا به باغ گونه هایت دعوت می کند وسوسه ای سرخ... -معصومه امیریان نور
-
دوست دارمش مثل دانه ای که نور را مثل مزرعی که باد را مثل زورقی که موج را یا پرنده ای که اوج را دوست دارمش... -فروغ فرخزاد
-
ای موی پریشان تو دریای خروشان بگذار مرا غرق کند این شب مواج... -فاضل نظری
-
جایِ قلبم را نمی دانستم، تا اینکه عاشقت شدم! -صادق هدایت
-
جایِ قلبم را نمی دانستم، تا اینکه عاشقت شدم! -صادق هدایت
-
جایِ قلبم را نمی دانستم، تا اینکه عاشقت شدم! -صادق هدایت
-
بادی که وزید همه چیز را برد جز یادِ تو را که گردگیری کرد... -قدسی قاضیدنور
-
ای كاش میتوانستم بگويم كه با من چه میكنی. تو جانی در جانم میآفرينی. تو تنها سببی هستی كه به خاطر آن روزهای بيشتر، شبهای بيشتر و سهم بيشتری از زندگی میخواهم. تو به من اطمينان میدهی كه فردايی وجود دارد... -جبران خليل جبران
-
اَنتِ بِداخِلي اکْثَر منّي! +تو در مَن، از مَن فراوان تَری...
-
روییدی در قلب من، بسان گل کوچکی که کنار دیوار میروید، همین قدر ناخواسته عاشقت شدم… -غادة السمان
-
«صوتك مثل هدوء الشوارع بعد ليلة مطرها غزير…» +صدای تو چون آرامش خیابانها پس از یک شبِ بارانی شدید است...
-
«انت رسالة اعتذار الحیاة لي » +تو نامهی عذرخواهیِ دنیا از منی...